eitaa logo
روز‌نوشت
586 دنبال‌کننده
743 عکس
360 ویدیو
1 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
من در مورد فقر، زیاد فکر می‌کنم اما کم می‌نویسم. فقر، روح آدمی را از پا در می‌‌آورد. اصلا انگار گُل وجود آدمی زیر چکمه‌های فقر لِه می‌شود. مثل یک اتاقی که پنجره‌اش شکسته باشد و سوز بیاید داخل، فقر هم همین‌طوری آدم را زجرکُش می‌کند. فقر می‌تواند آدم را عوض کند جوری که حتی وقتی فقیر روبروی آینه هم ایستاده باشد خودش را نشناسد! حالا نگویید که پیامبر فرمودند فقر، فخر من است و روایت داریم که .... فقر برای فقیر شاید فخر باشد بدین معنا که هرگز نداریِ مادی‌اش، او را ندارِ معنوی نمی‌کند؛ زیرا قدرتِ ایمانِ مومن، از این حرف‌ها بالاتر است؛ اما فقر برای حکومتی که تولید فقر کرده نه تنها فخر نیست که جز ضعف معنای دیگری ندارد. مثل بوی عود، که تویِ خانه پخش می‌شود اثر فقر هم جا‌ی‌جایِ روح و جسم آدمی دیده می‌شود. کاشکی جامعه‌ی ما این‌قدر فقیر نداشت! کاشکی درِ دیگرِ خانه‌های فقرا بسته بود تا ایمان‌شان نمی‌رفت! کاشکی بوی عودِ فقر، تویِ حافظه‌ی فقیر نمی‌ماند! کاشکی ثروت ایلان ماسک برایِ ما بود تا ردّ فقر را از روی زمین محو می‌کردیم! کاشکی قیمت گوشت، سرعتش را کم کند تا مردم به آن برسند! مسئولین محترم! ماه مبارک در پیش است، مردم را دریابید. 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
دریاب ما را! که این جهانِ مجروح، مرهمی جز تو ندارد. 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
بیا که چشم‌ها آرزوی دیدنت را دارند! 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
جانِ جهان به‌ لب رسیده از نبودنت... 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
قلبم از داشتنت لبریز است! چشم‌هایم لبریز‌تر! 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
ایران با گاو و خیش قدم به قرن بیستم گذاشت و با برنامه‌ی هسته‌ای از آن خارج شد! همین ادعای غربی‌ها شاهدیست بر پیشرفت ایران و ایرانی! هرچند دائما قصد دارند که ما را به جهان، عقب‌مانده معرفی کنند! 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
وقتی سلام فرمانده‌ی اول رونمایی شد یادداشتی در موردش نوشتم. نقاط قوت و ضعفی که به نظرم می‌رسید را کنار هم قرار دادم و با دیگران به اشتراک گذاشتم. این دو پاراگراف آخر آن یادداشت است: البته «سلام فرمانده» تا رسیدن به قالب مقبول فاصله بسیار دارد. شاعر می‌توانست محتوای انتظار را بسیار عمیق‌تر در شعر خویش جا دهد به‌گونه‌ای که محتوا هضم در لفظ نگردد. شاعر می‌توانست ارجاعات عاطفی را در کنار ارجاعات عقلی، متناسب با فهم مخاطب ارائه دهد تا با کدگزاری صحیح و به‌جا، گفتار شعر تبدیل به افعالی ایدئولوژیک گردد. بازتولید «سلام فرمانده» با حفظ ریتم و ضرب‌آهنگ، رفع اشکالات ظاهری و تقویت محتوا می‌تواند گام مفیدی در ماندگاری این مفاهیم باشد. بقیه‌ی آن متن هم در لینک زیر است: www.imna.ir/news/578553/ حالا سلام فرمانده‌ی ۲ انگار رسالتش را به اتمام رسانده مخصوصا از حیث محتوا. چند خطی هم در مورد کلیپ جدید خواهم نوشت. 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
آقای رضا کیانیان هدف‌تان از اشتراک این عکس چیست؟ اگر نیروهای امنیتی نبودند و با تدبیر و تحمل این اوضاع را مدیریت نمی‌کردند، شما الان توانایی داشتید روی مبل لَم بدهید و پست ارسال کنید؟ 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
روز‌نوشت
وقتی سلام فرمانده‌ی اول رونمایی شد یادداشتی در موردش نوشتم. نقاط قوت و ضعفی که به نظرم می‌رسید را کن
