eitaa logo
روضه (روضه مستند و شعر مناسبت)
2هزار دنبال‌کننده
126 عکس
31 ویدیو
96 فایل
@kashani312 لینک کانال فیش روضه https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e کانال المراقبات (مباحث سیر و سلوکی_اخلاقی، سیره ی عملی) https://eitaa.com/almoraghebaat لینک کانال مواسات @movasaatt
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔶《السَّلامُ عَلَیكَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ》🔶🔸 ✅بین حضرت امیرالمومنین(ع) و حضرت علی اکبر(ع) اشتراکات و شباهت هایی وجود دارد که در روایات و تاریخ، به برخی از آنان اشاره شده است. 1⃣نام و کُنیه هر دو بزرگوار، به ترتیب «علی» و «ابالحَسن» بود. 2⃣هر دو دارای بینش حق گرایی و بصیرت بودند! ۱)امام علی(ع) در طی روایتی می فرماید : حضرت رسول اکرم(ص) روزی برای ما خطبه‌ای درباره فضائل ماه مبارک رمضان خواند. در این حال از جا برخاسته و عرض کردم : ای پیامبر خدا(ص)! برترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت(ص) فرمودند : ای ابا الحسن(ع)! برترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات است. سپس حضرت(ص) گریست. عرض کردم : ای پیامبر خدا(ص)! سبب گریه شما چیست؟ 📋《یَا عَلِیُّ(ع)! أَبْکِی لِمَا یَسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ (شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ) فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ》 ♦️ای علی(ع)! بر این می‌گریم که حرمت تو را در این ماه می‌شکنند. گویا می‌بینم تو در حال نماز برای پروردگار خویشی، که نگون‌ بخت‌ترینِ اوّلین و آخرین، همان که برادر پی کننده ناقه قوم ثمود است، برمی خیزد و بر فرق سرت ضربتی می‌زند و محاسنت، از خون سرت رنگین می‌شود. امیرالمومنین(ع) می فرماید : من عرض کردم : 📋《یَا رَسُولَ اللَّه(ص)! وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی؟》 ♦️ای پیامبر خدا(ص)! آیا در آن حالت، دینم سالم است؟ 📋《فَقَالَ : فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ!》 ♦️حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند : آری! دینت، سالم است.(۱) ۲)در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ وقتی کاروان امام حسین(ع) در راهی که منتهی به کربلا می شد، در منزلگاه بنی مقاتل در حال حرکت بود، امام حسین(ع) سرش را روی زین مرکب گذاشت و اندکی خوابید. وقتی حضرت(ع) سر از خواب بلند کرد فرمود : 📋《إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ اَلْحَمْدُ لِله رَبِّ الْعالَمِین》 حضرت(ع) سه بار این جمله را تکرار کرد. حضرت علی اکبر(ع) که خیلی مراقب حال پدر بود، جلو آمد و گفت : 📋《يَا أَبَتِ! جُعِلتُ فِداكَ! مِمَّ حَمِدتَ اللهَ واستَرجَعتَ؟》 ♦️پدرجان! فدایت شوم. چرا کلمه استرجاع را جاری کردید و خدا را حمد فرمودید؟ حضرت(ع) فرمودید : در این حین که می رفتیم، خوابم برد، و دیدم هاتفی را که ندا می کرد : 📋《القَومُ یَسِیرُونَ وَ المَنایَا تَسِیرُ اِلیَهِم!》 ♦️این کاروان می‌رود، و مرگ هم اینها را بدرقه می‌کند. اینجا بود که حضرت علی اکبر(ع) سوال کرد : 📋《يا أبَتِ! ألَسنَا عَلَى الحَقِّ؟!!》 ♦️مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت(ع) فرمود : 📋《بَلَی وَاللهِ》 ♦️آری به خدا سوگند که ما بر حقّیم! علی‌ اکبر(ع) عرض کرد : 📋《فَاِنَنَّا اِذَاً مَانُبَالِی اَن نَمُوتَ مُحِقِّینَ!》 ♦️اگر مسیر ما مسیر حق است، دیگر باکی از مرگ نداریم! امام حسین(ع) وقتی این جمله را شنید، فرمود : 📋《جَزَاكَ اللهُ مِن وَلدٍ خَيرَ مَا جَزَى وَلَداً عَن وَالِدِهِ》 ♦️خدایت پاداشی نیکو عطا کند، نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر خویش دریافت کند.(۲) 3⃣هر دو ممسوس در خداوند متعال بودند : ۱)حضرت رسول اکرم(ص) در مورد امام علی(ع) فرمود : 📋《فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِى ذَاتِ اللهِ》 ♦️همانا علی(ع) ممسوس در ذات خداوند است.(۳) (گوشت و خون او، به عشق الهی آميخته شده است.) ۲)در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که هنگامی که در روز عاشورا، ایشان عازم میدان نبرد می شد، امام حسین(ع) خطاب به زنان حرم که اطراف علی اکبر(ع) را گرفته بودند، فرمود : 📋《دَعَنهُ! فَإنَّهُ مَمْسُوسٌ فِى اللهِ وَ مَقتُولٌ فِی سَبِیلِ اللهِ》 ♦️رهایش کنید، او ممسوس در ذات خدا و شهید در راه خداست.(۴) 4⃣هنگام شهادت، به سر مبارک هر دو، ضربه سنگینی اصابت نمود! ۱)در مورد شهادت امام علی(ع) آمده است که؛ ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد : 📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》 ♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۵) 📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ》 ♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت.(۶) ۲)در مقاتل در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ 📋《ثُمَّ ضَرَبَهُ مُرّةُ بنُ مُنقِذِِ عَلَى مَفرَقِ رَأسِهِ ضَربَةً صَرَعَتهُ》 ♦️تا اینکه مُرّة بن مُنقِد با شمشیر بر سر على اکبر(ع) کوبید، و سر مبارکش را شکافت.(۷) 5⃣بعد از شهادت هر دو، قاتلینشان مورد نفرین قرار گرفتند!
🩸اسب، علی اکبر علیه‌السلام را به بین لشکر دشمن برد و آن‌ها هم دور تا دور علی اکبر علیه‌السلام را گرفتند و بدن نازنینش را قطعه قطعه کردند... در نقل‌ها آمده است: 🥀 عمر سعد لعین، جنگجویان قدرتمند زیادی را به قتال حضرت علی اکبر علیه‌السلام فرستاد. اما آن حضرت، یکی بعد از دیگری آنان را به درک واصل می‌کرد. تا اینکه مُرّة بن قنفذ عبدی فریاد برآورد: 📋 عَلَيَّ آثامُ الْعَرَبِ اِنْ لَم اُثْكِلْ أباهُ بِه فَطَعَنَهُ بِالرُّمحِ في ظَهرِهِ و ضَرَبَهُ بِالسَّيفِ عَلیٰ رَأسِهِ فَفَلَقَ هامَتَهُ ▪️گناه تمام عرب بر گردن من باشد، اگر داغ این جوان را بر دل پدرش نگذارم. پس آمد و با نیزه‌اش ضربه ای به پشت علی اکبر علیه‌السلام زد و بعد با شمشیر ضربه‌ای بر فرق سر علی اکبر زد که با ضربه شمشیرش، فرق علی اکبر علیه‌السلام شکافت. 📋 وَاعْتَنَقَ فَرَسَهُ فَاحْتَمَلَهُ اِلیٰ عَسكَرِ الْاَعداءِ و أحاطوا به حَتّیٰ قَطَّعوهُ بِسُيوفِهِم اِرباً اِرباً ▪️توان علی اکبر از کف رفت و دستانش بر گردن اسبش انداخت. (گویا خون، دیده اسب را پوشانده بود و به همین خاطر) اسبش او را به میانه لشکر دشمن بُرد. پس جمع زیادی از لشکر دشمن، دور تا دور او را احاطه کرده و با شمشیر هایشان بدن نازنینش را قطعه قطعه کردند.. 