eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
367 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نام حیدر شعرهایم را پر از غم می کند دائما پشت غزل های مرا خم می کند در شب قدر از علی گفتن میان گریه ها اندکی بار گناهان مرا کم می کند نام زیبای امیرالمومنین در ذهن ها واژه ی عدل و عدالت را مجسم می کند از علی جز مهربانی نیست کاری ساخته فکر آب و نان برای ابن ملجم می کند بس که مظلوم است شهر کوفه را با رفتنش مبتلا به حس و حالی سرد و مبهم میکند... 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
خیلی گرفته دور شما را گناهکار آقا چه میکنی تو مگر با گناهکار ؟ تو سربلند عالمی و سر به زیر ما تو عاری از گناهی و ماها گناهکار هرجا مقدمات گناهی فراهم است نشناخته همیشه سر از پا گناهکار مثل تویی شبیه مرا درک میکند ؟ تو نور و خیر و برکتی , اما گناهکار ... جای همه به سوی خدا توبه میکنم یک شب سحر کنی تو اگر با گناهکار اهل گناه مانده , فقط چون که وا نشد پایش به کربلای معلی گناهکار جایی نمانده , از همه جا رانده آمده باید که جا دهی تو و اِلّا گناهکار ... . . دیدم به خواب صحن تو راهم نداده اند آمد صدایتان که بفرما گناهکار ... 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
امشب بنا دارم که قرآن سر بگیرم تا در بهشتِ جانِ جانان پَر بگیرم هر جا قلم دل را کشانَد می‌نشینم تا من سراغ از فاتحِ خیبر بگیرم عرضِ ادب سوی مدینه میکنم تا اذنِ جنان را من ز پیغمبر بگیرم عشقم حسین است و براتِ کربلا را از دستِ پاک و زخمی مادر بگیرم امشب که گلزارِ حسین است آرزویم باید از این دریا فقط گوهر بگیرم مهمانِ شش گوشه شدن یعنی که باید هر جایی از عرشِ خدا لنگر بگیرم گفتم اگر قسمت شود اول در آغوش قنداقه ی نازِ علی اصغر بگیرم هر گوشه از صحن و شبستانِ حرم را صد منبر اشک از روضه ی اکبر بگیرم آنجا که ساقی آب را شرمنده کرده است از دستِ او هم جرعه ای کوثر بگیرم شرمنده ی اشکِ پگاهِ قتلگاهم باید تقاصِ یک سر از کافر بگیرم هر کس به نوعی اشکِ زینب را در آورد من حقِ او را از دمِ خنجر بگیرم یا انتقامِ دردِ او را روزِ محشر از ذوالفقارِ حضرتِ حیدر بگیرم باید رَوم با پای دل کنجِ خرابه یک سر خبر از غربتِ دختر بگیرم از گیسووان سوخته قدری برای زخمِ دلم داروی خاکستر بگیرم از خارِ پایش که ز چوبِ خیزران است قطعاً خبر از شعله های در بگیرم ای بال و پَر بشکسته ای جانم رقیه امشب شد از عشقِ تو قرآن سر بگیرم غرقِ امید دستهای کوچکم تا هر حاجتم را از حی داور بگیرم! 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
هلا در کوفه با تیغ ستمگر شده غرقه بخون محراب و منبر ملایک گشته گریان بهر حیدر چه میسوزند وه الله اکبر دلم از ماتم مولا شکسته قلم در آتشِ غمها نشسته به زهرا بنگری گردیده خسته به بزم ماتم مولا نشسته تو سوزی از جراحت زآتش تب پیمبر داغدارت گشته امشب علی مرغ هما بر ما تو بودی به افلاک از زمین پر را گشودی سرت با تیغ برّانی بریدند محبت را به چشمانت ندیدند ملاءک سمت محرابت دویدند سرِ آغشته در خون را بدیدند دمادم میرسد موجی ز فریاد چرا مولایمان در قدر سَر داد علی دلبر، علی ساقی کوثر علی همدم علی جانِ پیمبر اگر مولا علی را جان فدا شد به قرآن و خدا دِینش ادا شد بیا تا قدرِ مولا را بدانیم کمی جوشن به همخوانی بخوانیم منم دلبستهء مولای دینم که از روز نخستین اینچنینم الهی هر زمان بر او سلامی به آن شیری که شد نامی نامی 🔸شاعر : ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
دیگر رسید لحظه ی فردای بی علی پوچیم و هیچ ما پس از این ، (ما)ی بی علی ای کاسه های شیرِ به صف ننگ بر شما گَر از علی کنید تمنای بی علی مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی قرآنِ بی علی ثمرَش ابنِ ملجم است دارد خطر تلاوتِ هر آیه بی علی بوی شکافِ کعبه گرفته طوافِ ما باید گریخت وَرنَه ز هَر جای بی علی جز یاعلی مگو و مَدد از جهان مجو شیطان نشسته در پَسِ هر (یا) ی بی علی با یاعلیست گَر دَمِ او زنده می کُند بی معجزه ست هر دمِ عیسای بی علی رَمزِ شکافِ کعبه و دریا علیست ، پس غرق است بینِ حادثه موسای بی علی در (عین) و (لام) و (یا) همه ی درس ها گُمند بیهودگیست مَشقِ الفبای بی علی یک عده پای غیرِ علی پا گرفته اند اسلامشان شده ست چه بی پایه بی علی شیری که خورده اند از آن رو که نیست پاک ازآنشان شده ست اذان های بی علی ((ما را خدا ز زُهدِ ریا بی نیاز کرد))* دلخوش بمان تو شیخْ به تقوای بی علی... *حافظ 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
در شب قدر رخ ماه تو دیدن دارد ذکر یارب ز لبان تو شنیدن دارد قدمی رنجه کن ای دوست که در این شبها چهره بر خاک کف پات کشیدن دارد به تمنای تو من آمده ام ، می دانم در شب قدر گل از روی تو چیدن دارد بنویسید در این شام پریشانی ها قامت عاشق بیچاره خمیدن دارد شب قدر است به بازار ولایت آیید یوسفی می رسد از راه ، خریدن دارد تلخی هجر به شیرینی وصل انجامد عاقبت صبر به دلدار رسیدن دارد در شب قدر یقینا" به رسد در کویت هر که در راه غمت پای دویدن دارد خورد بر فرق علی تیغ شقاوت ، ای وای خون دلهاست که از داغ چشیدن دارد جامه بر تن بدرید از غم مولا امشب غم جانسوز علی جامه دریدن دارد "یاسر"از هجربه لب آمده جانش، گوید دل به وصل رخ گل شوق تپیدن دارد 🔸شاعر: ________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
امشب تلاطم در زمین و آسمان است دلشوره با هر شیعه اندر هر مکان است مهمانِ زینب می شود مولایم امشب هر چند او یک شب چهل جا میهمان است قربانِ مظلومیتت ، مولای خوبی از اتفاقِ یاس و در ، پشتت کمان است مولودِ کعبه ، ماهِ رحمت ، وقتِ سجده افکار ما در وصف مولا ، نا توان است غیر از سخاوت نیست با این خانواده حتّی به قاتل ، این مُروّتها عیان است یک جا به یادم بخششِ انگشتر آمد انگشتری دیگر به بَجدل یک نشان است قَدر است و ما قدری به نزدِ حق نداریم یک راه ، آن هم دامنِ این خاندان است هستم خجل در نزد آنها هم ، ولیکن دارم امید از لطفشان چون جاودان است 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
تا مگر ختم کند فاطمه راهی به علی شب قدر است بخوانید الهی به علی می کند درک پس از سجده خدا را بهتر هرکسی سجده کند چند صباحی به علی تکیه کرده به خودش تاکه چنان کوه شده هرکجا کرده توکل پرِِ کاهی به علی شک ندارم وسط باغچه آدم بشود متوسل بشود گر که گیاهی به علی نه ازاو، از کَرَم قنبر او فهمیدم می رسد در دو جهان منسب شاهی به علی بادها! میل نجف دارم و دستم خالی ست گله ام را برسانید شفاهی به علی بعد ازآن ضربه و آن تشنگی طولانی نگران گاه به اربابم و گاهی به علی 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود دور محرابت نمی‌بیند ملائک را مگر؟ با چه رویی دارد این شمشیر می‌آید فرود ساقیا در سجده هم جام شهادت می‌زنی اولین مستی که می‌خوانی تشهد در سجود کینه‌ای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود در وداعت با حسین اشک تو جاری می‌شود دیده‌ای گویا از اینجا خیمه‌ها را بین دود بین فرزندانی اما این حسینت را غریب می‌کشندش با لبان تشنه در بین دو رود با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟ 🔸شاعر: ______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
