#امام_هادی #مدح_امام_هادی
آستان خدا کمال شما
هفت پرواز زیر بال شما
با شما می شود به قرب رسید
ای وصال خدا وصال شما
گاه با آدم و گهی با نوح
بی زمان است سن و سال شما|
مثل جبرئیل می شود بالم
با همین غوره های های کال شما
روزگاری ست در پی دلم آید
گر چه نا قابل است مال شما
بال ما را به آسمان ببرید
تا خداوند لا مکان ببرید
هر کسی تو را سلام کند
به مقام تو احترام کند
کاش در صحن سامرات خدا
تا قیامت مرا غلام کند
پر و بال کبوترانه ی من
در حریم تو میل دام کند
هر که بی توست واجب است به خود
خواب احرام را حرام کند
بر دلم واجب است بعد طواف
عرض دین محضر امام کند
نیمه ی ماه حج که شد باید
شیعه در محضر شما آید
ای مسیحای سامرا هادی
آفتاب مسیر ما هادی
علی بن محمد بن علی
نوه ی اول رضا هادی
نیست جز دامن کرامت تو
پردهٔ خانهٔ خدا هادی
ذکر هر چهارشنبه ام این است
یا رضا یا جواد یا هادی
به ملک هم نمی دهم هرگز
گریهٔ زائر تو را هادی
یک شبی را کنار ما ماندی
سر سجاده جامعه خواندی
تو دعا را معرفی کردی
مرتضی را معرفی کردی
با فراز زیارت سبزت
راه ما را معرفی کردی
مرتضی و حسین و فاطمه و
مجتبی را معرفی کردی
نه فقط اهل بیت را بلکه
تو خدا را معرفی کردی
سامرایت غریب بود اما
کربلا را معرفی کردی
با تو ما مرتضی شناس شدیم
تا قیامت خدا شناس شدیم
ریشه های محبت ما تو
مزرعه های سبز دنیا تو
خواهش سرزمین پائین من
اشتیاق بهشت بالا تو
گاه ابلیس می شوم بی تو
گاه جبریل می شوم با تو
من نمی دانم این که من دارم
به تو نزدیک می شوم یا تو
چه کسی از مسیر گمراهی
داده ما را نجات؟... آقا تو
تو مرا با ولایتم کردی
آمدی و هدایتم کردی
دل من در کفت اسیر بود
به دخیل تو مستجیر بود
گر شود ثروتم سلیمانی
باز هم بر درت فقیر بود
شکر حق می کنم صدای بلند
حضرت هادی ام امیر بود
آبرو خرج می کنی بس که
کرم سفره ات کثیر بود
شب میلاد تو به ذی الحجه
مطلع شوکت غدیر بود
ریشه ي ناب اعتقاد علی
پسر حضرت جواد علی
دوست دارم گدای تو باشم
سائل دست های تو باشم
مثل بال و پر کبوترها
دائماً در هوای تو باشم
دوست دارم که از زمان ازل
تا ابد خاک پای تو باشم
نیمه شب های ماه ذی الحجه
زائر سامرای تو باشم
یا دعای قنوت من باشی
یا قنوت دعای تو باشم
ما فقیریم سفره ای وا کن
سامرایی حواله ی ما کن
با تو این عقل ها بزرگ شدند
اعتقادات ما بزرگ شدند
پای دل های شیعیان آن قدر
گریه کردید تا بزرگ شدند
با نگاه تو با محبت تو
اِبن سکّیت ها بزرگ شدند
خوب شد بچه های هیئت ما
پای درس شما بزرگ شدند
بچه های قبیله ما با
کربلا کربلا بزرگ شدند
بی تو دل های ما بهار نداشت
مثل یک شاخه ای که بار نداشت
🔸شاعر:
#علی_اكبر_لطيفيان
______________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
خیزید و ببینید تجلای خدا را
در بیت ولا مشعل انوار هدا را
آن عبد خدا وجهۀ معبودنما را
رخسار علی ابن جواد ابن رضا را
در نیمه ذیحجه نـدا داد منادی
