eitaa logo
روز‌نوشت
551 دنبال‌کننده
730 عکس
348 ویدیو
1 فایل
✍طلبه‌ام و مبتلاء به نگارش با کپی پیست میانه‌ی خوبی ندارم. کپی از این کانال با اشاره به نام صاحبش باشد. با نقدهاتون، خوش‌حال میشم! @islamic_ethic https://eitaa.com/roznevesht http://zil.ink/roznevesht
مشاهده در ایتا
دانلود
برای کسی که با نوشتن مأنوس است، زمان و مکان معنا ندارد! ذهنِ نویسنده، هر آن ممکن است خالقِ کلماتی باشد که ربطی به زمان و مکان موجود ندارند! مثلا می‌شود نیمه‌ی شعبان باشد شادی، همه‌جا رونق داشته باشد اما تو یک‌هو یاد عاشورا بیفتی! یاد حسین! 🖌زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
حتی کودکی که مادرش را گُم کرده! با نامِ تو پیدایش می‌کند "حسین" 🖌زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
"حسین جان" نامت را می‌نویسم اینجا با صفحه کلیدی خشک! روی قلبم با اشک! روی یک تکه کاغذ با قلم! روی شیشه با سرانگشت! چه فرقی می‌کند فقط می‌خواهم تو را از یاد نبرم! 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
+ بزرگترین اتفاقی که در قلبت افتاد؟! _ عشقِ "حسین" 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
"حسین" جان این من نیستم که یادِ تو را زنده نگه‌ می‌دارم! این یادِ توست که مرا زنده نگه داشته است! 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
نه مسیحی‌ام که با کلیسا مأنوس باشم! و نه یهودی‌ام که به کنیسه پناه ببرم! من مسلمانم؛ همو که "حسین" تحویلش گرفت! 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
این متن را امشب لابه‌لای نوشته‌های قدیمی‌ترم پیدا کردم. بماند این‌جا به یادگار. شاید بعد از ما کسی با خواندنش، یاد "حسین" افتاد! پیروانِ امام حسین به سببِ نورِ حسین یکی می‌شوند و همدلی خویش را در انجام مسئولیت‌های اجتماعی به اثبات می‌رسانند؛ اما این همدلی با تمام یکی‌شدن‌های دیگر فرق دارد. انگار کن صوفی‌ها را در آیین سِماع که گِرد یکدیگر جمع می‌شوند و سرهای‌شان را نزدیک به هم می‌برند. انگار کن پروانه‌هایی که گِرد یک شمع می‌چرخند. یا دانه‌های تسبیح که با نخی کنار هم قرارگرفته‌اند. انگار کن لامپ‌های کوچکی را که به هم ریسه شده‌اند. یا مثلاً خرماهای مضافتی را تصور کن که در یک جعبه کنار هم چیده شده‌اند. اما نه، همدلی "اهلِ حسین" بالاتر از همهٔ این انگاره‌ها و تصورات است. چیزی شبیه معجزه می‌ماند همدلی "اهل‌ِ حسین" وقتی امام خویش را اسوهٔ خویش قرار می‌دهند. اهالی حسین‌آباد همدلی را از کربلا آموخته‌اند. انگار کن جوان رشیدت را اِرباً اربا کنند و طفلِ صغیرت را پرپر؛ اما همچنان بر عقیده‌ات باقی بمانی در مبارزه با ظلم و کمک به اجتماع خویش! انگار کن دودستت را قطع کنند و با صورت بر زمین بزنندت؛ اما دست از سر عقیده‌ات برنداری! انگار کن انسانی تمام مصیبت‌های دنیا را یکجا تحمل کند و اثرِ جهادش یعنی عدالت را سخاوتمندانه بین جهانیان تقسیم کند. آری این انگاره‌ها و تصورات می‌تواند حقیقت همدلی به واسطه‌ی عشق "حسین" را به تو بیاموزد! 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht