#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
دلم گرفته غم از گونه ام سرازیر است
غروب جمعه پر از خاطرات دلگیر است
و با گذشتن هر جمعه می توان فهمید
زمین چقدر بدون تو از زمان سیر است
به شیشه ی غمت اینقدر سنگ وصل مزن
دلا بسوز ز دوری، فراق، تقدیر است
برای من که پر از بی کسی ست امروزم
اگر نیایی، هر روز دیگری دیر است
در امتحان جوانی سپیدرو نشدم
مبین سیاهی موی مرا دلم پیر است
گواه می دهد این اشک ها فراق تو را
حدیث دیده ی ما بی نیاز تفسیر است
بیا و روضه بخوان تا که باز گریه کنم
مس وجود مرا اشک روضه اکسیر است
چه می شود که بببینم لحظه ای را که
مدینه شاهد فریادهای تکبیر است
نوشته اند روی سنگ های صحن بقیع
که این مکان مقدس به دست تعمیر است
به منبر نبوی می روی کنار بقیع
و چار گنبد رعنا میان تصویر است
🔸شاعر:
#محمدعلی_بیابانی
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است
بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است
اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد
زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است
از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا
چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است
با چار امامي كه کریم بن الكريــمند
حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است
مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است
آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است
همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه
پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است
زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه !
آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است
آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز
در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است
بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك
اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است
با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را
روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است
اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت:
امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
___________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
هشت شوال نبی غمگین است
بس که این حادثه را سنگین است
خادمین حرمش خادم شیطان شده اند
این مسلمانی شان هم عملا بی دین است
هتک حرمت شده بر پاکترین باور ما
زخم بسیار به رخسارهء این آیین است
بی مزار و حرم و بارگه است آقایی
آن که خود حاجت هر مسکین است
غم و اندوه بزرگی همه را بگرفته است
قلب عالم ز چنین فاجعه ای خونین است
حضرت مهدی ما با المش می آید
با قیامش به دل مادرمان تسکین است
🔸شاعر:
#روح_الله_دانش
_________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید
گریههای بلند ممنوع است
روضه که هیچ سینه هم نزنید
کربلا رفتهها کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید
زائری خسته ام نگهبانان…
…به خدا زود میروم نزنید
زائری داد زد که نا مردان
تازیانه به مادرم نزنید
غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است
کاش درهای صحن وا بشود
شوق در سینهها به پا بشود
کاش با دست حضرت مهدی
این حرم نیز با صفا بشود
کاش با نغمه حسین حسین
این حرم مثل کربلا بشود
در کنار مزار ام بنین
طرحی ازعلقمه بنا بشود
پس بسازیم پنجره فولاد
هر قدر عقده هست وا بشود
چارتا گنبد طلایی رنگ
چارتا مشهد الرضا بشود
این بقیعی که این چنین خاکی است
رشک پروانههای افلاکی است
در هوایش ستاره میسوزد
سینه با هر نظاره میسوزد
هشت شوال آسمان لرزید
دید صحن و مناره میسوزد
بارگاه بقیع ویران شد
دل بی راه و چاره میسوزد
این حرم مثل چادر زهراست
که در اینجا دوباره میسوزد
این حرم مثل خیمهی زینب
که در اوج شراره میسوزد
سالها بعد قدری آن سوتر
چند قرآن پاره میسوزد
🔸شاعر:
#مجید_تال
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
بر دشمنان عترت و قرآن هماره
در هر نفس نفرین و لعن بی شماره
اینان که بدتر از نصارا و یهودند
فرزند شیطان، خصم دین، آل سعودند
بر مکتب اسلام و ایمان حمله کردند
با آیه ی قرآن به قرآن حمله کردند
اینان نه یک مذهب که یک حزب پلیدند
نسل ابوسفیان و مروان و یزیدند
دل هایشان از تیره گی پر، خالی از نور
چشمانشان در این جهان و آن جهان کور
بر آل یاسین ظلم، از حد بیش کردند
تفسیر قرآن را به رأی خویش کردند
خصم خدا، خصم نبی، خصم کتابند
از کفرشان سنّی و شیعه در عذابند
گویند مشرک زائر ختم رسل را
خوانند مرده از جهالت عقل کل را
در چاه جهل و تیره گی ماندند، ماندند
گویی به عمر خویشتن قرآن نخواندند
یعقوب کز بوی پسر قلبش صفا یافت
چشم وی از پیراهن یوسف شفا یافت
آن تکه ی چوبی که موسی را عصا شد
هم بحر را بشکافت و هم اژدها شد
روزی که عیسی مرده گان را زنده می کرد
بر جهل این اشتر چران ها خنده می کرد
رو تیره، دیده کور، دل، آلوده و چرک
از پای تا سر کفر و از پا تا به سر شرک
بوزینه هایی بر فراز منبر وحی
یار شیاطین دشمن پیغمبر وحی
بر تربت پاک امامان حمله کردند
خواندند قرآن و به قرآن حمله کردند
در بغض اولاد علی بیداد کردند
اسلاف خود را در شقاوت یاد کردند
با دست آن پرورده های دست شیطان
شد تربت پاک حسن با خاک یکسان
کُشتند با دعویّ دین یاران دین را
کردند ویران قبر زین العابدین را
پنجم امام ما که جان ما نثارش
گردید با سطح زمین یکسان مزارش
آمد جسارت بر کتاب ناطق ما
ویرانه شد قبر امام صادق ما
دادند پاداش امیرالمؤمنین را
کردند ویران مرقد امّ البنین را
قبر شهیدان اُحد ویرانه گردید
شهر مدینه سر به سر غم خانه گردید
ویران شد از بیداد آن قوم ستم گر
قبر اُمّ و ابن و اب و عمّ پیمبر
ای کافران، اجر رسول الله این بود
یا احترام آن زیارتگاه این بود؟
لعن ابد را تا ابد بر خود خریدید
الحق که یکسر آل مروان و یزیدید
صد شکر کان جا قبر زهرا بی نشان بود
از دیده ی ناپاک ناپاکان نهان بود
ورنه از این بیدادگران حرامی
می شد به ناموس خدا بی احترامی
اسلاف این نامردها با تازیانه
کُشتند ناموس ولایت را به خانه
آتش زدند از راه کین بیت الولا را
بیت الولا نه خیمه های کربلا را
اجداد اینان در سقیفه عهد بستند
پیشانی فرزند زهرا را شکستند
اسلاف این ناپاک خنجر کشیدند
سر از تن فرزند پیغمبر بریدند
اینان همه مغضوب زهرای بتول اند
ملعون قرآن و خداوند و رسول اند
دائم به قرآن حمله ور با نام قرآن
چون غُدّه روییدند بر اندام قرآن
یارب به پیشانیّ مجروح پیمبر
یارب به قرآن و به زهرا وحیدر
یارب به خون اوّلین یار ولایت
تنهاترین قربانی دار ولایت
یارب به رازی که علی با چاه گفته
یارب به غم هایی که او در دل نهفته
یارب به باغ حیدر و یاس کبودش
یارب به آن بیتی که بالا رفت دودش
تا آتش قلب محبّان را نشاید
تا انتقام آل عصمت را ستاند
رخت فرج بر قامت مهدی بپوشان
بر تشنه گان، جام وصالش را بنوشان
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری
ایشالا از فاطمه ، اذن سفر می گیری
پر می زنی با گریه ، برای این گداها
از حرم خاکیه ، زهرا خبر می گیری
غصه نخور کبوتر ، تمومی داره دوری
هر طوری باشه باید ، بریم بقیع یه جوری
بریم با بال خاکی ، زائر مجتبا شیم
آخه حسن غریبه ، آخه تا کی صبوری؟
زخم دل مجتبی ، توی کوچه نمک خورد
نگو نگو که مادر ، بین کوچه کتک خورد
میون درب و دیوار ، گذاشتنش نامردا
یه بار شیشه داشتش ، سالم نموند ترک خورد
غم دلمو شکسته ، خون روی در نشسته
سینه ی یک پرستو ، با میخ در شکسته
اشکای دونه دونش ، میریزه روی گونش
میگه علی علی جان ، با نفسای خسته
🔸شاعر:
#جعفر_ابوالفتحی
________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
سینه شد از داغ تو لبریز از فریادها
بر زمین افتاد زین غم قامت شمشادها
جای لبخندی نمانده روی لب های بقیع
بر حریم این حرم رفته ست بس بیدادها
پیکرش زخمی ست این مرغ شکسته بال و پر
بر گلویش مانده جای دشنه ی صیّادها
هر طرف را بنگری قبری ست امّا بی رواق
کی رود تصویر این ویرانه ها از یادها