تبریک که آمد به جهان حضرت هادی
پیچیده در امواج فضا بوی محمد
گویند خلایق سخن از خوی محمد
بینید عیان طلعت دلجوی محمد
در آینۀ روی علی روی محمد
الحق که جواد ابن رضا را پسر آمد
بر ابن رضا، ابن رضای دگر آمد
دل خانه و چشم همه فرش قدم او
لبریز شده ظرف وجود از کرم او
آورده حرم سجده به خاک حرم او
صد حاتم طایی است گدای درم او
از پارۀ دل در قدمش گل بفشانید
عیدی ز رضا و ز جوادش بستانید
ای طلعت زیبای تو خورشید هدایت
ای گوهر رخشندۀ نُه بحر ولایت
ذات ازلی را ز ازل دست عنایت
فضل و کرم و جود تو را نیست نهایت
بودند امامان همـه هادی ره نـور
بین همه نام تو به هادی شده مشهور
هنگام سخن بوسۀ عیسی به لب تو
با یاد خدا سال و مه و روز و شب تو
دلهای محبان خدا در طلب تو
نام تو علی آمد و هادی لقب تو
چارم علی از آل رسول دو سرایی
قرآن روی دست جواد ابن رضایی
ای روح دعا از نفس گرم تو زنده
بر اشک دعای تو اجابت زده خنده
تو عبد خداوندی و خلقی به تو بنده
صورت به روی پات نهد شیر درنده
جنت گل روییدهای از فیض نگاهت
رضوان چو یکی سائل بنشسته به راهت
ما نور ولایت ز کلام تو گرفتیم
ما وحی خدا را ز پیام تو گرفتیم
ما کوثر توحید ز جام تو گرفتیم
ما خط خود از مشی و مرام تو گرفتیم
تا صبح جزا رو به روی خاک تو داریم
ما جامعه را از نفس پاک تـو داریم
تو گوهر نُه بحری و دریای دو گوهر
سرتا به قدم حیدر و زهرا و پیمبر
بوسیده جوادت چو کتاب الله اکبر
هم یوسف زهرایی و هم بضعۀ حیدر
هم طاهری و هم نسب از طاهره داری
هم در دل هر دلشده یک سامره داری
عیسی دمی و فیض دمت باد مبارک
در دیدۀ هستی قدمت باد مبارک
هر لحظه به خلقت کرمت باد مبارک
تجدید بنای حرمت باد مبارک
کردم چـو بـه دیـدار رواق حرمت سیر
دیدم که در این خانه عدو شد سبب خیر
زیبد که به پای تو سر خویش ببازیم
بر صحن تو و قبر و رواق تو بنازیم
در نار حسد خصم حسودت بگدازیم
این کعبۀ دل را همه چون کعبه بسازیم
تا کور شود دشمن و تا دوست شود شاد
گردیـد دوبـاره حـرم پـاک تـو آبـاد
ای سامرهات کرب و بلای دگر ما
بر خاک درت تا ابدالدهر سر ما
وصف تو دعای شب و ذکر سحر ما
مهر تـو بـه بـازار قیامت ثـمر ما
عالم بـه ولای تو ننازد به چه نازد؟
«میثم» به ثنای تو ننازد به چه نازد؟
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
_____________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
جلوهای از جبروت آوردند
سورهای از ملکوت آوردند
اَبری از جنسِ بهار و باران
به سرِ این بَرَهوت آوردند
خسته بودیم که ما را از لطف
زیرِ یک سایهی توت آوردند
به درِ خانهی آقا یک شهر
همگی دستِ قنوت آوردند
به تماشای تو آدم را باز
از بهشتش به هبوط آوردند
از سرِ سفرهی زهرا امشب
محضِ لبخندِ تو قوت آوردند
آب و آئینه و قرآن این است
نوهیِ شاهِ خراسان این است
قبله خوب است همین در باشد
علیِ آلِ پیمبر باشد
چارمین نادِ علی را گفتند
باید این نام مکرر باشد
چار دیواریِ کعبه یعنی...
چارسو جانبِ حیدر باشد
جامعه خواندم و گفتند که آن
با مفاتیح برابر باشد
بگذار از لب بامت نرویم
دلِ ما مثل کبوتر باشد
گیسویی دین و دلِ ما بُرده
خاصه وقتی که معطر باشد
آی همنامِ رضا آمده است
مغزِ بادامِ رضا آمده است
زلفِ تو کاش مجعد نشود
دل در این شام مُردد نشود
تو علی هستی و مانند علی
هیچکس صاحبِ مَسند نشود
هست تا سامره و سردابش
حالِ ما شُکرِ خدا بد نشود
جز نسیمی که پُر از عطرِ شماست
کاش از کوچهی ما رد نشود
دلِ من رفت به کویَت گفتم
رفتِ تو کاش که آمد نشود
گرهام دستِ تو بود و واشد
کار دستِ تو نباشد نشود
صد و ده مرتبه مُمتد گفتیم
یا علی ابن محمد گفتیم
دیدنت جامه دَریدن دارد
یا که انگشت بُریدن دارد
مژهام خاکِ مسیرت را خورد
الحق این سُرمه ، کشیدن دارد
ارزشش داشت پریشان باشیم
نازِ این زلف خریدن دارد
دلِ من میتپد آقا چه کنم
آهویی مِیلِ رمیدن دارد
ما رسیدیم و زمین اُفتادیم
بوسه از خاکِ تو چیدن دارد
آنچه گفتند در اوصافِ شما
دیدن و دیدن و دیدن دارد
علیِ عالیِ اعلیٰ هادیست
دهمین معنیِ زهرا هادیست
چینیام آینهام میشکنم
که تَرَک خورده ترین قلب منم
سامرایِ تو بنا شد اما
من پریشانِ امام حسنم
بعد تو وقف بقیع ، کاش شود
عُمرِ من صرفِ حرم ساختنم
حضرت هادیِ ما مهدی کو
من اویسم به هوایِ قَرنم
گریهام را به مُحرم برسان
کُشتهی روضهی یک پیرهنم
خواهری گفت که ای وای حسین
مادری گفت که ای بی کفنم
کاروان آه که آمد از راه
هرکه دارد هوسش بسمالله
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
_____________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی * غم ما فقیرها
ای رویش امید، میان کویرها
ای خالق زیارت کلّ ذواتِ نور
ای جامعه سُرای تبارِ کبیرها
یا هادیالاُمَم ! اگر انوار تو نبود
بیراهه میشدند تمام مسیرها
منت کشیده عرش، برای جلوس تو
اما نشستهای به حصارِ حصیرها
اثبات شد، امامِ تمامِ خلایقی
تا سر گذاشتند، به پای تو شیرها
ای مظهرِ شکوهِ علی؛ چارمین علی !
میلاد توست، مطلع عید غدیرها
یا ایهاالعزیز ! تَصَدَّق عَلیَ الذَّلیل
عشق تو عزت است، برای حقیرها
یکبار هم به گوشهی صحنت نظر بکن
یکدم بیا به دیدن ما گوشهگیرها !
بنشین کنار سفرهی سائل تبارها
برکت بده به لقمهی نان و پنیرها
* سُرّ مَن رَأیٰ : شاد میشود هر که آن را میبیند - و همچنین نام قدیم شهر سامرا
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
______________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد
به نسلهای بشر ذات پاکِ فطرت داد
زبان برای تشکر، دهان برای بیان
نفس برای حیات و بدن به قدرت داد
به عالَم از درِ توحید لطفِ بی حد کرد
به آدم از رهِ تکریم، حکمِ طاعت داد
هدایتِ همه با آیه های قرآنش
به خالصانِ درش هدیه ی نبوت داد
ز حبِّ آل محمد محبتش جاری
به شیعیان علی نعمت ولایت داد
کمالِ عصمت خود را به فاطمه بخشید
تمام هستی خود را به آل عصمت داد
به افتخار نبی و علی به معصومین
و نسل کوثریِ فاطمه امامت داد
پس از حسین و حسن تا علیٍُ الهادی
علیِ چارمِ خود را به آل عترت داد
سخن ز حضرت ابنُ الجواد می گویم
همانکه حضرت حق، بیرقش ز نصرت داد
ز لطف خاصِ خداوندی اَش در این دوران
بدست هادیِ دین پرچم هدایت داد
پس از جواد به ابنُ الرضای دوم نیز
هزارویک سخنِ نغز و بحرِ حکمت داد
ولادتش شده بابُ الغدیر این آقا
چقدر حضرت هادی به شیعه عزت داد
ز هشت سالگی اَش شد امامتَش آغاز
قیام او به همه عاشقان کرامت داد
قیام کرب و بلا را دوباره احیا کرد
بهای تازه ای از شوقِ بر زیارت داد
زیارتی ز غدیریه، جامعه، مبسوط
ز نَصِّ خویش بدست تمام امت داد
مبارزات فراوانِ او همه تعلیم
به شیعه با عملِ خیر، درس عبرت داد
چو از مدینه به تبعیدِ سامرا بُردند
به شیعیان، همه طرحی دراز مدت داد
شیوعِ نهضتِ نامه نگاری اَش زیباست
قیامِ نرم، به یاران عجیب وحدت داد
منافقان به غیابش سعایتَش کردند
هزینه های زیادی از این سعایت داد
حرامیان حرمش را محاصره کردند
ولی خدا به ولی اَش دوباره فرصت داد
هزار نقشه علیهِ امام ما چیدند
ولی مقاومتِ او بما بصیرت داد
دگر ز دشمنیِ دشمنان هَراسی نیست
زمامداریِ هادی به شیعه شوکت داد
هنوز هم حرم او دفاع می خواهد
مدافعِ حرمش درس استقامت داد
دلِ امام زمان را بدست آوردند
به پیر و مرشد ما، حضرتش بشارت داد
به رغمِ خصم، که آینده را برَد در بیم
امام مژده ی آینده را به امت داد
فریب و فتنه و تحریم و خدعه و تهدید
به لطفِ حق به شما ابتکار و همّت داد
لباسِ جنگ به هر رنگ در بیاید، باز...
لباسِ رزم به تن کن که جنگ عزت داد
اسیرِ سامره ی او همیشه در رزم است
به آن امید که شاید بما شهادت داد
غریبِ سامره بود و عزیز زهرا بود
هزار راه نشان در میان غربت داد
اهانتی که به بزم شراب بر او شد
پیام تازه بما در دلِ مصیبت داد
ز شعر خواندنِ خود، کاخ ظلم را لرزاند
شبیهِ خطبه ی زینب، به خصم ذلّت داد
گریزِ روضه ی ما مجلس شرابِ یزید...
چگونه بود که دشمن به خویش جرأت داد
شکستنِ لب و دندان به جای خود، اما
به دخترِ شهِ خوبان چگونه تهمت داد
ز بوسه ای که رباب از سرِ بریده گرفت
برای گریه به آل حسین مهلت داد
🔸شاعر:
#محمود_ژولیده
_____________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
حدیث فضل تو را روزگار میگوید
چقدر با جبروت و وقار میگوید
چنان ز شان تو تعریف میکند الله
که گویی از علی و ذوالفقار میگوید
تو از قبیله عشقی و عاشقت بسیار
ز حسن خال لبت بیشمار میگوید
تجلی همه ی ذات حق تعالایی
که ذات حق ز تو با افتخار میگوید
تو آن گلی که خدا خود به تو جلا داده
ز هم جواری تو کام خار میگوید
تویی دلیل جنون و هوای بد مستی
که مست نام تو را بی قرار میگوید
در عرصه کرم و جود و یکه تازی تو
برای اهل یقین قبله نمازی تو...
🔸شاعر:
#محمد_حبیب_زاده
______________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
ای روشنیِ هر راه؛ یاهادی الائمه(ع)
معشوق ناب و دلخواه؛ یاهادی الائمه(ع)
در آسمان و در عرش پیچیده ذکر خیرت
خورشید گفته با ماه؛ یاهادی الائمه(ع)
تضمین شده هدایت قطعا برایِ هر که
بر دل نوشته با آه... یاهادی الائمه(ع)
یوسف قنوت برداشت محض برادرانش
میگفت در دلِ چاه؛ یاهادی الائمه(ع)
در مرز کفر و ایمان، هنگام درد و درمان
در لحظه های جانکاه؛ یاهادی الائمه(ع)
ذکر توسل هر عاصیِ توبه کرده
ذکر لبان گمراه؛ یاهادی الائمه(ع)
در صحن سامرایت حاجت گرفت زائر
با شوق گفت هرگاه؛ یاهادی الائمه(ع)
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
__________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
ای آنکه هستی ام شده ای از قدیم ها
ای عاشقِ تو حضرتِ عبدالعظیم ها
با گَرد و خاکِ صحنِ تو ادغام شد گِلَم
ویران شده چُنان حرمَت بارها دلم
تاریکیِ جهانِ مرا نورِ مُطلقی
ای جان فدایِ رویِ تو یا ایها النقی
در گوشه گوشه ی همه عالَم نوشته اند
بنگَر که در متونِ کُهن هم نوشته اند :
ازبس که سبکِ بَخشش و لطفَش جوادی است
گاهی توکلِ مُتوکِل به هادی است
بی شک همیشه بخششِ تو عاری از چِراست
ثروت همیشه نزدِ گدایانِ سامراست
ای خاکِ پات سُرمه ی چشمِ امیرها
سَر می نهند پای قدومِ تو شیرها
بعد از تو بس که دل به تو حسِ نیاز کرد
(( صوفی نهاد دام و سَرِ حُقه باز کرد ))
یک عده با تو گرچه کمی هم قبیله اند
در پُشتِ دین و اسمِ شما غرقِ حیله اند
بیزارم از تمامیِ ارباب های شهر
دلخسته ام ز جعفرِ کذاب های شهر
با سیبِ سرخِ حیله همه ناتوان شدیم
ننگا به ما که آدمکِ این و آن شدیم
از بس که خیری از همه عالم ندیده است
این جامعه به جامعه خواندن رسیده است
آقا ؛ پدر بزرگِ گُلِ آخرین تویی
یعنی برای خواندنِ او بهترین تویی
تا از قفس تمامِ جهان را رها کنی
باید خودت برای ظهورش دعا کنی
با یک دعای خود غم ما را مَهار کن
با یک دعای خود دلِ ما را بهار کن
بی تو بهار قسمتِ مردم نمی شود
هادی اگر تویی که کسی گُم نمی شود
هادی شدی که بر همگان سَر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما
هادی شدی که جَلدِ غمِ سامرا شویم
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هرآنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیروِ حیدر شویم ما
هادی شدی که فاتحِ دلها شوی و بعد
از عاشقانِ فاتحِ خیبر شویم ما
هرکس غلامِ خانِ شما شد امیر شد
هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما
هادی شدی که در همه ی کوچه های شهر
از بانیانِ روضه ی مادر شویم ما
زخمِ زبان زدن به تو جور است دائماً
وقتی که هم علی شده ای هم ابالحسن
آه ای امامِ شاعرِ ما شاعران سلام
ای چارمینِ علی! گُلِ حیدر نشان سلام
ای نامِ دلبرانه ی تو ذکرِ نابِ ما
یک قطره از غدیریه ات شد شرابِ ما
گفتم شراب و ذهنِ من انگار پَر کشید
هی جرعه جرعه روضه ی سَر بسته سَرکشید
دنیای شعر وشاعری ام بی شراب باد
بَزمِ شرابِ دفترِ شعرم خراب باد
شعرم به سَر رسید و به پای تو اشک ریخت
وقتِ گریز شد به کجا میتوان گریخت؟
دندان گرفته ام به جگر! روضه خوان بَس است
تنها برای کشتنِ ما خیزران بس است
ای کشته ی حسادت دنیا حسین جان
ای تشنه ی مُقطَع الاعضا حسین جان...
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
______________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
هم گریه ای و آب وضوی مکرّری
هم کوثری و جام و سبوی معطری
باید ترا بجویمت ای عشق اهل بیت
در امتداد پیچش گیسوی دلبری
بر خاک، سجده می کنم و مست میشوم
وقتی که باز میشود از آسمان دری
بسکه خراب باده شدم بین میکده
پایم نمی کشد بروم جای دیگری
دلداده و اسیرم و باب الجوادی ام
اهل همین محله و مهمان هادی ام
ابن الرضای دوم و عشق رضا رسید
دردانهء سمانه و نور سما رسید
نامش علی و کنیهء او هم ابوالحسن
نطقش؛ پیمبری که به وحی خدا رسید
خال لبش اشاره به توحید کعبه داشت
قدّ قصیده اش به قد ربّنا رسید
تقسیم شد محبت او بین کائنات
یک ذره از ولایت او هم به ما رسید
عالم فقیر و سائل دست کریم اوست
ایران گدای خانهء عبدالعظیمِ اوست
روح بلند او به جنان پر کشیده بود
میلش به عرش و وادی دلبر کشیده بود
رفت از مدینه، سمت نجف، قبل سامرا
بسکه لبش، شراب علی سر کشیده بود
در قلب عرش، عشق خدا را برای خلق
از برکهء غدیری حیدر کشیده بود
در "فُلکِ جَاری" از "لُجَجِ الغَامِرَه" که گفت،
حیدر به روی دست پیمبر کشیده بود
یعنی یقین کنید که جان خدا علی است
اصلاً کلید معرفت الله، یاعلی است
قربان لطف هادی و قربان سامرا
دیوانهء نجف شده مهمان سامرا
من ریزه خوار لقمهء سلطان مشهدم
پُر برکت است سفره ام از نان سامرا
جانم به درد و تاول پاهای زائران
در پیچ و تابِ کوچه خیابان سامرا
این اربعین اگر که شدی زائر حرم
یک شب بخواب گوشهء ایوان سامرا
عمریست سامرا، حرمِ جانِ خسته هاست
آنجا که خانهء پدری من و شماست
این کورهء محبت مان گرم شد دمش
جانم به عشق! با همهء حالِ درهمش
من را فقط یکی ببرد خیمهء حسین
خیلی زمان نمانده بیاید محرمش
قسمت نشد به سر بزنم زیر قبّه اش
دعوت کنید گریه کنم زیر پرچمش
فکری برای این دلِ بیتاب من کنید
شش گوشهء حسین مرا کُشته با غمش
نوکر، اگر حرم نرود خوار میشود
نوکر، بدون گریه گرفتار میشود
🔸شاعر:
#رضا_دین_پرور
______________________
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است
آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است
از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست
مقصد عالم امکان به امامت ختم است
همه نورید ، همه هادی أمّت هستید
پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است
ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا
جاده ی جامعه ی ما به شفاعت ختم است
از گناهان کبیره است دل جامعه پُر
کار این جامعه اما به زیارت ختم است
« مَن أتاکُم » ، چه نجاتی است سر راه بشر !
با تو پایان حوائج به سعادت ختم است
چیست در حکمت « فَالرّاغبُ عَنکم مارق »؟!
راه ، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است
ولی آنکس که در این سِیر ، « لَکُم لاحِق » شد
راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است
تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم
که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است
یا علیِ بنِ محمّد ! چه غریبی ! اصلاً
قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است
تو چه مقتول و چه مسموم ، جهان می داند
که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
______________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
خورشید سامرا و کریم جهان تویی
ما را بده پناه، که کهف امان تویی
هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس
گمگشتهایم و مشعلۀ کاروان تویی
کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق
حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی
مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک
مستیفزای جان و دل عاشقان تویی
جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست
جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی
با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنیست
مهمان هر امام شوم، میزبان تویی
🔸شاعر:
#محمد_مهدی_سیار
______________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_هادی #مدح_امام_هادی
ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی نگاه فقیرها
ای رویش امید به جان کویرها
ای خالق قصیدهی مدح ذواتِ نور
ای جامعهسُرای تبارِ کبیرها
یا هادیالاُمَم! اگر انوارتان نبود
گمراه میشدند تمام مسیرها
منت کشیده عرش، برای جلوستان
اما نشستهای به حصارِ حصیرها
نور عبادتت قرق حصر را شکست
ای ذکر مستجاب نجات اسیرها
اثبات شد امامِ تمامِ خلایقی
تا سر گذاشتند، به پای تو شیرها
ای در رباعی علوی؛ چارمین علی!
میلاد توست، مطلع عید غدیرها
ششگوشهات گره زده ما را به دست تو
بگذار پا به دیدهی ما گوشهگیرها !
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
_____________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————