🥀 حمید بن مسلم گوید: همینکه آن جوان به زمین افتاد و روح از بدنش داشت جدا میشد، صدایش را بلند کرد و گفت: 📋 یا اَبَتَاهُ! هٰذا جَدّی رَسولُ الله(قد سَقانی بِکأسِهِ الْاَوفی شَرْبَةً لا أظْمَاُ بَعدَها) و هٰذا اَبی عَلیٌ اَمیرُالْمؤمنینَ و هٰذِهِ جَدَّتِی فاطمةُ الزَّهرا و هٰذِهِ جَدَّتی خَديجَةُ الْکُبریٰ و هُم یَقولونَ لَکَ:اَلْعَجَل! اَلْعَجَل! و هُم مُشتاقونَ اِلَیْکَ. ▪️ای پدرجان! این جدم رسول خداست (که با جام پُر مرا آب می‌دهد که دیگر تشنه نمی‌شوم بعد از آن) این پدرم امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است؛ این جده ام فاطمه زهرا و خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیهما هستند که به شما می‌گویند:بشتاب! بشتاب! و آنان مشتاق شمایند. برگرفته از: 📚مخزن البکاء، ص۵٨١ 📚مهیج الاحزان، ص۴۴٩ 📚مقتل ابومخنف (با کمی اختلاف) ص٨۵ 📚لهوف (با کمی اختلاف) ص١١٣ 📚بحارالانوار ج۴۵ص۴۴ و.... ✍ در بغل می‌گیرمت افسوس دَرهَم می‌شوی گاه پیدا می‌شوی و گاه مبهم می‌شوی اینکه بر دوش من عمری بود تابوت تو بود در عبا می‌چینم اما زود دَرهَم می‌شوی روی زین اسب بودی نیزه‌ها پیچاندنت روی زین از درد دیدم هرطرف خم می‌شوی نیزه هم قلبش به حالت سوخت وقتی که دید... طعمه‌ی یک دشت تیغ و دشنه از دَم می‌شوی روی یال اُفتاده بودی اسب راهش را ندید روی یال اُفتادی و دیدم فقط کم می‌شوی قاتلت تا دید وضعم را به حالم گریه کرد قبل آن گودال  داری قتلگاهم می‌شوی 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸پیکار حضرت علی اکبر علیه‌السلام و بازگشت او به نزد سیدالشهدا علیه السلام | پدرجان! «عطش» دارد مرا می‌کشد … در رابطه با شجاعت و نحوه قتال حضرت علی اکبر علیه‌السلام مقاتل و منابع تاریخی، سخن ها نوشته اند و اعداد و ارقام زیادی را نوشته‌اند که آن حضرت از لشکر دشمن به درک واصل کرد. 📋 فَلَم یَزَلْ یُقاتِلُ حَتّی ضَجَّ الناسُ مِن کَثرَةِ مَن قَتَلَ مِنهُم ▪️پیوسته می‌جنگید تا اینکه لشکریان از کثرت کشته هایشان خسته شدند. 📋 ثُمَّ رَجَعَ إلیٰ أبیهِ و قَد أصابَتْهُ جِراحاتٌ کَثیرَةٌ فَقالَ یا أبه! اَلْعَطَشُ قَد قَتَلَنی و ثِقلُ الْحَدیدِ أجْهَدَنی فَهَلْ إلیٰ شَربَةٍ مِنْ مَاءٍ سَبیلٌ أتَقَوِّی بِها عَلی الْأعْداءِ ▪️زخمهای بسیار برداشته بود. با همان حال به خدمت پدر بازگشت و عرضه داشت: ای پدرجان! تشنگی مرا کشت و سنگینی آهن، تاب از من بُرد، آیا جرعه آبی هست تا بر قتال دشمن قوت یابم؟ 📋 فَبَکَیٰ الْحُسینُ علیه‌السلامُ و قالَ یا بُنَیَّ یَعِزُّ عَلیٰ مُحمَّدٍ و عَلیٰ علیِ بنِ أبی طالبٍ و عَلَیَّ أنْ تَدعوهُم فلا یُجیبُوکَ و تَستَغیثُ بِهِم فلا یُغیثُوکَ ▪️امام حسین علیه‌السلام گریه کرد و فرمود: ای پسرم! سخت است بر جدّت محمد و علی (علیهماالسلام) و بر من، اینکه کمک بخواهی ولی کسی یاری‌ات نکند! 📋 یا بُنَیَّ! هاتِ لِسانَکَ فَأَخَذَ بِلِسانِهِ فَمَصَّهُ و دَفَعَ إلَیْهِ خَاتَمَهُ و قالَ امْسُکْهُ فی فِیکَ وَ ارْجِعْ إلیٰ قِتالِ عَدُوِّکَ فَإنِّی أرجُو أنَّکَ لا تُمسِی حَتّیٰ یَسقِیَکَ جَدُّکَ بِکَأسِهِ الْأوفی شَربَةً لا تُظمَأُ بَعدَها أبَداً ▪️ای پسرم! زبانت را بیاور. پس امام حسین علیه‌السلام زبان علی را در دهان خود گذاشتد. (گویا علی اکبر علیه‌السلام حس کرد که پدرش از او نیز تشنه تر است) پس امام علیه السلام خاتم خود را به او داد و فرمود: آن را در دهانت بگذار و اندکی جنگ کن! به زودی جدّ خویش را دیدار کنی و او جامی پر به تو نوشاند که دیگر تشنه نشوی. 📚لهوف، ص١۶٣ 📚مقتل الحسين، مقرم ص٢٣۴ 📚بحارالانوار ج۴۵ ص۴٣ و... ✍ بنا نبود که آتش به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند پسر بزرگ نکردم هجا هجا گردد به گوشه گوشه ی صحرا ، جدا جدا گردد پسر بزرگ نکردم که تیغ کین بخورد مقابلِ پدرِ پیر خود زمین بخورد پسر بزرگ نکردم که از جفای عدو روی عبا ببرم جسم نامرتب او پسر بزرگ نکردم که با دلی بی تاب بخواهد آب ز من ، من شوم ز خجلت آب چگونه یوسف خود را  ز خاک بردارم پسر بزرگ نکردم به گرگ بسپارم 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸گفتگوی جگرسوز حضرت علی اکبر علیه‌السلام با امام سجاد و حضرت سکینه علیهماالسلام به هنگام وداع ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقت وداع حضرت علی اکبر علیه السلام، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها جلو آمد و عرضه داشت: ای برادر! به کجا می‌روی!؟ چگونه می‌شود که من زنده باشم و تو به میدان بروی؟! 🥀 علی اکبر علیه‌السلام عرضه داشت که ای خواهرم! چگونه من زنده باشم و پدرم یاری بطلبد و من او را یاری نکنم.؟! حضرت سکینه علیهاالسلام فرمود: از پدر اذن گرفته‌ای؟ علی اکبر علیه السلام فرمود: حاشا که بی اذن پدر به میدان بروم. 🥀 سیدالشهدا علیه‌السلام که نظاره گر این گفتگو بود، علی اکبر و مخدرات را به خیمه امام سجاد علیهم‌السلام بردند. وقتی که حضرت علی اکبر داخل شد، پای مبارک امام سجاد علیه‌السلام را بوسید و عرض کرد: ای سرورم! غریبی و بی یاری پدرم را ملاحظه میکنی!؟ 📋 کَیفَ یَستَغیثُ فلایُغاث و یَستَجیبُ فلا يُسْتَجَابُ!؟ ▪️چگونه یاری می‌طلبد اما کسی او را یاری نمی‌کند!؟ 🥀 حضرت سجاد علیه‌السلام چون این کلام را شنیدند، فرمودند: 📋 إِمضِ بارکَ الله فیکَ ▪️خدا از تو راضی باشد؛ پدر غریبم را یاری کن. 🥀 پس هر دو برادر دست به گردن یک دیگر انداخته و وداع کردند. 📚طوفان البکاء، ص۵٠۶ 📚ریاض المصائب,ص٢٢٢ (نسخه خطی) 📚بحرالمصائب، ج۴ ص٣٠۴ 📚تذكرة الشهداء، ج۱ ص۴۷۸ (با اندکی تفاوت) ✍ گرفته دست های خیمه دامان جوانش را علی که می رود پس خیمه داد از دست جانش را پسر طاقت ندارد تاببیند اشک بابا را پدر طاقت ندارد رفتن سرو روانش را نوای العطش از عمق جان علقمه برخاست میان کام بابا می گذارد تا زبانش را عنان مرکبش رفت از کف روح الامین بالا به دست نیزه بخشیده است انگاری عنانش را پدر بی تاب چون ابر بهاری؛ اشک می ریزد به چشم خویش دیده برگ ریزان خزانش را. پدر از چشم هایش پیش او در نجف می ریخت بشوید تا عقیق سرخ اطراف دهانش را. پدر صورت به صورت می گذارد روضه می خواند پسر هم می دهد دق؛ ذره ذره روضه خوانش را اذان ظهر معمولا مناره اشک می ریزد به روی نیزه وقتی سر دهد اکبر اذانش را 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸عمامه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر سر علی اکبر علیه‌السلام نهاد و کفن بر تن او کرد ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که علی اکبر علیه‌السلام میخواست عازم میدان شود، امام حسین علیه‌السلام خواهر خود حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها طلبید و فرمود: 🥀 ای خواهر! لباسی از برای علی اکبرم بیاور. زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها بقچه‌ای پیش امام علیه‌السلام نهادند. چون که سیدالشهدا علیه.السلام آن بقچه را باز کردند، چشمشانش‌ بر عمامه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله افتاد؛ آه سردی از سینه پر درد خود کشیدند و فرمودند: یا رسول الله! از حال فرزندت خبر داری يانه؟! 🥀 سپس حضرت آن عمامه را برداشتند و بر سر علی اکبر علیه‌السلام گذاشت و کمربند اَدیم امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را بر کمرش بست و سپر حمزه عمویش را به دست او داد. 🥀 بعد فرمود: ای خواهر! کفنی را برای علی اکبرم بیاور. زینب کبری علیها السلام کفنی را خدمت برادر آورد و عرضه داشت: کدام مادر و خواهر صبر دارد که این چنین جوانش را کفن پوش ببیند؟! حضرت او را به صبر و شکیبایی امر فرمود. 📚ریاض المصائب، ص٢٢٢ (نسخه خطی) 📚بحرالمصائب ج۴ ص٣٠٢ ✍ تا کفن بر قد وبالای رسایت کردم سوختم وز دل و پر درد، دعایت کردم آخرین توشه ام از عمر تو این بود علی که غم انگیز نگاهی زقفایت کردم تو زمن آب طلب کردی و من می سوزم که چرا تشنه لب از خویش جدایت کردم گر کمی آب نبودم که رسانم به لبت داشتم اشکی و ایثار به پایت کردم نگشودی لب خود هر چه ترا بوسیدم نشنیدم سخنی هر چه صدایت کردم پدرت را نبود بعد تو امید حیات جان من بودی و تقدیم خدایت کردم یارب این دشت بلا این من و این اکبر من هر چه را داشتم ای دوست فدایت کردم آن خلیلم که ذبیحم نکند فدیه قبول وین ذبیحی است که قربان به منایت کردم 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸وداع جانسوز زنان و اطفال حرم، با شهزاده علی اکبر علیه‌السلام | علی را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی‌ست ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام اذن میدان به علی اکبر علیه‌السلام دادند، به او فرمودند: چون عزم لقای خدا را داری، پس برو با اهل حرم و عمّه هایت وداع کن. 🥀 حضرت علی اکبر علیه‌السلام به نزدیکی خیمه‌ها آمد و با صدای بلند ندا سر داد: یا أَهلَ بیتِ النُبوَّة! أستَودِعُکُنَّ عَلَیکنَّ منّی السلام. یا اُمّاه! و یاعَمّتاه! و یااُختاه! الوداع! 📋 فإذاً ضَجَّةٌ قامت مِن الحَرَم و عَجَّةٌ عَلَت مِن الفُسطاط. ▪️چون صدای علی اکبر علیه‌السلام به گوش پرده نشینان رسید، صدای ضجه از حرم بلند شد و ناله و فریاد از خیمه ها بالا گرفت. 🥀 بی‌اختیار با نوای "واعلیاه" از خیمه ها بیرون دویدند و دور تا دور او را گرفتند؛ 📋 فَأخَذَت عَمّاتُهُ و أخَواتُهُ بِرِکابِهِ و عِنانِهِ و قَوائِمِ مَرکَبِهِ و قامت الولولة. ▪️عمه ها و خواهرانش آمدند؛ یکی رکاب او را گرفت؛ یکی عنان اسبش را گرفت؛ یکی خود را روی سمّ مرکبش انداخت و ولوله ای به پا شد. 🥀 همه زن ها و بچه ها بی تابی می‌کردند؛ خصوصا مادر مضطرش که زار زار می نالید و پروانه وار به دور شمع قامت فرزند خویش می گردید. 📋 فَعِندَ ذلِكَ تَغَيّرَ حٰالُ الحُسینِ عَلَيْهِ‌السَّلَام بِحَيثُ أشرَفَ عَلَى المَوتِ، ▪️در این هنگام بود که حال امام‌حسین "علیه‌السلام" دگرگون شد، به گونه‌ای که نزدیک بود، روح از بدن مطهرش جدا شود. 🥀 آن حضرت با صدای بلند خطاب به اهل و عیال خود فرمودند: 📋 دَعَنهُ، فَإنّهُ مَمسُوسٌ فِي اللَّهِ و مَقتولٌ فِي سَبيلِ اللَّه ▪️او را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی و کشته‌ی در راه اوست. برگرفته از: 📚 معالي السّبطين،ج۱ ص۴۱۵ 📚 وسيلة الدّارين،ص ۲۹۳ 📚 بحرالمصائب ج۴ ص٢٩٨ 📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۲۵ ✍ بچه ها با گریه می گیرند پاهای تو را بوسه باران می کند عمه سر و پای تو را قبل رفتن از حرم بابا کمی قرآن بخوان عمه خیلی دوست دارد صوت آوای تو را صبر کن ای سرو قامت که خرامان می روی صبر کن تا که ببینم قد و بالای تو را بین این جنجال پیدا کردنت دشوار نیست از هجوم نیزه پیدا می کنم جای تو را چشم زخم از کافران خوردی رسول الله من کاش که پوشانده بودم روی زیبای تو را چشم دنیا دید همتای پیمبر را ولی بعد از این دیگر نخواهد دید همتای تو را گفته بودی با تو اشکم را نمی بیند کسی ای پسر رفتی و دیدند اشک بابای تو را بی جوانان بنی هاشم نمی شد یک تنه برد سمت خیمه جسم ارباً اربای تو را از دم شمشیرها و نیزه ها و تیرها یک به یک جمع آوری کردیم اعضای تو را یا رسول الله شاهد باش این بی رحم ها زجرکش کردند فرزندان زهرای تو را 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸ای پسرم! حال که می‌خواهی به میدان بروی، کمی راه برو تا قد و بالایت را ببینم ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که حضرت علی اکبر علیه‌السلام از سیدالشهدا علیه‌السلام اجازه رفتن به میدان طلبید، امام علیه‌السلام آهی از دل کشیدند و فرمودند: 📋 یا وَلَدی و یا قُرّة عینی! اِمشِ و أنا أَنظُرُ إلیک ▪️ای پسرم و ای نور چشمم! لااقل کمی راه برو تا من یک دل سیر، نظاره‌ات کنم. 🥀 سپس فرمودند: چه آرزوها که در دلم ماند! خدا روی ابن سعد را سیاه کُند... 📚ریاض المصائب، ص ٢٢١ (نسخه خطی) 📚بحر المصائب ج۴ ص٢٩٧ ✍ گمان مدار كه گفتم برو، دل از تو بريدم نفس شمرده زدم همرهت پياده دويدم محاسنم به كف دست بود و اشك به چشمم گهي به‌خاك فتادم گهي ز جاي پريدم دلم به پيش تو، جان در قفات، ديده به قامت خداي داند و دل شاهد است من چه كشيدم دو چشم خود بگشا و سؤال كن كه بگويم ز خيمه تا سر نعش تو من چگونه رسيدم ز اشك ديده لبم تر شد آن زمان كه به خيمه زبان خشك تو را در دهان خويش مكيدم نه تيغ شمر مرا مي‌كشد نه نيزه خولي زمانه كشت مرا لحظه اي كه داغ تو ديدم هنوز العطشت ميزد آتشم كه ز ميدان