eitaa logo
روز‌نوشت
589 دنبال‌کننده
781 عکس
374 ویدیو
2 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
رهبری عزیز دوباره به بودن با امید در فضای مجازی تاکید کردند. به‌راستی معنای این صحبت رهبری چیست؟ من وقتی این جمله را از رهبری خواندم یاد همان جملات معروف حضرت امام افتادم که در مخالفت با لایحه‌ی کاپیتولاسیون از مردم و علما و شهر‌ها خواستند که به داد اسلام برسید. حضور با امید در فضای مجازی، یعنی به داد اسلام و عقیده‌ی جوانان و نوجوانان رسیدن. معنایش این است که در این مسیر: غر زدن ممنوع خسته شدیم، نداریم نمی‌شود و نمی‌توانم و نمی‌‌گذارند و ... در این تفکر معنا ندارد. مبلغان خوبی برای اسلام باشیم در این فضا... https://eitaa.com/roznevesht
برای رسیدن به نتیجه، نیازمند سه مولفه‌ی اصلی هستیم. یکی هدف، دیگری استقامت و سومی تاکتیک. مبلغان دینی در امر تبلیغ دین، هدفی مقدس دارند. استقامت و اراده‌ی آن‌‌ها برای تحمل مشکلات نیز ضعیف نیست؛ اما چیزی که از آن بی‌بهره‌اند تاکتیک و روش مناسب است. در جریان امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر بیشتر مشکلات موجود به دلیل عدم‌تاکتیک مناسب است. https://eitaa.com/roznevesht
طلاب و مبلغان گرامی! اگر مردم نسبت به نظام و انقلاب دچار شک و تردید شده‌اند، معنی‌ ظاهری‌اش این است که دشمن در جنگ نرم موفق بوده است. اما معنای حقیقی‌اش این است که ما با کم‌کاری‌های خود زمینه‌ی موفقیت دشمن را فراهم آورده‌ایم. سالگرد مهسا و انقلاب کذایی‌شان نزدیک است. ما دست تنها هستیم. برخی از افراد خالصانه و جهادی شبانه‌روز در حال جهاد تبیین‌اند؛ اما برخی دیگر، تبلیغ را از زیّ طلبگی‌شان جدا کرده‌اند. عاجزانه خواهشمندم بار دیگر رسالت طلبگی خویش را به‌یاد آورید و با قلم و قدم خویش به رسوایی هرچه تمام‌تر دشمن اقدام کنید. با‌توجه به رصد شخصی از فضای حقیقی، فضای مجازی، زیست مردم، سطح پایبندی به اخلاق، نوع شبهاتی که می‌پرسند و سوالاتی که درگیرش هستیم، به این نتیجه رسیده‌ام که اگر طلاب و مبلغان به عنوان رسالتگران دین، به‌شکل جدی و جهادی به میدان نیایند قافیه را می‌بازیم. این نه به‌معنی یاس و ناامیدی و نه به‌معنای از دست‌رفتن نظام است؛ چرا که معتقدم بقاء، ذاتی انقلابی‌ست که ریشه‌اش با خون مظلوم آبیاری شده‌است. بلکه این حرف تلنگر، تذکر و هشداری‌ست برای زودتر به قله‌رسیدن همراه با آسیب‌‌های کمتر و بُرد بیشتر. یادمان بماند که دنیا جیره‌ی اندکی‌ست از حیات. سهمِ حقیقیِ حیات بعد از مرگ تقسیم می‌شود. من الله التوفیق و علیه التکلان 🖋طلبه‌ی حقیر زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
در نگاه اسلام هرآنچه انسان انجام می‌دهد باید فایده‌ای عقلایی بر آن مترتب گردد. حتی جایی که هدف انسان رسیدن به فواید مادی‌ست، جهت‌بخشی معنوی به آن ضرورت دارد. تبلیغات از جمله ابزارهایی است که افراد یا گروه‌ها و موسسات و ... برای پیشبرد اهداف خویش از آن بهره می‌برند. صدا و سیما بخش عظیمی از هزینه‌ی خود را به واسطه‌ی تبلیغاتش تامین می‌کند. معنادار بودن محتوای تبلیغی از اهم اموری است که فیلتر صدا و سیما باید به آن توجه کند؛ اما متاسفانه گاهی شاهد تبلیغاتی هستیم که هدف از ارائه‌اش تنها پول بوده و جز رسیدن به پول منطق دیگری بر آن حکمفرما نیست. مثلا همین تبلیغ موج‌های آبی مشهد، که امیرحسینِ تویِ تصویر ذوق می‌کند برای جابه‌‌جایی بخش زنانه و مردانه‌اش! این‌که مدیران مجموعه‌ی موج‌های آبی تصمیم گرفته‌اند برای جذب پول بیشتر، خلاقیتِ محض به‌خرج دهند و بخش زنانه را با مردانه عوض کنند این‌قدر مورد مذمت نیست! اما این‌که صدا و سیما چنین تبلیغی می‌سازد و تن می‌دهد به تبلیغِ این خلاقیت‌ها جای تاسف دارد! صدا و سیما باید نمادِ فرهنگِ ایرانی_اسلامی باشد؛ اما گاه شاهد رفتارهایی هستیم که دور از شان این سازمان است. 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
اگر هشدار دادن را سیاه‌نمایی ترجمه نمی‌کنید، به عنوان یک طلبه‌ی کوچک متذکر می‌شوم که وضعیتِ انگیزه میانِ طلاب به‌‌وضعیت هشدار نزدیک شده است. طلاب، بی‌هیچ چشم‌داشتی قدم در مسیرِ سختِ تحصیلِ علومِ الهی می‌گذارند و سال‌ها رنجِ تحصیل و تهذیب را متحمل می‌گردند و همزمان با تحصیل یا پس از اتمامِ دروس، با نیتِ الهی قدم در مسیرِ تبلیغ می‌گذارند. مسیری که نفسِ بودن در آن مساوی‌ست با تحملِ چالش‌ها و سختی‌های بسیار! اگرچه مبلغان با خدایِ خویش معامله می‌کنند؛ اما در عینِ حال از کمترین مزایای تبلیغی بی‌بهره‌اند. نه حقوقی مستمر در پایانِ هر ماه در انتظارشان است و نه تسهیلاتی چشم‌گیر. آنچه طلبه‌ها را به تحمل وامی‌دارد، عقیده‌ای‌ست که در پسِ آن، رنج‌ها بی‌معنا می‌شوند و سختی‌ها، سهل! اما ترکشِ تیرهایِ بی‌عدالتی در جامعه، بیش از همه به بدنه‌ی روحانیتِ مظلوم و نه مسئول اصابت می‌کند. نفعش را دیگران می‌برند و فحشش را ما طلبه‌ها می‌خوریم. دزدی و اختلاس را دیگرانی به نامِ اسلام رقم می‌زنند و بی‌اعتباری‌اش نصیبِ ما می‌گردد! هرچه ما از زیبایی دین، رِشته می‌کنیم، مغرضان، یک‌شبه با تضییعِ حقوقِ ملت، پنبه می‌کنند! هرچه ما شبهه پاسخ می‌دهیم، صبحِ فردا دوباره با شبهاتی حاصل از رفتارِ متدینین مواجه می‌گردیم! جنابِ حوزه! تو را به مقدساتت قسم، در برابر آنچه بی‌عدالتی نام گرفته، قَد علم نما و با واکنشی مطلوب در جریاناتی که با حقوقِ حقیقی مردم در ارتباط است، همراهِ همیشگی مردم بودن و دلسوزِ این نظام بودنت را به اثبات برسان. به صراحت تأکید می‌کنم که انگیزه میانِ طلاب کم‌رنگ شده است و وای بر حوزه‌ای که طلبه‌اش بی‌انگیزه گردد! 🖌زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
