eitaa logo
روزنگار
826 دنبال‌کننده
61.2هزار عکس
28.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
#امام_علی علیه‌السلام: همانا #عفیف و #پاکدامن فرشته‌ای از فرشته هاست. #نهج_الفصاحه حکمت۴۷۴ #حجاب @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 وقتی کوچک بودید احتمالا والدین از شما می‌پرسیدند، (امروز چی یاد گرفتی؟) و شما هم چند درس مدرسه را نام می‌بردید. اما حتی موقعی که اظهار می‌کردید چیزی یاد نگرفته‌اید، در اعماق وجودتان می‌دانستید که چیز جدیدی را کشف کرده‌اید. 🔆 تمام تجربه‌های زندگی، از جمله تجربه‌های سخت، شما را خردمند می‌سازد. وقتی به حوادث گذشته رجوع می‌کنید، مکثی کنید و از خود بپرسید، چه یاد گرفتم؟ 🌷 این سوال به شما کمک می‌کند تا و آن موقعیت را ببینید و متوجه شوید که هیچ چیزی را بیهوده متحمل نشده‌اید. هر موقعیتی به شما ، ، و درسهای ارزشمند دیگر می‌آموزد. 🕰 زمانی را صرف مرور دانشی که اخیراً کسب کرده‌اید، کنید. دیروز چه یاد گرفتید؟ امروز چطور؟ 🌺 تمام درس‌ها گنجینه‌های ارزشمندی هستند که هیچ‌گاه از دست نمی‌دهید، بنابراین از آن‌ها لذت ببرید و قدردانی کنید. @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#بــرادر_دينـﮯ_من! ⛔️ فراموش نكن ❌ بعضـﮯ كارها "واجب" نيست ✅ مثل سلام كردن #حجاب @Roznegaar
‍ 🏴 شب : علیه‌السلام : شب هنگام، ‏_بن_عقيل در مسجد کوفه، نماز مغرب را فقط با حضور سى‏ نفر اقامه كرد. پس از نماز،آن عده كمتر شده بودند (ده نفر) از مسجد كه بيرون آمد،حتى يك نفر هم همراهش نبود كه او را به جايى راهنمايى كند. براى يافتن خانه ‏اى كه شب را به روز آورد و در پناه آن، مصون بماند، در كوچه ‏ها غريبانه مى‏ گشت و نمى ‏دانست‏ به كجا مى ‏رود. زنى به نام «طوعه‏»، جلوى خانه‏ اش ايستاده، نگران و منتظر پسرش بود. طوعه شيعه و هوادار مسلم بود، اما اين غريب را نمى ‏شناخت. مسلم، جلو رفت و سلام داد و آب خواست... زن آب آورد. مسلم نوشيد. تنها مرد کوفه این پیرزن بود که مسلم را امان داد. آن شب مسلم به عبادت و تهجد پرداخت فرزند طوعه وقتی سحرگاه مسلم را درخانه یافت نیروهای حکومتی را به طمع دریافت جایزه به منزلش آورد و مسلم پس از نبردی دلاورانه و شجاعانه با ضمانت امان نامه از دشمن صلح کرد و به نبرد ادامه نداد. اما امان نامه ای در کار نبود. مسلم دستگیر شد و به کاخ عبید الله آمد. عبید الله گفت تو کشته می شوی. مسلم از حاضران، عمر سعد را براى وصيت انتخاب كرد. سه موضوع را در وصيت هاى خود،مطرح كرد: «قرض هايم را در كوفه با فروختن زره و شمشيرم بپرداز! جسد مرا از ابن زياد تحويل بگير و به خاك بسپار! كسى را پيش حسين‏بن على(ع) بفرست تا به كوفه نيايد». ولى عمر سعد كه خبث و خيانت‏ با وجودش آميخته بود، در همان مجلس، خيانت كرد و وصيت هاى سه‏ گانه مسلم را، براى ابن ‏زياد، فاش ساخت. مسلم را به بالای دار الاماره بردند و بدنش را از بالای دارالاماره به پایین انداختند... ا▪️▪️🔲▪️▪️ا کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم مثل خورشید گرفتار شب تار شدم گرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم این هم از غربت من بود که ناچار شدم من نمی خواستم علّت دلواپسی معجر زینب کبری شوم انگار شدم من بدهکاری خود را به همه پس دادم به تو اندازه یک شهر بدهکار شدم من در این خانه تو در خانه خولی، تازه با تو همسایه دیوار به دیوار شدم کاش می شد بنویسم کفنی برداری کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری الا لعنة الله على القوم الظالمين @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب چو در بستم و مست از مى نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم #شب_بخیر @Roznegaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا