eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
372 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در مدحِ تو باد ، حکمِ دم نیست که هست شیدایِ تو سقای حرم نیست که هست نومید نیامده کسی از پیشت بیت پدرت بابِ کرم نیست که هست @rozeneshinan
🗒 صدای زمزمه‌ی سرو ناز می آید ز گاهواره‌ی او بوی راز می آید نسیم خوش خبری دلنواز می آید صدای فاطمه در خانه باز می آید برای اکبر لیلا سپاه آمده است برای امت حیدر پناه آمده است گره بزن دل خود بر دل مطهّر او شدند کل ملائک غلام،محضر او تمام ارض و سما در اشاره لشکر او حسین معدن مهر و رقیه گوهر او طلایه دار حسین در کرمشه آمده است به ظاهری شبیهِ فرشته آمده است تو وارث همه ی جلوه های فاطمه ای تو معنی سحر و ربنای فاطمه ای تو جزئی از رَحَمات و عطای فاطمه ای نشانمان دادی مقتدای فاطمه ای قمر به نور شب یک ستاره مینازد عمو برای عطش تا کرانه میتازد دلیل خنده ی بابا و ام اسحاقی تو خواهش و طرب دیده های مشتاقی بدون سفسطه و واژه های اغراقی تپش تپش ضربان قلوب عشاقی ''هزار سلطنت دلبری بدان نرسد" محبتی که گدا از طریقتان برسد نیامده سپر عمه ها شدی بانو پناه و دلخوشی بچه ها شدی بانو به کودکی ز غم و غصه تا شدی بانو سه ساله بودی و غرق بلا شدی بانو غمت بس است تو را از پدر جدا کردند تنش به روی زمین،سر به نیزه ها کردند ✍ رضا ملایی | کیان التماس دعا💚 @rozeneshinan
صلّ اللّٰهُ عَلیکِ یٰا عَمَّةَ المَهدی عج یٰا رُقَیّــة س ای رُخت آیات قرآن کریم سِرِّ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم ای ز رویت نور زهرا س مُنجَلی نور چشمانِ حسین بنِ علی ع ای به حق خیرُالنِّسٰا را آینه تابشِ نور حق از این روزنه چشمهایت قبلۀ حور و ملَک سفرۀ فیضِ الٰهی را نمک ای سروشِ عشق در گوش حسین ع زینتِ گلزار آغوش حسین ع روز و شب زمزم گرفته زمزمه بر لبش نامِ تو را چون فاطمه س عزّتت معنیٰ نماید جاه را آیۀ ألْعِزَّةُ لِلّٰه را ای نگاهت همچو لبخندت ملیح ماتِ إعجاز سَراَنگُشتت مسیح همچنان زهرا س تو هم اُمِّ أبی کٰاشِفُالْکَرْبِ حسین و زینبی بوی مویت عطر ناب یاس بود مست بویت حضرتِ عبّاس بود نورِ مه را نور لبخندت شکست تا در آغوشِ علی اکبر نشست ای نگاهت چشمۀ لُطف و کرم مایۀ آرامش أهلِ حرم صبر را صبرِ تو معنا میکند کربلا را عرش اعلیٰ میکند ای حسین بن علی را هست و بود مٰا رَأَیْتِ عمّه از نورِ تو بود ای صدای غربتِ خَیْرُالْأنام عشق در حُبِّ تو باشد، وَالسَّلام سوگ بر چشم تو باشد بیقرار داغ از اشکِ تو دارد اعتبار آبرویت آبروی آب بُرد از دلِ سقّای دلها تاب برد پرتوِ روی تو مهتابِ زمین انعکاس نور زَیْنُ الْعٌابدین خاک پایت قبلۀ عرش برین رشته ای از چادرت حَبْلُ الْمَتین خاک پایت سَرمۀ چشمِ ملَک در تو پیدا سِرِّ أللّٰهُ مَعَک تاجیک "ساده" @rozeneshinan
صلّ اللّٰهُ عَلیکِ یٰا عَمَّةَ المَهدی عج یٰا رُقَیّــة س ای رُخت آیات قرآن کریم سِرِّ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم ای ز رویت نور زهرا س مُنجَلی نور چشمانِ حسین بنِ علی ع ای به حق خیرُالنِّسٰا را آینه تابشِ نور حق از این روزنه چشمهایت قبلۀ حور و ملَک سفرۀ فیضِ الٰهی را نمک ای سروشِ عشق در گوش حسین ع زینتِ گلزار آغوش حسین ع روز و شب زمزم گرفته زمزمه بر لبش نامِ تو را چون فاطمه س عزّتت معنیٰ نماید جاه را آیۀ ألْعِزَّةُ لِلّٰه را ای نگاهت همچو لبخندت ملیح ماتِ إعجاز سَراَنگُشتت مسیح همچنان زهرا س تو هم اُمِّ أبی کٰاشِفُالْکَرْبِ حسین و زینبی بوی مویت عطر ناب یاس بود مست بویت حضرتِ عبّاس بود نورِ مه را نور لبخندت شکست تا در آغوشِ علی اکبر نشست ای نگاهت چشمۀ لُطف و کرم مایۀ آرامش أهلِ حرم صبر را صبرِ تو معنا میکند کربلا را عرش اعلیٰ میکند ای حسین بن علی را هست و بود مٰا رَأَیْتِ عمّه از نورِ تو بود ای صدای غربتِ خَیْرُالْأنام عشق در حُبِّ تو باشد، وَالسَّلام سوگ بر چشم تو باشد بیقرار داغ از اشکِ تو دارد اعتبار آبرویت آبروی آب بُرد از دلِ سقّای دلها تاب برد پرتوِ روی تو مهتابِ زمین انعکاس نور زَیْنُ الْعٌابدین خاک پایت قبلۀ عرش برین رشته ای از چادرت حَبْلُ الْمَتین خاک پایت سَرمۀ چشمِ ملَک در تو پیدا سِرِّ أللّٰهُ مَعَک @rozeneshinan
‍ سرود میلاد حضرت رقیه(س) شکوفه ی بهار مولا اومد فرشته ای از آسمونا اومد رسیده نوگلی ز ام اسحاق رقیه ی حسین به دنیا اومد دلبر باباس به به نامش چه زیباس ثانی زهرا زهرا زینت دنیاس اومده عشقه عشقه حضرت عباس حسین سرشت اومده خوده بهشت اومده بگو به عاشقای مجنون دنیای عشق اومده ماه دمشق اومده بگو اومد رقیه خاتون نوگل باغ حسین۳رقیه خاتون مدینه داره امشب شور و حالی جای فاطمه امشبه چه خالی میخونه جبرییل توو عرش اعلا رسیده نوه ی مولی الموالی دلای عاشق عاشق دلای بی تاب از دل دریا اومد گوهر نایاب اومده دنیا دنیا کوثر ارباب پای شما میمونم به زیرلب میخونم هزارتا لعنت به امیه توو رگ و خون منه ورد زبون منه فدای تو بی بی رقیه نوگل باغ حسین۳ رقیه خاتون رقیه مرهمه غمه حسینه رقیه دم و بازدمه حسینه خلاصه ی کلام میدونی چیه رقیه همه عالمه حسینه میبینه بی بی حال این نوکرارو میگیرم امشب اذنه ایوون طلارو سفر سوریّه و کرب وبلارو اومدم امشب بگم به عشقه زینب بگم یه آرزو دارم توو سینم میخام بازم ببینم توو موکبا میشینم زائر راه اربعینم نوگل باغ حسین۳ رقیه خاتون ابوذر رئیس میرزایی ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
💢اللهم عجل لولیک الفرج💢 ✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️ 1400/01/14 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🔘بند اول🔘 آخره ماهه شعبان،غنچه ای واشده (یه گل اومد که بااون دنیا زیبا شده2) به یُمنه مقدمش شده مدینه چون گلشن (ازنوره رخسارش تمومه عالمین روشن2) ❣رقیه جان خوش آمدی❣ ❇️❇️❇️ 🔘بند دوم🔘 گذاشته پا به دنیا تالِّیه فاطمه (رقیه بنت الحسین ثانیه فاطمه2) نوای شادی میرسه از خونه ی مولا (مدینه پُر شده زِ عطر و بوی کربلا2) ❣رقیه جان خوش آمدی❣ ❇️❇️❇️ 🔘بند سوم🔘 میبره دل از عباس صورته چو ماهش ( اکبره لیلا شده مجنون نگاهش 2 ) داره زِ فاطمه نشان خوی و خِصاله او (شبیهِ مرتضی علی قُرصه جَماله إو 2 ) ❣رقیه جان خوش آمدی❣ ❇️❇️❇️ 🔘بند چهارم🔘 ضریحه کوچیکه تو چقدر باصفاس (حریمه تو برا ما بی بی دارالشفاس2) از کودکی دلم شده به نامه رقیه ( یه عمره که اسیر شدم به دامه رقیه2) ❣رقیه جان خوش آمدی❣ ✏️: ❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور ✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️ ✅با روضه نشینان بروز باشید 👇👇👇👇👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
امشبی آیاتِ قرآن آیه آیه می رسد لطفِ حق از برکتِ بی بی رقیه می رسد اخترِ برجِ حیا و مَه رخِ زیبا جبین یمنِ نامش نورِ رحمت نازل آید بر زمین نامِ او باشد رقیه دخترِ نیکو خصال در کمال و معرفت مانندِ خورشیدِ جلال بَه چه دختر این چنین فرخنده و زیبا بوَد در وقار و هیبتش چون مادرش زهرا بوَد میوه ی باغ حسین است و چراغِ هر دو عین افتخارش بس، که باشد او همان بنتِ الحسین(ع) ناز می ریزد به بابا آن لبِ خندانِ او صورتِ بابا تبرٌک از کفِ دستانِ او چونکه بابا با خبر از سینه ی سوزانِ او یک شبی را شامِ ویران می شود مهمانِ او مَه رخِ زیبا وشِ عالی نسَب شیرین کلام نورِ لبهای پدر او را رقیه کرده نام از بطانِ عرش می آید دمادم این نوید مقدمش بر اهلِ عالم افتخار است و سعید آفتاب و ماه و انجُم می شود پابندِ او دختری با این وجاهت کس ندید مانندِ او گوهرِ عرفانِ عالم روی ماهش در صدف اخترِ برجِ حیا و دُرٌِ دریای نجف او سه ساله هست و امٌا در وجاهت عقلِ کُل هست میمون و مبارک بر حسین این تاجِ گل پاک طینت دختری و آسمانِ عزٌ و جاه روزِ محشر هر نگاهش شیعیان را دادخواه @rozeneshinan
شعر روضه حضرت رقیه س لطفا اگر حقش ادا میشه بخوانید 🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 اندکی من به چشم سو دارم از مدینه چه رنگو بو دارم از تمامی دردهام امشب با سری گفتگو دارم معجرم را همین که غارت کرد دید شانه میان مو دارم پنجه در موی من چنان انداخت این همه درد از همو دارم آنقدر من صدا زدم بابا به خدا درد در گلو دارم مثل زهرا شدم چقدر شبیه ارث گویا که من از او دارم تا مرا تازیانه زد گفتم بس کن ای بی حیا عمو دارم آه ۰بابا چقدر بر تن خود اثر چکمه عدو دارم ای پدر تو نگو به دخترکت رنگ نیلی چرا به رو دارم 🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 التماس دعا سید رضا صالحی مشهد مقدس
چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند  موج‌های پريشان تو را می‌شناسند  پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی ريگ‌های بيابان تو را می‌شناسند نام تو رخصت رويش است و طراوت زين سبب برگ و باران تو را می‌شناسند هم تو گل‌های اين باغ را می‌شناسی هم تمام شهيدان تو را می‌شناسنی از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند بوی توحيد مشروط بر بودن توست ای که آيات قرآن تو را می‌شناسند گرچه روی از همه خلق پوشيده داری آی پيدای پنهان تو را می‌شناسند اينک ای خوب، فصل غريبی سر آمد چون تمام غريبان تو را می‌شناسند کاش من هم عبور تو را ديده بودم کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند 🔸شاعر: ___________________________
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو  تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم  آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو  من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام  یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو  پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو  گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم  من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟  سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام  من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟  حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین  جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو  من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو 🔸شاعر: ___________________________
زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد شور و حالم قیل و قالِ کوچه و بازار شد هرکسی عُمّان نخواهد شد مگر در خانه ات در حرم بودم، دلم گنجینه ی اسرار شد از گداها شهر ما یکباره خالی تر شد و در حرم کم کم گداهای شما بسیار شد چون دلش میخواست راه گفتگویش وا شود زائرت از عمد پای پنجره بیمار شد پیش تو فرقی ندارد حال دارا با ندار هرکسی بار دعا آورد، بارش بار شد یک ضمانت کردی و صیاد آهو را رهاند چاقوی صیاد از آن تاریخ،ضامن دار شد 🔸شاعر: ________________________
https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم بجز این قلبِ سیه دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دلتنگ توام دلی که درجان من است بیچارگی از دوری تو کار من است ای هستی من تمام هستم نذرت مهرت به دلم نگین عقبای من است نوکر کوی تو بودند همه اجدادم نوکری ارثیه از جانب اجداد من است این که هستم در این خانه ز لطف زهراست این هم از مرحمت مادر مولای من است هر شب از عشق تو بر سینه و بر سر زده ام گریه و سینه زنی ضامن فردای من است کاش آن لحظه که آیند نکیر و منکر تو بیایی و بگویی, که مهمان من است لحظه ی آخر مرگم که نفس بند آید بنهی پا به سرم لذت دنیای من است دل خود را به کجا برم که آرام شود خاک کوی تو فقط دارو و درمان من است خواب دیدم در و دیوار حرم را یکشب تکه آئینه ای از, این دل تنهای من است گوشه ای از حرمت حور و ملک دیدم که زین سبب شد حرمت وادی سینای من است شب جمعه, حرم و صحن و سرایت آقا حسرت روز و شب سینه ی غمبار من است میرسد ناله ی زهرا که بنی قتلوک نبرید از بدنش سر, که این جان من است "میلاد" حقیقی ام بود روزی که بین الحرمینش بشوم خاک, تمنای من است 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
روی جسمَش نیزه وتیر و سِنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر،باچَکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لَگَد های سَنان تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سَر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود 🔸شاعر: __________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
   یا رب شب جمعه کربلا غوغایی است شش گوشۀ حرم تجلی زیبایی است امشب دل هر که هست در کرب و بلا معلوم شود که رزق او زهرایی است ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم  میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم  یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم  با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم گر برات کربلایم را به دستانم دهی جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
جز رحمت چشمان تو، دنیا چه می‌خواهد تشنه به غیر آب، از دریا چه می‌خواهد حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می‌خواهد؟ پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می‌خواهد پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه می‌خواهد تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است مسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می‌خواهد ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه غیر از ظهور تو مگر مادر چه می‌خواهد 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
جز رحمت چشمان تو، دنیا چه می‌خواهد تشنه به غیر آب، از دریا چه می‌خواهد حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می‌خواهد؟ پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می‌خواهد پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه می‌خواهد تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است مسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می‌خواهد ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه غیر از ظهور تو مگر مادر چه می‌خواهد 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم «و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که می‌زنیم ای آب موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بی‌تابیم دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصه‌های سردابیم بی‌ تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچک‌مان؟ و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم» آمدی بغض کوچه‌ها وا شد، اشک‌ها قطره قطره دریا شد با شما هر جزیره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابیم 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
ما را در آورده از پا، این درد چشمْ انتظاری تا کی جدایی و دوری؟ تا کی دل و بی قراری؟ این خانه‌ها بی حضورت، زندان زجر و شکنجه‌ست شوقی به خواندن ندارد، در این قفس‌ها، قناری ای عیدِ جمعه، ز هجرت، روز عزای عمومی ای چشم‌ها در فراقت، از اشک، چون رودِ جاری در بوته امتحانت، مثل طلا ذوب گشتیم ممنون، دل سنگ ما را دادی چه نیکو عیاری نه کوفی بی‌وفائیم، نه اهل مکر و ریائیم ما بنده تحت امریم، تو صاحبُ الاختیاری مالک نبودیم اگر نیست شور علی در سر ما میثم نبودیم اگر نیست تقدیرمان سربداری هر کس گدایت نباشد، فقر و فلاکت سزاش است در چشم ما گنج قارون، بی توست عینِ نداری از قول کعبه اجازه ست از تو بپرسم سوالی کِی دست پُر مِهر خود را بر شانه‌ام می‌گذاری؟ 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه به امید قدمت کون و مکان چشم به راه سال‌ها می‌رود و حرف دل من این است تا به کی صبر کنم؟ تا چه زمان چشم به راه؟ شهر یک‌پارچه از دوری تو می‌گرید همه از مرد و زن و پیر و جوان چشم به راه در نبودت همه چیز از جریان افتاده‌ست کوه و دشت و چمن و رود روان چشم به راه غصه‌های دلش از موی سپیدش پیداست پدرم با دل خون، قد کمان، چشم به راه مهدیه آمدن‌ام فلسفه دارد، آری غیر از این است همه منتظران چشم به راه؟ تا به هنگام گذر بذل محبت بکنی این گدا را سر راهت بنشان چشم به راه آل یاسین و سمات و فرج و ندبه و عهد شیخ عباس و مفاتیح جنان، چشم به راه حکم احداث حریم حسنی دست شماست سالیانی‌ست بود «فرشچیان» چشم به راه تا بگویند برایت غزل جمعه وصل «شفق» و «میثم» و امثال «حسان» چشم به راه سحری هم که شده سمت حسینیه بیا که نشستیم همه دل نگران چشم به راه 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
