#کانال_روزنگار ::
🔹 امروز: دوشنبه #یازدهم_شهریور 1398 هجری خورشیدی
☀️ رویدادهای مهم امروز در #تقویم_هجری_خورشیدی :
0 ه.ش : روز صنعت چاپ(11شهریور)
1287 ه.ش : درجنگی كه در تبریز به وقوع پیوست، نیروهای دولتی شكست سنگینی از مشروطهخواهان خوردند
1318 ه.ش : به دنبال حمله آلمان به لهستان در تهران اعلامیه ای منتشر شد و دولت ایران اعلام بی طرفی نمود
1321 ه.ش : مجید آهی به سمت سفیر کبیر ایران در مسکو تعیین شد
1321 ه.ش : نام اداره امنیه به اداره ژاندارمری تبدیل یافت
1329 ه.ش : درگذشت عالم بزرگ شیعه آخوندخراسانی صاحب کفایة الاصول
1332 ه.ش : تولد احمدشاه مسعود، فرمانده مجاهدین افغان بر ضد ارتش سرخ
1337 ه.ش : کارخانه سیمان شهر اصفهان که تماماً توسط علی همدانیان سرمایهدار معروف سرمایهگذاری شده بود شروع به کار کرد
1340 ه.ش : در فرودگاه مهرآباد دستگاه (ناکس میل) نصب شد
1340 ه.ش : دولت ایران دولت جدید سوریه را به رسمیت شناخت
1341 ه.ش : وقوع زلزله وحشتناک در بویین زهرا و کشته شدن بیش از 25هزارنفر
1346 ه.ش : تولد بابک تختی در تهران ناشر و نویسنده ایرانی
1349 ه.ش : در حریق خیابان لاله زار چهارده مغازه و خانه سوخت
1350 ه.ش : ایران استقلال قطر را به رسمیت شناخت
1352 ه.ش : تولید سرانه هر نفر در ایران مبلغ 566 دلار اعلام شد
1358 ه.ش : کشتار قارنا ، روستایی کردنشین از توابع شهرستان نقده در استان آذربایجان غربی
1360 ه.ش : انتخاب آیت اله مهدوی کنی به نخست وزیری پس از شهادت رجایی و باهنر
1360 ه.ش : آغاز عملیات کوچک نصر در منطقه غرب تپه الله اکبر به طور مشترک
1360 ه.ش : عملیات شهیدان رجایی و باهنر در بازی دراز به طور مشترک
1365 ه.ش : سخنرانی مهم آیت اللَّه خامنه ای در اجلاس سران عدم تعهد در زیمبابوه
1365 ه.ش : شهادت سردار محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا
1365 ه.ش : عملیات كربلای سه همزمان با ادامه عملیات كربلای دو، در جبهه جنوب آغاز شد
1383 ه.ش : درگذشت عصمت باقرپور پنبهفروش معروف به دلکش در تهران، خواننده و بازیگر ایرانی
@Roznegaar
#کانال_روزنگار ::
امروز: دوشنبه #دوم_محرم 1440 هجری قمری
🌙 رویدادهای مهم امروز در #تقویم_هجری_قمری :
0 ه.ق : وفات حضرت آدم علیه السلام
61 ه.ق : روبرویی امام حسین علیه السلام با حر بن یزید ریاحی
61 ه.ق : ورود کاروان امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا
605 ه.ق : درگذشت فقیه بزرگ شیعه ابوالحسین مسعود بن عیسی معروف به شیخ ورام؛ ورام بن ابی فراس حلی
1296 ه.ق : ولادت آیةالله «غروی اصفهانی»
1423 ه.ق : وفات آیةالله «ابوالحسن ایازی»
@Roznegaar
🏴 شب #دوم_محرم :
ورود #کاروان_حسینی به #کربلا
#امام_حسین (ع) پس از بیست و چند روز خروج از مکه و طی مسیر، در نزديكی شهر کوفه به وسيله «حر بن يزيد رياحی» و سپاهيانش كه مأمور راه بستن بر كاروان ایشان بودند متوقف شد.
پس از مذاكرات طولاني كه بين امام(ع) و حر صورت گرفت و بعد از آنكه حر گفت "اكنون كه از فرمان عبیدالله ابا داری، راهی برگزين كه نه به كوفه روی و نه به مدينه بازگردی تا من به امير نامه بنويسم"، حضرت(ع) راه قادسيه را انتخاب فرمود.
لشكر ظلمت و كاروان نور چند روز سايه به سايه يكديگر حركت می كردند تا اينكه روز دوم محرم در نزديكي روستای "نينوا"، نامهای از «عبيدالله بن زیاد» به حر رسيد كه در آن نوشته بود: "همان هنگام كه نامه من به تو رسيد، حسين را نگاهدار و بر او تنگ بگير و او را در بياباني بی پناه و بی آب فرود آور".
حر بر امام و اصحاب او سخت گرفت تا آنها را مجبور نمايد در همان مكان بی آب و آبادی كه نامه به دستش رسيده بود اتراق كنند. امام به او فرمود: "وای بر تو! بگذار در آبادی و روستايی فرود آیيم" حر گفت: "نه، به خدا قسم نمی توانم. اين نامه رسان را بر من جاسوس كرده اند و بايد در همينجا بمانی".
«زهير» كه يكي از ياران امام بود گفت: "ای پسر رسول خدا! جنگ با اين جماعت، آسان تر از نبرد با كساني است كه بعداً به آنها ملحق خواهند شد. بگذار با آنها بجنگيم". امام فرمود: "من آغازكننده جنگ نخواهم بود".
آنگاه نام آن سرزمين را پرسيد. گفتند نام اينجا "عقر" است. دوباره پرسيد: آيا نام ديگري ندارد. گفتند: به اينجا نینوا نيز مي گويند. نام ديگری هم دارد كه "كربلا"ست. پس حضرت فرمود: "اللهم اني اعوذ بك من الكرب والبلاء. اينجا مكان رنج و اندوه است".
آنگاه ياران را فرمود: "همين جا فرود آييد كه جدم رسول خدا به من خبر داد كه خون ما بر اين زمين ريخته می شود و در اينجا دفن خواهيم شد". سپس دستور داد كه خيمه ها را رد همان سرزمين بي آب و علف برپا كردند.
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
این زمین داغ به دل میدهد آخر... برویم
در من آشوب شده جانِ برادر برویم
خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد
زینت دوش نبی؛ جانِ پیمبر(ص) برویم
حنجر نازک شش ماهه شبیه است به گل
میشود سخت در آغوش تو پرپر… برویم
کینه دارند به اسمش! به خدا می آید
لشکری تشنه به خونِ علی کبر(ع)… برویم
کمرت میشکند داغ برادر سخت است
به أبالفضل(ع) نگاهی کن و دیگر برویم
نیزه میبارد از این قومِبه ظاهر مؤمن
دست هاشان همه آلوده به خنجر… برویم
سایهٔ روی سرم؛ خیمه نزن! برگردیم!
دل ندارم که نباشد به تنت، سر... برویم
بر زمین میخوری و وای بمیرم! نگذار
قتلگاهت بشود قاتلِ خواهر… برویم
فکر گودال مرا سخت به هم میریزد
نشود غرق «بنیَّ» لبِ مادر!… برویم
کرده تأثیر بر آنها به خدا نانِ حرام
تا که دستی نرود جانبِ معجر… برویم
چه بگویم به گلت؟! چونکه ندارد هرگز
طاقت دوری بابا دلِِ دختر… برویم
گرچه تقدیر بر این است که بی یار و غریب
سمتِ داغی که شد از پیش مقدّر برویم!
@Roznegaar