بگذارید یک بار برای همیشه تکلیف این کار جهادی را روشن کنیم. طلبگی، مبلغ بودن و اصلا مسلمان بودن با مفهوم کار جهادی گره خورده است. انقلاب هم برای پیروزی‌اش، مدیون کار جهادی مردم است. جنگ هم همین‌طور! اگر تلاش خالصانه و بی‌شائبه‌ی مردم نبود نه در انقلاب موفق می‌شدیم و نه در جنگ پیروز! متأسفانه برخی از افراد فهم‌شان از کار جهادی ناقص است. مخصوصا کسانی که مسئولیت دارند، بودجه می‌گیرند و برای انجام کار دنبال جهادگران عرصه‌ی تبلیغ می‌گردند! چه کسی در تعریف کار جهادی، عدم دریافت هزینه را ملاک کرده است؟! و چه کسی کار جهادی را مساوی با بیگاری کشیدن ترجمه نموده است؟! رهبری در توصیفشان از کار جهادی می‌فرمایند: «کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است». کار جهادی که فقط مختص طلبه‌ها و مبلغان نیست اگرچه برای آن‌ها ضروری‌تر است؛ اما بخش عظیم و مهم کار جهادی بر عهده‌ی مسئولین است. رهبری در کلام دیگری اینگونه می‌فرمایند: «همه مسئولان کشور موظفند کار جهادی و شبانه‌روزی کنند و خستگی نشناسند». ما اهل تبلیغ، کار جهادی را به‌جان می‌خریم و تمام‌وقت سعی در تثبیت گام‌های خویش در راه عقایدمان داریم! اما شما هم که اهل تقسیم کارید؛ کار جهادی را تسلیم بی‌چون و چرا بودن معنا نکنید. راستی شما کِی قرار است کار جهادی کنید؟! 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
خسته از راه، همین که چشمم به او افتاد خستگی‌ها یادم رفت. از بس که می‌شُد دغدغه را توی صورتش و ردّ رفتارش دنبال کرد. انگار خودش را نذر بچه‌ها کرده بود! مسافت جغرافیایی ما با او زیاد بود؛ اما پیشِ چشمم غریبه نبود. خانم پُردال مدیر مدرسه‌ای بود که بچه‌هایش را مادرانه دوست داشت. در فرآیند تبلیغ، با آدم‌های متعددی مواجه می‌شوم؛ اما این بار این آدم خودش جزیره‌ی کوچکی بود که می‌شد از طوفان دریا به او پناه برد. بچه‌ها، مادر صدایش می‌زدند و مثل مادری که جنینش را در جانِ خویش نگه می‌دارد خانم پُردال هم تکه‌های روح بچه‌ها را در دورترین نقطه‌ی وجودش جمع کرده بود جایی که دستِ هیچ وسوسه‌ای به آن نمی‌رسید. دنیای دیجیتال دسترسی‌ها را آسان کرده است. دیده‌اید که مثلا یک کیو آر کُد یا بارکُدی را با موبایلتان اسکن می‌کنید و یک‌هو وارد یک صفحه‌ی دیگر یا دنیای دیگری می‌شوید؟! خانم پُردال برای من حُکم همان بارکُدی را داشت که با دیدنش جهانم عوض شد. می‌گویند خلبان‌ها یک کُدی دارند به اسم هفتاد و شش دوصفر. خلبان موقعی از این کُد استفاده می‌کند که شرایط حرف زدن ندارد؛ اما با این کُد به بُرج مراقبت خط می‌دهد که یعنی مراقبم باش و حواست به من باشد. خانم پُردال انگار که از تمامِ بچه‌ها کُد هفتاد و شش دوصفر را دریافت کرده بود. او برای دانش‌آموزانش شبیه بُرج مراقبت بود از بس‌ که حواسش را جمع بچه‌ها می‌کرد. از خانم پُردال گفتم تا تقلب برسانم به تمامِ آدم‌هایی که برای هدایتِ بچه‌های ایران قدم برمی‌دارند. می‌خواهم از همین‌جا به همه‌شان بگویم که ناامید نشوید. پا پَس نکشید. می‌دانم که غم، قوتِ غالبِ زندگی همه‌ی ماست؛ اما خواهش می‌کنم کم نیاورید. اجازه دهید آفتابِ وجودتان بر گندم‌زارِ وجودِ بچه‌ها بتابد. 🖊 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht