eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
366 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته آسمان‌ها را در این ایوان، مجاور ساخته از قدم‌هایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟ کاین‌چنین از عالم و آدم، مسافر ساخته نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته آن که می‌خوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین» هر نگاهش، یک حبیب‌ابن‌مظاهر ساخته هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته.. کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از، فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته کاش می‌دید، آن که رگ‌های گلویش را برید، خون جوشانش، چه دل‌ها را که طاهر ساخته آه! دیدن‌ها چه کرده با دل زینب؟ اگر این شنیدن‌ها، تو را آشفته‌خاطر ساخته.. 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده می‌خواهد حریفی پاک‌باز و امتحان پس‌داده می‌خواهد مسافر را پیاده، داغ‌دیده، صاحب دردی، ورای درد‌های پیش پا افتاده می‌خواهد سفر، موکب به موکب، کوله‌پشتی، چای، خرما، اشک یقین کن میزبانت اربعین را ساده می‌خواهد دلی آرام و پر غوغا، سری شوریده و شیدا دلی سرمست جان دادن، سری دلداده‌ می‌خواهد مسلمان و مسیحی را به حُرّیت فراخوانده جدا از دین و ایمان، آدمی آزاده می‌خواهد.. هلا جامانده از این راه! آخر تو چه کم داری؟ مگر این جاده غیر از شوق فوق‌العاده می‌خواهد؟ حسین‌بن‌علی تنهاست ای یاران به پا خیزید که اینک وارث او لشکری آماده می‌خواهد.. 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با پای سر به سِیْر سماوات می‌رویم احرام بسته‌ایم و به میقات می‌رویم تا بارگاه قبلهٔ حاجات می‌رویم قسمت اگر شود به ملاقات می‌رویم میقات ما حسین، ملاقات ما حسین زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو ما حلقه بسته‌ایم به دور نگین تو ما را کشانده است کجاها طنین تو افتاده‌ایم در گذر اربعین تو ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین ما چون کبوتران حرم پر شکسته‌ایم از آشیان گذشته و از خود گسسته‌ایم چون صیدهای زخمی در خون نشسته‌ایم یعنی که دل به لذت دیدار بسته‌ایم مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود راز به خون تپیدن خون خدا چه بود آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود دادی بها به خون خودت، خون‌بها چه بود ای خون پاک تو، همه‌دم خون‌بها حسین با بادها بگو که هوایم هوای توست با نای‌ها بگو که نوایم نوای توست بغضی که در تلاوت در خون رهای توست سودای آتشی‌ست که بر خیمه‌های توست ای تا ابد، نوای من بی‌نوا حسین گل‌زخم‌ها شکفته شده روی پیکرت چون کعبه فوجِ تیغ گرفته‌ست در برت بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت» بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین» 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
صدای کرب‌وبلای حسین می‌آید به هوش باش، صدای حسین می‌آید.. یکی به پای ترک خورده و پر از تاول به شوق بوسه به پای حسین می‌آید یکی به منصب سقّایی است و مشک به دوش به سوی واعطشای حسین می‌آید یکی به گردنش انداخته غل و زنجیر به نیّت اُسرای حسین می‌آید یکی به هروله با دستۀ طُوَیرجیان مگر به سعی و صفای حسین می‌آید توان آمدن کربلا نداشت یکی به دست کارگشای حسین، می‌آید یکی خیال نمی‌کرد قسمتش باشد می‌آید و به دعای حسین می‌آید مسیحی، اهل تسنّن، سیاه و سرخ و سفید هرآن‌که هست، برای حسین می‌آید خوشا زیارت آن‌کس که بعد برگشتن به پرسشِ فقرای حسین می‌آید.. شهید کوچۀ ما بین کاروان با ماست به دیدن شهدای حسین می‌آید.. دم ورودی کرب‌وبلا چه غوغایی‌ست نوای نوحه‌سرای حسین می‌آید