یادش به خیر!
تمام آن سیزده روز تعطیل را، التماس مهمانهایی میکردیم که میآمدند خانهمان، البته نه التماس همهشان، فقط التماس آنهایی که سواد داشتند. میگفتیم این قسمت را بلد نیستیم توی کتابمان هم نیست. جای خالی را چه بنویسیم؟!
آنها میگفتند و ما
تندتند می نوشتیم.
اگرچه هرصفحه برای یک روز مشخص بود؛ اما من همیشه دوست داشتم جلوتر از همه باشم!
هیچسالی در کودکی لذت عید را نچشیدیم از بس که مشق داشتیم و تکلیف، تازه پیک نوروزی هم بود!
چه روزگارهایی سپری کردهایم ما!
چقدر نوشتیم.
چقدر خواندیم.
چقدر حرص درس و نمره و تکلیف خوردیم!
آخرش چه شد؟!
نه اینکه راضی نباشم نه، اما از این که کلی از زنگهای تفریح مدرسه را بهخاطر اینکه معلم ۱۹/۷۵ مرا ۲۰ نداده بود گریه میکردم، بسیار پشیمانم!
ما را اینگونه بار آورده بودند که اگر ۲۰ بگیری، خوبی و هرچه از ۲۰ دور شوی به بدی نزدیک شدهای!
معیار همهچیز برای ما، نمره بود.
چقدر خوب که حالا معیارش را عالی، خوب، متوسط و نیاز بهتلاش بیشتر قرار دادهاند.
🖌زهرا ابراهیمی
#پیک_نوروزی
https://eitaa.com/roznevesht