شد بهشت خاکیان تخریب با دست ستم
وای از آل سعود این زاده ی شدّادها
ای بقیعِ گشته ویران هیچ می دانی چرا
می زند آتش به هر دل این خراب آبادها
می وزد هر چند ، گردد سوز دلها بیشتر
در ضمیر خود شرار شعله دارد بادها
می چکد خون دل مظلوم دائم بر زمین
هست تا تیغ جنایت در کف جلّادها
شد بنا گر پایه های ظلم ، آید یار ما
تا فرو ریزد ازو ارکان این بنیادها
بارالها در ظهور مهدی ات تعجیل کن
دوخته این آستانه چشم بر امدادها
عاقبت آباد می گردد بقیعِ غرقِ نور
می شود نابود از او فتنه ی شیّادها
خصم اگر آورده در زنجیر "یاسر" عشق را
بگسلد آخر ز هم این حلقه ها ، پولادها
🔸شاعر:
#محمود_تاری
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
درد دل ما بی تو فراوان شده آقا
دل همه امروز پریشان شده آقا
بد می گذرد زندگی مردم دنیا
بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا
ای باب نجات همگان دست بجُنبان
تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا
آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی
بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا
حال دل بیچاره ما تا تو نباشی
مانند بقیعی است که ویران شده آقا
داده است به ما سوختگان جانِ دوباره
رویای بقیعی که چراغان شده آقا
ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا
چون کرببلا یا که خراسان شده آقا
🔸شاعر:
#محمدحسین_رحیمیان
________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
بر دشمنان عترت و قرآن هماره
در هر نفس نفرین و لعن بی شماره
اینان که بدتر از نصارا و یهودند
فرزند شیطان، خصم دین، آل سعودند
بر مکتب اسلام و ایمان حمله کردند
با آیه ی قرآن به قرآن حمله کردند
اینان نه یک مذهب که یک حزب پلیدند
نسل ابوسفیان و مروان و یزیدند
دل هایشان از تیره گی پر، خالی از نور
چشمانشان در این جهان و آن جهان کور
بر آل یاسین ظلم، از حد بیش کردند
تفسیر قرآن را به رأی خویش کردند
خصم خدا، خصم نبی، خصم کتابند
از کفرشان سنّی و شیعه در عذابند
گویند مشرک زائر ختم رسل را
خوانند مرده از جهالت عقل کل را
در چاه جهل و تیره گی ماندند، ماندند
گویی به عمر خویشتن قرآن نخواندند
یعقوب کز بوی پسر قلبش صفا یافت
چشم وی از پیراهن یوسف شفا یافت
آن تکه ی چوبی که موسی را عصا شد
هم بحر را بشکافت و هم اژدها شد
روزی که عیسی مرده گان را زنده می کرد
بر جهل این اشتر چران ها خنده می کرد
رو تیره، دیده کور، دل، آلوده و چرک
از پای تا سر کفر و از پا تا به سر شرک
بوزینه هایی بر فراز منبر وحی
یار شیاطین دشمن پیغمبر وحی
بر تربت پاک امامان حمله کردند
خواندند قرآن و به قرآن حمله کردند
در بغض اولاد علی بیداد کردند
اسلاف خود را در شقاوت یاد کردند
با دست آن پرورده های دست شیطان
شد تربت پاک حسن با خاک یکسان
کُشتند با دعویّ دین یاران دین را
کردند ویران قبر زین العابدین را
پنجم امام ما که جان ما نثارش
گردید با سطح زمین یکسان مزارش
آمد جسارت بر کتاب ناطق ما
ویرانه شد قبر امام صادق ما
دادند پاداش امیرالمؤمنین را
کردند ویران مرقد امّ البنین را
قبر شهیدان اُحد ویرانه گردید
شهر مدینه سر به سر غم خانه گردید
ویران شد از بیداد آن قوم ستم گر
قبر اُمّ و ابن و اب و عمّ پیمبر
ای کافران، اجر رسول الله این بود
یا احترام آن زیارتگاه این بود؟
لعن ابد را تا ابد بر خود خریدید
الحق که یکسر آل مروان و یزیدید
صد شکر کان جا قبر زهرا بی نشان بود
از دیده ی ناپاک ناپاکان نهان بود
ورنه از این بیدادگران حرامی
می شد به ناموس خدا بی احترامی
اسلاف این نامردها با تازیانه
کُشتند ناموس ولایت را به خانه
آتش زدند از راه کین بیت الولا را
بیت الولا نه خیمه های کربلا را
اجداد اینان در سقیفه عهد بستند
پیشانی فرزند زهرا را شکستند
اسلاف این ناپاک خنجر کشیدند
سر از تن فرزند پیغمبر بریدند
اینان همه مغضوب زهرای بتول اند
ملعون قرآن و خداوند و رسول اند
دائم به قرآن حمله ور با نام قرآن
چون غُدّه روییدند بر اندام قرآن
یارب به پیشانیّ مجروح پیمبر
یارب به قرآن و به زهرا وحیدر
یارب به خون اوّلین یار ولایت
تنهاترین قربانی دار ولایت
یارب به رازی که علی با چاه گفته
یارب به غم هایی که او در دل نهفته
یارب به باغ حیدر و یاس کبودش
یارب به آن بیتی که بالا رفت دودش
تا آتش قلب محبّان را نشاید
تا انتقام آل عصمت را ستاند
رخت فرج بر قامت مهدی بپوشان
بر تشنه گان، جام وصالش را بنوشان
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
___________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
کوهی از ماتم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع
اشکها نَم نَم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع
التماسِ چشمِ ما را نرده هایش شاهدند
غصه ی عالم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع
بارها از این دریچه تیغِ اعدا خورده ایم
روضه ی مبهم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع
تارو پودِ قلبم اینجا پاره پاره می شود
بس که بارِ غم نهفته پشتِ دیوارِ بقیع!
#هستی_محرابی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی
پُر از سوزِ اشک و پُر از بغضِ آهی
اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی
ولی روشنی تو به نورِ الهی
به برهانِ باقر به سیمای صادق
تو عرفانِ محضی به قرآنِ ناطق
غبارت به دردِ دلِ ما دوا است
که ویرانیِ تو گلستانِ ما است
نگاهت شبیهِ خودِ کربلا است
تجلّیِ تو تا به عرشِ خدا است
تو زیبا شَوی با گلِ یاسِ زهرا(س)
به حقِ دو دستانِ عباسِ زهرا(س)
ببین کرده امشب دلِ من هوایت
تصور کنم باغِ صحن و سرایت
شوَم زائرِ تربتِ با صفایت
غریبانه چون شمع گریَم برایت
به حقِ حسن کو بوَد جانِ سجاد
شود روزی صحنِ تو آزاد و آباد
تو تفسیرِ عشقی به رنگِ حقایق
ضریح و شبستانِ تو قلبِ عاشق
شکوهِ تو لبخندِ هر صبحِ صادق
پُر از عطرِ یاسی و باغِ شقایق
تو زیبایی ات کمتر از کربلا نیست
اگر چه به رویم درِ روضه وا نیست!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام
من زائر قبور خراب مدینه ام
آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست
هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود
حتی جوان ز غربت آن پیر می شود
خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است
از گریه های فاطمه آیینه کاری است
اهل مدینه باب عداوت گشوده اند
بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند
هرکس دم از علی زده تخریب می شود
صدیقۀ مطهره تکذیب می شود
دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند
صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند
ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند
تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند
در خواب هم نشان حیا را ندیده اند
نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند
بغض علی زبانه کشد از وجودشان
رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان
روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد
با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد
ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است
تصویر چادریست که در کوچه خاکی است
امواج یک صدا دلم آزار می دهد
گویا صدای صورت و دیوار می دهد
گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک
آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک»
تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع
یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع
اوراق خاطرات غیورانه نیلی است
هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است
بی درد مردمان زمان جان مرتضی
ما را رها کنید بمیریم زین عزا
روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم
همراه منتقم حرم آباد می کنیم
گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا
گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا
ما داغ دار سیلی ناحق مادریم
چشم انتظار منتقم آل حیدریم
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————