عمود آخر جاده‌ست و روضه‌خوان می‌گفت جواب أدرک أخای حسین می‌آید حسین داغ دلش تازه است و عبّاسش به پیشواز، به جای حسین می‌آید.. به گوش باش، عزیز حسین در راه است به هوش باش، صدای حسین می‌آید 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحن یل ام البنین از مرور خاطراتش نیز لذت می برم می نشستم رو به ایوان امیر المومنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم ،پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبریل امین با چه شوقی تاول پاهای خود را می شمرد زائری که بود گویا با ملائک هم نشین دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم گوئیا بودیم دستان خدا در آستین این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت هاتفی می گفت با ما :فادخلوها خالدین من تمام سال را با اربعینت زنده ام ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد در میان راه هر جایی که میخوردم زمین 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
یک اربعین برای شماگریه کرده ایم همراه وپابه پای شماگریه کرده ایم محروم مانده ایم زفیض حرم اگر باسوزروضه های شماگریه کرده ایم پروانه وارگردهمین خیمه ی عزا درسوگ غنچه های شما گریه کرده ایم چون شمع گرگرفته زطوفان دردها بی پرده دررثای شما گریه کرده ایم فرقی نمی کندکه کجاییم ودرچه حال درخواب هم برای شماگریه کرده ایم خشکیده گرچه چشمه ی چشمانمان چه غم بالطف وباعطای شماگریه کرده ایم شب‌های جمعه رأس قرارهمیشگی بایادکربلای شماگریه کرده ایم 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ای مسیحا نفس عشق، دمت را بفرست به مداوای دلم، اشک غمت را بفرست من مجازات شدم، این همه دوری بس نیست؟ رحم کن زود، جواز حرمت را بفرست غم شبیخون زده از چار طرف بر قلبم به پرستاری قلبم کرمت را بفرست به نفس تنگی ما رحم کن ای حضرت عشق بر سر شهر غبار قدمت را بفرست به کمک حالی این شانه ی زخمی صبور تکیه گاهی، پرِ شالی، علمت را بفرست 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده دارد رباب از راه مي آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ... ای سر بریده من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من بودی برادر حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند حتما خودت دیدی غرورم را شکستند حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم حتما خودت دیدی بساط کوفیان را حتما خودت دیدی مرام شامیان را قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده هم جای سالم در تن زینب نمانده این آخر عمری مرا بازار بردند من را میان مجلس اغیار بردند رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد تو خیزران خوردی و قد من کمان شد 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست جای من هم در میان هیئت جامانده هاست دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم " از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس نوبتی هم باشد اقا نوبت جامانده هاست دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست " صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بر شاهراه آسمان پا می‌گذارم این کفش‌ها دیگر نمی‌آید به کارم آورده‌ام آهِ دلِ جامانده‌ها را سنگینی آن بغض‌ها شد کوله‌بارم آواره‌تر از رودها، صحرا به صحرا خود را به امواج خروشان می‌سپارم پاداش حج، در هر قدم! اجر کمی نیست شکر خدا این گونه طی شد روزگارم لبخند شوقی نان و خرما دست من داد از پینه‌های دست‌هایش شرمسارم این ازدحام شهر، خلوتگاه راز است من هم دلم را با تو تنها می‌گذارم ذکر مصیبت می‌کند لب‌های خشکت بر زخم‌های تو چگونه خون نبارم؟ در کربلای غربت تو، تاب ماندن... از کربلایت پای برگشتن ندارم من آمدم، بی‌شک تو هم می‌آیی آخر ای مهربان! ای روشنی‌بخشِ مزارم! از راه برمی‌گردم اما از تو هرگز... 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
#اربعین_حسینی من فقط یک آرزو دارم همین سجده شکری کنم پای ستون آخرین https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شاهکار💣💣💣 ♻️♻️♻️♻️ ✅بند اول من/با تو دارم حس عاشقی تو/واسه من ارباب سابقی تو نفس و زندگی منی آقام من/از بچگی توی هیئتت وا /شده کام من با تربتت تو دلیل بندگی منی آقام * تو رو دارم یه عمره تو سینم تو بودی آقا کردی تامینم همیشه راه و رسمت آیینم * تو هیات تات حسین بیمه شده تنم تاعمر دارم برات به سینه میزنم حسین (4)حسین جانم ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ ✅بند دوم تو،بودی آقا همه دنیامو تو،بودی امروزمو فردامو من/محاله که ازت بگذرم حسین (ع) * دل /شده برای تو ویرونه بغض/ نفس خسته مو میشکونه کاش/بشه فدای تو این سرم حسین(ع) * اشک چشام ببین که میباره حسین شنیدن گریه هم داره ولم نکن میشم یه آواره **** امیرقلبمی تمومه حاصلم با عشق پاک تو عجین شده دلم حسین (4)حسین جانم ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ ✅بندسوم توو/مجلس تو نفس میزنم پر/ از گوشه ی قفس میزنم تا /حرم وگنبدت می پرم حسین(ع) * تو/ قراره قلبه دیوونه می تو/عشقمی خونمی جونمی تو /مهربونی مثه مادرم حسین (ع) * خیلی دلم تنگه برای تو برای اون صحن و سرای تو بهشتمه کرببلای تو * ای عشق اول و ای عشق آخرم ارباب بگو من و کی می بری حرم حسین (4)حسین جانم 💠💠5⃣9⃣6⃣💠💠 ✬~✿❁࿐❈~✿❁࿐ ⛈ 🦋 @rozeneshinan
4_5924540538790350593.mp3
1.72M
‍ ‍ هدیه به ارباب صلوات شور احساسی شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی احسان صفری بی خیال نرخ سرکه و دلا ر بی خیال ارز رایج آقا قسمت می دم توروبه دستای قلم باب الحوایج آقا می زنم من حتی از نون شبم تا که جور کنم فقط خرجیه راه اگه اربعین بمونم ایران می مونه تو دله من حسرت و آه به خدا دق می کنم اربعین راهی نشم خون مادرت بزار بازم کربلایی شم
4_5962800111758083364.mp3
2.72M
🎧 صفای پیاده‌روی اربعین ◀️ صدای مرحوم حاج شیخ احمد کافی پنج زمانی که زیارت سیدالشهدا (ع) ثواب زیادی دارد زمان احتمالی ضبط: سال ۱۳۵۴ @rozeneshinan
یا رقیه ( اشعار و سبک های رضا نصابی ): زمینه و واحد اربعین حسینی -بند اول حسینم رسیدم من با ناله ببخش که جا گزاشتم تو خرابه سه ساله حسینم ببین قدم خمیده بعد از تو خواهر تو یه روز خوش ندیده از وقتی رفتی از پیشم روز من شد شب تارو بعد از تو من و آوردن در بین کوچه بازارو حسینم ببین این پهلوی شکستم ببین این بازوی شکستم (غریب مادر ، غریب مادر) حسینم از غمت قد من کمونه رو لبت جای خیزونه (غریب مادر ، غریب مادر) -بند دوم می دیدم تنت و پشت و رو نیزه اش رو در دهانت سنان وقتی فرو کرد می دیدم خنجر ش و کشید و از قفا ضربه می زد تا سر تو برید و دوازده ضربه زد و بعد جدا شد سر تو از تن پیش چشمای من بردن از تنت حتی پیرو هن حسینم بعد تو شدم دیگه اسیر با سر تو شدم هم مسیر (غریب مادر ، غریب مادر) حسینم من و برد ن در بین انظار من و بردن تو کوچه بازار ( غریب مادر غریب مادر ) -بند سوم حسینم کنار تو رسیدم با این چشمای خیس و با این قد خمیدم حسینم دستای من رو بستن دور از چشم ابالفضل حرمتم رو شکستن ندیده بعد تو دیگه خواهرت روز خوش داداش همسفر بعد تو بوده زینبت با یه مشت اوباش منزل ها رفتم با سر تو برادر ببین چی گذشته به خواهر (غریب مادر ،غریب مادر) شامی ها به گریه های من خندیدن دورو بر من می رقصیدن (غریب مادر غریب مادر) .سبک رضا نصابی به قلم رضا نصابی کربلایی رضا ملایی https://t.me/rozeneshinan