با روی سیه به گفت و گویم امشب شاید نظری کنی به سویم امشب ای کاش که این جمعه بیایی آقا این است تمام آرزویم امشب ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تا علی هست با نسب تر نیست صحبت از جانشین دیگر نیست هیچ کس با علی برابر نیست مرد میدان سخت خیبر نیست دست بالای دست حیدر نیست تکیه ی بر تخت کبریا داده به جنون درس ابتلا داده اذن افشایِ راز را داده در ازل دست با خدا داده دست بالای دست حیدر نیست تیغِ طوفان سوار می گوید قبضه ی کهنه کار می گوید فاتح کارزار می گوید تا ابد ذوالفقار می گوید دست بالای دست حیدر نیست نه فقط ذوالفقار می گوید کعبه با افتخار می گوید عاشقی روی دار می گوید قنبر شهریار می گوید دست بالای دست حیدر نیست خسته از فتنه ها نشد جنگید فارغ از روح و کالبد جنگید تا که جان داشت،تاکه شد،جنگید با نود زخم در اُحُد جنگید دست بالای دست حیدر نیست این مثل از زبان اغیار است دست بالایِ دست بسیار است شرح نقدش، هزار طومار است شک نکن! عالمی خبر دار است  دست بالای دست حیدر نیست در نجف، گبر و صوفی و هندو مست از لا اله ألا هو چه بگویم از آن خَم ابرو می شود دست دشمنانش رو دست بالای دست حیدر نیست باغ در چنگ خاروخس افتاد برق تیغش پیِ هرس افتاد سر به سر، سر به پیش و پس افتاد ملک الموت از نفس افتاد دست بالای دست حیدر نیست فارغ از قیل و قال می گویند نطفه های حلال می گویند مستند، با مثال می گویند از «بحار» و «خصال» می گویند دست بالای دست حیدر نیست 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
بر شوره زار قلب‌ها باران می‌آید بر درد‌های بی دوا درمان می‌آید دستانِ پشت پرده‌ی خلق است حیدر روزی رسان عالَم امکان می‌آید چشم زمین روشن به روی صاحبش شد شأن نزول سوره‌ی انسان می‌آید قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را بر جسم سرد کعبه حالا جان می‌آید هم باطن یاسین و هم اُمّ ُالکتاب است آیات مدح اوست در قرآن می‌آید "ما خاک پای بچه‌های بوترابیم" خیلی به نوکرهاش این عنوان می‌آید باقی نمی‌ماند گناهی و سیاهی تا عشق حیدر در دل ویران می‌آید در سینه ام باشد غم عالم غمی نیست پای ضریحش غصه‌ها پایان می‌آید هم هوش و هم دل می‌برد ایوان طلایش عاقل از ایوان نجف حیران می‌آید او وعده داده، دلخوشی من همین است در لحظه‌ی جان دادنم جانان می‌آید 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
روزی شعار کُلِ جهان می شود علی طبق حدیث امام زمان می شود علی وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی باور کنید کُلِ اذان می شود علی آدم اگر که فرض شود دین برای آن تن می شود پیمبر و جان می شود علی در عالم مثال اگر رود شیعه را سرچشمه شد نبی جریان می شود علی زهرا اگر حقیقت شب های قدر شد در بین ماه ها رمضان می شود علی ای خوش به حال آنکه به هنگام عقد خویش در سفره اش کلیدِ زبان می شود علی ذکر حسین آخر مجلس که می شود دقت کنی دهان به دهان می شود علی ذکر تمام گریه کنان می شود حسین ذکر تمام سینه زنان می شود علی با کوله بار نان و رطب ها هنوز هم هر شب برای ما نگران می شود علی 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
تا که رد از قالب تن می‌شود مشرق او شام‌شکن می‌شود نحس و سعیدند در اشیا نهان سنگ عقیق‌ اهل یمن می‌شود سر زده از چاک گریبان صبح من همه او او همه من می‌شود آدم از آیینه‌ی مردانه‌اش جلوه‌ی حوّاست که زن می‌شود خنده‌ی او سبزی دشت مغان گریه‌ی او رود تجن می‌شود بس‌که لطیف‌ست به گل‌خنده‌ای خلع از آفاق بدن می‌شود دیده‌ی او صلح و دو ابروش طاق گرچه حسین‌ست، حسن می‌شود 🔸شاعر: مجید_لشکری ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
حقا که حقیقتا علی حق باشد حق است علی ز حق که بر حق باشد دیدیم خطی به دفتر لم یزلی حق با علی و علی مع الحق باشد ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم   لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌دار 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن  نشنیده است کسی خواهش روزی از ما  می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن  حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر  آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سفرایش همه رفتند و یکی بازنگشتت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن  و بدانند همه کوفه صفت های زمان  که فروشی نبود عشق محبان حسن  می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد  مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————