شیر خدا، امیرِ دلاور شهید شد تنها وصیّ شخص ِ پیمبر(ص) شهید شد بر هم نهاد چشم و رسید آخرین نفس راحت شد از مدینه و آخر شهید شد کعبه نشست بر سر و بر سینه زد فقط تا که شنید حضرتِ حیدر شهید شد قران کنارِ سورۂ کوثر چه بیقرار- با گریه گفت: ساقی کوثر شهید شد غرقِ سکوت! خیره به «در»! مثل فاطمه(س) در خانه؛ کنج غربتِ بستر شهید شد با بغض چندساله حسن(ع) گفت که پدر از داغ محسن(ع) و غم ِ مادر شهید غنفذ(لع) خبر رساند برای مغیره(لع) که- خوشحال باش! تک یلِ خیبر شهید شد میگفت إبن مُلجم ِ ملعون پس از نماز مسجد صفا گرفته و...بهتر... شهید شد شعر گریز پایِ من از کربلا بگو... آنجا که تشنه! ساقی لشکر شهید شد زینب(س) نگاه کرد و زمین خورد! تا حسین(ع)- بر رویِ خاک؛ با تنِ بی «سر» شهید شد! 🔸شاعر: _______________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
در گدایی خودت نام مرا مشهور کن دستهایم را ز دامان بقیه دور کن چند وقتی میشود که چاه تاریکی شدم قلب تاریک مرا ای ماه غرق نور کن دوست دارم غرق دریای مناجاتت شوم مثل موسای کلیم الله من را تور کن راضیم حتی شده بازور برگردانیم من اگر توبه نکردم تو مرا مجبور کن شبهه هایم را بگیر و جای آن ایمان بده ای خزانه دار عالم جنس مارا جور کن تا مبادا بعداز این از پیش تو جایی روم با ولای مرتضی دور مرا محصور کن تا که قلب دشمنانت را بسوزانی، مرا روز محشر با محبین علی محشور کن ای که تقدیر مرا امشب مقدر میکنی داخل پرونده ام یک کربلا منظور کن چشمه اشکم فقط بهر تو میجوشد حسین جای دیگر گریه کردم چشم منرا کور کن 🔸شاعر: _____________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
کل رنجش را خلاصه بین یک مصرع کنم قاتلش را نیمه شب با دست خود بیدار کرد. https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
📸 اعمال مشترکه شب‎های قدر https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
در برج ولا مهر جهان تاب علیست در شهر علوم نبوی ، باب علیست از اول خلقت بشر تا امروز مظلوم ترین شهید محراب علیست
یا علی امشب چه خوش با من مدارا می کنی شد شب قدر و تو خود، دردم مداوا می کنی در کنار ذکر حقّ و جوشن و احیای شب با نماز و سجده ات دل را مصفا می کنی ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
‍ عجب سِرٌِ نهان دارد شبِ قدر صفای روح و جان دارد شبِ قدر شب قدر و شبِ تنزیلِ قرآن که درک بیکران دارد شبِ قدر به هفت تا آسمان تا عرشِ اعلا طوافِ عرشیان دارد شبِ قدر چه فرخنده شبی تا مَطلعِ الفَجر نزولِ قدسیان دارد شبِ قدر بیا امشب که رحمت مثلِ باران به روی عاشقان دارد شبِ قدر هبوط آید فرشته دسته دسته وصالِ عارفان دارد شبِ قدر شب قدر و بیا قدرش بدانیم چه اکسیرِ گران دارد شب قدر بیا بر سر بنهِ قرآنِ ناطق بشارت بر جهان دارد شب قدر بیا تقدیرِ حق گردد مقدر چو هر کس امتحان دارد شب قدر شبِ امضای تقدیر ِامور است چه حکمت ساربان دارد شب قدر؟ به خلوت گوشه ای احیا گرفتن مصلای خزان دارد شب قدر قسم بر آن شبِ معراج احمد عروجِ آسمان دارد شب قدر درِ رحمت تماشای حضور است خوشا آنی که جان دارد شب قدر تو در باغِ سحر دنبال یاری تماشای اذان دارد شب قدر خوشا آنی که در سجّاده ی سبز خدای مهربان دارد شبِ قدر زمین و آسمان مشهود نور است نوای حوریان دارد شب قدر تَفَعٌل کن تو با قرآنِ ناطق هر آن خواهی بیان دارد شب قدر تو در باغِ دعایی آرزو کن نظر بر مؤمنان دارد شب قدر شنو از آسمان آوای قدسی هزاران نغمه خوان دارد شب قدر سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ امیرِ مؤمنان دارد شب قدر ز محرابِ علی این ناله برخواست سحرگه میهِمان دارد شبِ قدر سماوات و زمین سر در عزایند که خون بر دیدگان دارد شب قدر چو محراب و مصلا غرق خون است که مهدی هم فغان دارد شب قدر خوشا آنی که درخلوتگه عشق دلی تا آسمان دارد شب قدر هر آنچه عالم هستی تو بینی چو سر بر آستان دارد شبِ قدر! 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
امام_علی تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت باباي مهربان تمام يتيم ها بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت طوري فراق فاطمه قد تو را شكست سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت همراه تو فقط حسنينند اي غريب بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد هرچند اين ديار از اول وفا نداشت با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی در شب قدر،خدایا همه را می بخشی ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف می کنی باز مدارا همه را می بخشی به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست به تولّی و تبرّی همه را می بخشی شیعه ی حیدر و آتش ،چقدَر بی معناست مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی دست خالی نرود هیچ کسی از این جا تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی آن قدر لطف و عنایت به همه داری که نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی به خدایی تو سوگند که در وقت سحر وسط گریه و نجوا همه را می بخشی پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی 🔸شاعر : ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
امام_علی باز داغِ سینه بی اندازه شد بارِ دیگر کُهنه زخمی تازه شد شب رسید و بامِ كوفه تار شد باز دردی آشنا تكرار شد گرچه شب بود و فلک در خواب بود سینه‌هایی تا سحر بی تاب بود آه فصلِ زخم‌ها آغاز گشت نیمه‌شب آرام دَربی باز گشت میچکد خون از دلی افروخته باز شد در مثلِ دربِ سوخته رختِ مشكی را به تن پوشید و رفت سنگِ غُسلی را حسن بوسید و رفت گریه‌ای بر سینه خنجر میزند باز هم عباس بر سر میزند چشمِ زینب در قَفا مبهوت بود بر سرِ دوشِ دو تَن تابوت بود می‌كِشد آه از جگر از بی كسی می‌رود تابوتی از دِلواپسی روضه‌هایش مانده اما در گلو می‌رود بابایِ زینب پیشِ رو بسكه زد خود را ، نوایَش زخم شد چشم‌ها و گونه‌هایش زخم شد با دلی پُر خون و زار و آتشین ناله زد بر شانه‌ی ام‌البنین دردِ تشییعِ جنازه دیدنیست رویِ سنگی خونِ تازه دیدنیست 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
امام_علی ای ولی نعمت من، دلبر و دلدار علی می زند هر نفسم نام تو را جار علی هیچ کس جز تو مرا نیست خریدار علی کمکم کن بشوم میثم تمار علی آمدم کار مرا باز تو راه اندازی وقت آن است به این بنده نگاه اندازی از تو یک عمر فقط لطف و محبت دیدم یا علی گفتم و یک عالمه رحمت دیدم دم به دم بر سر این سفره عنایت دیدم از غلامان تو آن قدر کرامت دیدم معجزه می کند آنکه به تو وابسته شود به محب تو محال است دری بسته شود وای از غصه جانسوز جدایی نجف نرود از دل من میل گدایی نجف منم آقا همه ایام هوایی نجف مردم از دوری ایوان ِطلایی نجف کاش من صحن تو را با مژه جارو بکشم سحری در حرمت از ته دل هو بکشم آمدم سوی تو ای شاه به قصد یاری اشک چشمم شده از بی کسی تو جاری ای که بوده روی دوش تو غم بسیاری کمرت تا شده بود از غم بی عمّاری چون تو مظلوم در این ارض و سما نیست علی حق تو این همه غربت به خدا نیست علی از چه بستند ید بت شکنت را ای وای دیده ای سوختن یاسمنت را ای وای پیر کردند تو را و حسنت را ای وای شرم از فاطمه لرزاند تنت را ای وای بین دیوار و دری زندگی ات ریخت بهم زخم شد بال و پری زندگی ات ریخت بهم آسمان ها همه از داغ تو گریان آقا کوفه آورد به روی لب تو جان آقا گفت کافر به شما بنده شیطان آقا وای من کشت تو را حافظ قرآن آقا عرش لرزید به خود تا که شکستند سرت شد همین ضربه ولی مرهم زخم جگرت رفتی و زینب و کلثوم تو دلگیر شدند حسنین تو علی زخمی تقدیر شدند «آن یتیمان که سر سفره تو سیر شدند لب گودال رسیدند، همه شیر شدند» کوفه این بار غلام طمع گندم شد زیر نیزه تن زخمی حسینت گم شد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
بیا که عبد مطیع خدا شدن خوب است شبی به خاطر او سر به را شدن خوب است تمام حرف همین است که گنه نکنیم ز آن چه نفس بخواهد جدا شدن خوب است شده به یک سحری صاف کن دل خود را به آیه های خدا با صفا شدن خوب است به دل حقیقت محبوب را تو پیدا کن ز عشق های مجازی رها شدن خوب است چرا به پیش خلائق تو خم کنی سر خود ؟ شبی مقابل دلدار تا شدن خوب است صدای اهل قبور است می رسد بر گوش که : آی بنده رفیق دعا شدن خوب است از این دو دیده به غیر از گنه نشد حاصل ببند چشم ، که اهل بکا شدن خوب است ببین که قافله ی عمر می رود از پیش مرو به خواب که دور از خطا شدن خوب است مگر که بخت کند رو ،طبیب را بینی به درد بندگی اش مبتلا شدن خوب است در این لیالی رحمت اگر خدا خواهد مسافر حرم کربلا شدن خوب است 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
شبِ پایان و دلم پیش تو ای حضرت یار من کجا لایق آنم ، شوَم هم صحبت یار جز به درگاه تو جانا ، به کجا روی کنم؟ همه اُمّیدِ جهانست ، فقط رحمت یار دَر و دیوار ثناگوی خدا گشته ، اگر بشوی لایق هم صحبتی خلوت یار دل دیوانه ی من گم نکند راهِ خودش چو بداند شب آخر شده از فرصت یار گَر ، به امضا نرسد حُکم قضایم چه کنم؟ چو به پایان برسد تا به سحر ، مهلت یار گُنهم ٬ کـــوه بزرگی شده اندر نظرم چه کنم هیچ ندارم به جز از همّت یار همه اُمّیدِ منی ، یــوســفِ زهرا مددی زنده باشم نظرم اُفتد و بر دولت یار شده « تنها» چو کلافِ گره اندر گرهی چو نبیند سرِ آن را به یدِ حکمت یار 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تا نگاهت بشود سهم گدایت شب قدر میشوم زائر ایوانِ طلایت شب قدر در خیالاتِ خودم آمده ام سمتِ حرم تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام» آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر بینوا آمده ام تا به نوایی برسم دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا(س) فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر عاشقت هست خدا؛ پس بعلی(ع) العفو... رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شب قدر نام تو هست امان نامۂ از دوزخ؛ پس- شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث» تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شب قدر غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده- مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند... بچّه هایت همگی دورِ عبایت شب قدر! 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————