‏عکس از ▪️امیری حسین ونعم الامیر▪️
‏عکس از ▪️امیری حسین ونعم الامیر▪️
بین شاعر های دربار از قلم افتاده ام شاید از چشم خدایان کرم افتاده ام چشمهایم را نمی‌خنداند اشک روضه ها چند وقتی می‌شود در قاب غم افتاده ام آه گشته همدم تنهایی ام این روزها آدمی هستم که بین آه و دم افتاده ام نیستم در کربلا جای مرا خالی کنید نیستم، شاید که در چنگ عدم افتاده ام کاش اشک ابرهای کربلایش میشدم کاش میدیدم که بر بام حرم افتاده ام یا حسین! این روزها امید من این گریه هاست باز در روضه به آغوش علم افتاده ام شاعری هستم که دور از کربلای اربعین بین تکیه پای شعر محتشم افتاده ام 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
یک سال در هوایِ زیارت گریستم از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم امّا گناه مانعِ قرب و وصال بود بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم با التماس هم نشد آخر حرم روم دیگر نبود فرصت صحبت ، گریستم یاد تو بوده ام به نماز و دعا ، حسین حتی اگر میان عبادت گریستم گفتند : "زائرش نشدی قسمتت نبود" عاصی ز شوربختیِ قسمت گریستم 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
سترده سایه‌ی شک را فقط یقین حسین که مومنیم همه بی گمان به دین حسین نبرده ایم به دامان خلق دست نیاز که رزق دهر رسیده است از آستین حسین چه حاجت است به تایید دیگران ما را که زنده ایم به امید آفرین حسین خوشا به حال شما که گذشته اید از مرز نشسته بر تنتان خاک سرزمین حسین چه لحظه های ملولی‌است روزگار فراق خوشا به حال دل شاد زائرین حسین رسیده موسم شوریدگی و آشوبیم که دستمان نرسیده به اربعین حسین 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا می‌روم وادی به وادی رو به سوی کربلا می‌روم افتان و خیزان، از دل بن‌بست‌ها جاده‌ای پیدا کنم تا جست‎‌وجوی کربلا تشنگی می‌بارد از ابرِ سترون، می‌روم تا بنوشم جرعه آبی از سبوی کربلا ترسم این بیراهه‌ها با خویش مشغولم کنند «بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من نمی‌دانم کی‌ام یا از کجایم، هر چه هست آب‌رو می‌آورم از خاک کوی کربلا مانده در گوشم صدای پای «هل من ناصر»ی خواهم اکنون تا شوم لبیک‌گوی کربلا بغض تاریخم، نباید در خودم ویران شوم باید آوازی بخوانم با گلوی کربلا در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست؟ «بر مشامم می‎رسد هر لحظه بوی کربلا» 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
این صحن که بین‌الحرمین عتبات است در اصل، همان عرشۀ کشتی نجات است دریاب مرا نور چراغ سر گنبد! تو نورٌ علی نوری و عالم ظلمات است آن‌قدر که جان‌بخشی‌و آن‌قدر که جان‌سوز پابوسی هر سال تو محیا و ممات است هر نوحۀ زوار، مضامین لهوف است هر نالۀ زوار، دعای عرفات است هر آبله در راه تو یک پلۀ عرش است هر قطرۀ پر شور عرق، آب حیات است... سوغات من اشک است برای تو و افسوس نام تو در این شهر قتیل‌العبرات است گفتم غزلی تازه بخوانم، چه بخوانم دل‌چسب‌ترین زمزمه این جا صلوات است 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست... خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
"ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است دل های شست و شو شده و پاک بی شمار چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش در این مسیر سفره ی افطار حاضر است وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود پاگیر جاده می شود آن دل که عابر است با آب و تاب سینه زنان گرم قل قل است کتری آب جوش که در اصل شاعر است فنجان لب طلا پر و خالی که می شود هر بار گفته ام نکند چای آخر است" 🔸شاعر: ___________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————