سلام فرمانده‌ی دو، به خوبی وظیفه‌اش را تشخیص داد و کوتاهی‌ها و ضعف‌هایش را جبران نمود. نفس تلاش برای جبران این ضعف‌ها ارزشمند است و حاصل این تلاش نیز از حیث ظاهر و محتوا بسیار پُربارتر از مرحله‌ی قبلی‌ست. سلام فرمانده‌ی دو، نقاب از ظاهر واژه‌ها برداشت و با جسارت تمام، موضوع عمیق انتظار را به محتوا تزریق نمود. اینکه کودکی خودش را سرباز بداند و بخواهد که سرباز بماند از زیبایی‌های محتوایی این نماهنگ است. عهدبستن با امام، ماندن بر سر قول و قرار، تجدید عهد با حضرت و گره زدن موضوع انتظار به قلب کودکان و نوجوانان از دیگر مولفه‌های محتوایی است که می‌توان به آن اشاره نمود. ابراز عشق به حضرت، مهربان دانستن امام بیش از والدین، آرزوی دیدار امام، ایجاد امید و انگیزه به آینده‌ی جهان، حضرت ولی‌عصر را راه‌حل مشکلات جهان معرفی کردن، حاضر دیدن امام و سلام دادن به او را نیز می‌توان از نقاط مثبت محتوایی این نماهنگ دانست. رنگ‌ها و لباس‌ها و اکت‌ها و موسیقی نیز بر جذابیت آن افزوده است. دستش درد نکند آقای روحی و تیمش خدا خیرش دهد 🖋زهرا ابراهیمی @roznevesht
آقای مهربانم! از ابرِ آرامشِ جهان، جز اضطراب چیزی نمی‌بارد! آدمیزاد، مثلِ ماهیِ افتادهِ به خاک، در حالِ جان‌دادن است! نَفَس‌ها، نایِ دمیدن ندارند! انتهایِ کوچه‌ی سرگردانیِ دنیا، بن‌بست است! یقین، با دو دستش گریبانِ تردید را گرفته و تکان می‌دهد! اشک‌هایمان را ببین! ببین که چگونه چشم‌ها، خبرچینِ قلب‌ها شده‌اند! برای دلتنگی‌هایمان پایانی نیست! ما حاضریم جان را بیعانه دهیم برای دیدنتان! حرام کنید بر ما این فعلِ محزونِ ندیدن را! تصدقتان شویم! دورِ سرتان بگردیم! تولدتان مبارک باشد بر نظام خلقت و آنچه در آن است! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
این روزها شهر در تلاطم است. چهره‌ها غمگین و رنگ‌ها پریده‌اند! آدم‌ها خودشان را به در و دیوار دنیا می‌زنند تا بلکه هم بتوانند تکه‌ای از شادی را سر سفره‌های عید، مهمان کنند. گرانی بیداد می‌کند! بچه‌ها زبان اقتصاد را نمی‌فهمند! پدرها اما، نداری را خوب بلدند! و مادرها، بهانه آوردن برای بچه‌ها را! همه می‌دَوند تا ردیف‌کنند این روزهای درهم را! بهار دارد می‌آید اما زندگی مردم هنوز توی پاییز مانده! آدم‌های شبِ عید، یک لحظه به‌ خودشان استراحت نمی‌دهند. انگار می‌خواهند بار تمام یک سال را یک‌شبه بر دوش بکشند! من فکر می‌کنم لابه‌لای همه‌ی دویدن‌ها و نرسیدن‌ها، آدمی باید چند دقیقه‌ای به خودش مهلت دهد؛ صبر کند؛ توقف کند و کمی بیاندیشد. فکر آدم موقعی که در تلاطم است، خوب کار نمی‌کند؛ باید کمی آرام بود تا بهتر فکر کرد. درست مثل موقعی که آدم‌ها کلی درد دارند اما در طول روز اصلا نمی‌فهمندش! شب که می‌شود، بدن که قرار می‌گیرد، تازه دردها خودشان را نشان می‌دهند! دویدن برای یک لقمه نان، زندگی را زجرآور کرده است اما چند دقیقه توقف می‌تواند آدم را به خودش بیاورد و به او بفهماند که سهم ما از زندگی فقط قسمت زجرآورش نیست! زندگی با هزار تلخی، هنوز شیرین است! چرا که نسخه‌ی آدمیزاد را خدای مهربان پیچیده است! آغوشِ روحِ بشر هنوز بوی خدا می‌دهد! دنیا به غیر از آهِ حسرت، چیزهای دیگری هم دارد. با وجود همین زجرها، اما خاک زمین، دامنگیر است! آدم را وابسته می‌کند! گو اینکه در این دنیا چیزی هست برای امید بستن! همین لبخندها! همین احوالپرسی‌ها! همین دست‌هایی که می‌گیری، روزی عصایت خواهند شد. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
به وقتِ بوسیدن! به وقتِ روسری از سر برداشتن! حالا هم که به وقتِ رقص! این انقلابه یا پارتیِ شبانه؟!!! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht