eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
372 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت در‌های مغفرت به روی ما گشوده بود مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت شب‌های قدر او چه قدر با شکوه بود ساعات غرق عفو گنه دم به دم گذشت بر خرمن گناه من آتش کشید دوست با آن که دید معصیتم از رقم گذشت دست مرا گرفت خدا و نجات داد وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت‌ ای دل به هوش باش پس از ماه مغفرت ماهی که می‌زدند گنه را قلم گذشت هر کس نبُرد بهره از این چشمه زلال باور کنید زندگیش در عدم گذشت در عید فطر خوان کرم چیده می‌شود گر ماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت یا رب به وصل دوست سروری به ما ببخش این روز‌های هجر که با درد و غم گذشت همسایه رضاست «وفائی» و می‌سرود اوقات خوب ما همه در این حرم گذشت  🔸شاعر: درگاه شاعران روضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود از نسل خاندان امامی کریم بود در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود پرهیزگار و عابد و زاهد ، حکیم بود محبوب پیشگاه خدای علیم بود در عمرخویش صاحب طبعی سلیم بود دست نوازشی به سر هر یتیم بود اخلاق او لطیف تر از هر نسیم بود زیرا صراط زندگی اش مستقیم بود درسایه امید و ولایت مقیم بود هر گل که دیده ایم به ناز و نعیم بود این بوستان عشق بهشتی شمیم بود هر کس که زائرحرم این کریم بود نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می برد عطرحدیث آل رسول از لبش چکید تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق آموخت درس بندگی از اهلبیت نور غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ کس لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب گل سیرتان عشق به مدحش سروده اند اند پیوسته او به منزل مقصود می رسید هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز در گلشن همیشه بهار حریم او هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت پروانه بهشت بدستش دهد خدا عبد حقیر اوست « وفایی» اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود 🔸شاعر: درگاه شاعران روضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
عبد خدای بود و مقامش عظیم بود از نسل خاندان امامی کریم بود در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود پرهیزگار و عابد و زاهد ، حکیم بود محبوب پیشگاه خدای علیم بود در عمرخویش صاحب طبعی سلیم بود دست نوازشی به سر هر یتیم بود اخلاق او لطیف تر از هر نسیم بود زیرا صراط زندگی اش مستقیم بود درسایه امید و ولایت مقیم بود هر گل که دیده ایم به ناز و نعیم بود این بوستان عشق بهشتی شمیم بود هر کس که زائرحرم این کریم بود نام گرامیش اگر عبدالعظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می برد عطرحدیث آل رسول از لبش چکید تنها نبود پیک خوش الحان باغ عشق آموخت درس بندگی از اهلبیت نور غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ کس لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب گل سیرتان عشق به مدحش سروده اند اند پیوسته او به منزل مقصود می رسید هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز در گلشن همیشه بهار حریم او هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت پروانه بهشت بدستش دهد خدا عبد حقیر اوست « وفایی» اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود 🔸شاعر: درگاه شاعران روضه نشینان 👇 https://eitaa.com/rozeneshinan
دلم گرفته و جانم ز زندگی سیر است هوای شام چرا اینقدر نفس گیراست لباس عید به تن کرده اند مردم شام فضای شهر چراغان و غرق تزویر است نوای هلهلۀ مردمان همانندِ صدای نیزه و تیر و صدای شمشیر است ز بام ها ز چه باران سنگ می بارد به سوی ما همه جا سیل غم سرازیر است ز دست و پای گلی روی ناقه خون ریزد حدیث غُربت او ناله های زنجیر است چه غافلند که بر اشک و آه ما خندند که در کمان دل خستگان همین تیر است قسم به آیۀ ناب"لیِذهِبَ عَنکُم" به روی نیزه سری از تبار تطهیر است پی هدایت مردم ز روی نی آید نوای قاری قرآن که غرق تفسیر است به عرش دوست زده تکیه قدر ما، امّا هنوز دشمن بیدادگر زمین گیر است مس وجود «وفایی» اگر که آوردی غبار درگه این آستانه اکسیر است 🔸شاعر: ________________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
☑️ اشعار بعد از شهادت امیرالمومنین كوفه پس از حيدر فضاي مبهمي داشت آن شهر غم هر گوشه آثار غمي داشت در كوچه هاي شهر غم آلود كوفه هرجا يتيمي بود حال درهمي داشت آنشب فقيري از خداي خويش پرسيد كوآنكه هر شب با فقيران عالمي داشت مرهم براي زخم او پيدا نمي شد امّا براي زخم عالم مرهمي داشت بردند او را نيمه شب پنهان ز مردم رفت آنكه بهر خويش چاه محرمي داشت بيت ولايت بعد از او بيت الحزن شد بر روي ديوار و درش گرد غمي داشت هر غنچه و هر گل به گلزار ولايت بر روي گلبرگ رخ خود شبنمي داشت از گريۀ زينب تمام عرش لرزيد وقتي ميان زمزمه ها زمزمي داشت يك سو حسين و سوي ديگر مجتبايش گريان ز هجر روي بابا ماتمي داشت عباس او با ياد درد غُربت او در گوشۀ تنهائي خود عالمي داشت هرگاه مي خواهم كه از دردش بگويم گويم«وفائي» او مگر درد كمي داشت 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ☝️☝️☝️🌸
✅ اشعار ___________________________ من آمـده ام تا کـه به پای تو بمیرم  امـروز غـریبـانـه بـرای تو بمیرم  غم نیست اگر در قدمت دست من افتد  شادم به خدا تا که به پای تو بمیرم  از خیمه دویدم که کنم جان به فدایت  خواهـم که عمو زیر لوای تو بمیرم  ای کاش ذبیح تو شـوم در ره توحید  تا در ره عشقت به منـای تو بمیرم  این قـوم اگـر تشنـۀ خونند، بیایند  آماده شدم تا که به جای تو بمیرم  بگذار که از خیـل شهیـدان تو بـاشـم  بگـذار که در کرب و بـلای تو بمیرم  کو حرملـه تـا تیـر بینـدازد و من هم  زان تیـر در آغـوش وفای تو بمیرم  از قول من خسته جگر گفت «وفائی»  ای کـاش کـه در راه ولای تو بمیرم  🔸شاعر: ____________________________: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
✅ اشعار _______________________ من آمـده ام تا کـه به پای تو بمیرم  امـروز غـریبـانـه بـرای تو بمیرم  غم نیست اگر در قدمت دست من افتد  شادم به خدا تا که به پای تو بمیرم  از خیمه دویدم که کنم جان به فدایت  خواهـم که عمو زیر لوای تو بمیرم  ای کاش ذبیح تو شـوم در ره توحید  تا در ره عشقت به منـای تو بمیرم  این قـوم اگـر تشنـۀ خونند، بیایند  آماده شدم تا که به جای تو بمیرم  بگذار که از خیـل شهیـدان تو بـاشـم  بگـذار که در کرب و بـلای تو بمیرم  کو حرملـه تـا تیـر بینـدازد و من هم  زان تیـر در آغـوش وفای تو بمیرم  از قول من خسته جگر گفت «وفائی»  ای کـاش کـه در راه ولای تو بمیرم  🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت در‌های مغفرت به روی ما گشوده بود مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت شب‌های قدر او چه قدر با شکوه بود ساعات غرق عفو گنه دم به دم گذشت بر خرمن گناه من آتش کشید دوست با آن که دید معصیتم از رقم گذشت دست مرا گرفت خدا و نجات داد وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت‌ ای دل به هوش باش پس از ماه مغفرت ماهی که می‌زدند گنه را قلم گذشت هر کس نبُرد بهره از این چشمه زلال باور کنید زندگیش در عدم گذشت در عید فطر خوان کرم چیده می‌شود گر ماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت یا رب به وصل دوست سروری به ما ببخش این روز‌های هجر که با درد و غم گذشت همسایه رضاست «وفائی» و می‌سرود اوقات خوب ما همه در این حرم گذشت  🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
بر خاک کربلاست اگر پیکر حسین امشب رسیده است به کوفه سرحسین ای آسمان بنال که از ظلم کوفیان خاکستر تنور شده بستر حسین سرخ است گرکه خاک ز خون گلوی او خاکستری شده ست رخ انور حسین امشب شب زیارت و شام عزا بُود بنشسته در محیط غمش مادر حسین آهسته تر بنال دل من، که فاطمه احیاگرفته است کنار سرحسین خون از لبان اطهر او پاک می کند گلبوسه می زند به رخ اطهر حسین خوناب می کند به روی خاک غم روان اشکی که می چکد به روی حنجر حسین در محفل غمی که به پا کرده فاطمـه خالی ست جای خواهر غمپرور حسین پرپر شده ست گرچه«وفائی»وجود او شاداب مانده است گل باور حسین 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دلم گرفته و جانم ز زندگی سیر است هوای شام چرا اینقدر نفس گیر است لباس عید به تن کرده اند مردم شام فضای شهر چراغان و غرق تزویر است نوای هلهلۀ مردمان همانندِ صدای نیزه و تیر و صدای شمشیر است ز بام ها ز چه باران سنگ می بارد به سوی ما همه جا سیل غم سرازیر است ز دست و پای گلی روی ناقه خون ریزد حدیث غُربت او ناله های زنجیر است چه غافلند که بر اشک و آه ما خندند که در کمان دل خستگان همین تیر است قسم به آیۀ ناب"لیِذهِبَ عَنکُم" به روی نیزه سری از تبار تطهیر است پی هدایت مردم ز روی نی آید نوای قاری قرآن که غرق تفسیر است به عرش دوست زده تکیه قدر ما، امّا هنوز دشمن بیدادگر زمین گیر است مس وجود «وفایی» اگر که آوردی غبار درگه این آستانه اکسیر است 🔸شاعر: _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————