صداي يا ابتاي تو را دوباره شنيدم سزد به غربت من هر جوان و پير بگريد كه شد بخون جوانم خضاب موي سفيدم 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸ای نور دیده من! نگاهی بینداز که از رفتن تو، پُشت حسین «علیه‌السلام» دارد می‌شکند... در نقلی آمده است: امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: 🥀 چون برادرم علی اکبر علیه‌السلام متوجه میدان شد، هر چند قدم که دور می‌شد، پدرم امام حسین علیه‌السلام ندا سر می‌داد: 🥀 ای نور دیده من! نگاهی بینداز که از رفتن تو، پُشت حسین «علیه‌السلام» دارد می‌شکند! 📚تحفه الحسینیه (فاضل بسطامی) ص١٨٢ ✍ تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم مثل تو درد گرفته همه ی بال و پرم گرچه من عین حسن زهر نخوردم اما  پاره پاره شده حالا همه جای جگرم ترسم این است که زنهای حرم جان بدهند  گر ببینند که افتاده ای از پا پسرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده ای علی اکبر، علی اصغر شده ای در نظرم خبرش پخش شده پخش شدی روی زمین  خبرش پخش شده ریخته ای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم  چقدر کینه به دل داشته اند از پدرم بغلت میکنم و از بغلم میریزی  آه بابا چه کنم با تو و این دردسرم با چنین ریخت و پاشی که شدی ممکن نیست که تو را یک نفری تا دم خیمه ببرم   دارد از سمت حرم عمه ی تو میآید  ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸سخت ترین مصیبت دنیا ... در نقلی آمده است که از امام صادق عليه‌السلام پرسیدند: 🥀 سخت ترین امور دنیا چیست؟ حضرت فرمود: اینکه جوانی پیش روی پدر بمیرد. 🥀 این را حضرت فرمودند و گریه کردند و بعد فرمودند: به خاطرم آمد جدّم امام حسین علیه‌السلام را که در روز عاشورا چگونه فرزند رشیدش علی اکبر علیه‌السلام را در مقابل چشمانش به شهادت رساندند! 📚جامع النورین،سبزواری، ص٣٣٣ ✍ هیچ بابایی نبیند انچه را من دیده ام من جوانم را غریق موج اهن دیده ام مثل باران می چکید از دست هایم پیکرش هستی ام را روی دستم ارباً ارباً دیده ام یک تنه می رفت بر جنگ علی نشناس ها وقت برگشتن تنش را چند صد تن دیده ام لشکری دستش به خون لاله ام رنگین شده قاتلش را یک نفر نه جمع دشمن دیده ام بی دفاع از کوچه های سنگ و آهن می‌گذشت مادرم را در وجودش خوب روشن دیده ام هر چه با غم ناز رویش را کشیدم برنگشت خون مانده در گلویش را کشیدم برنگشت 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e
🩸لطمه‌زدنِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بر بالای پیکر ارباً اربای علی اکبر علیه‌السلام... در نقلی آمده است: 🥀 چون سیدالشهداء علیه‌السلام به محل شهادت فرزندش علی اکبر علیه‌السلام رسید، دید رمق کمی دارد و جراحات بدنش شمرده نمی‌شود. 🥀 خم شد و او را بو کرد و بوسید و فرمود: پسرم خدا بکشد قومی را که تو را کشت. ولی سیدالشهداء علیه‌السلام چیز عجیبی مشاهده کرد. 🥀 خوب دقت نمود؛ دید علی اکبر علیه‌السلام گاه می‌گرید و گاه می‌خندد. از علت آن سؤال نمود و فرمود: ای پسر!م تو را بین دو حال؛ می بینم بین حزن و شادی هستی ای نور چشمم؛ خبرم بده علت آن چیست؟ 🥀 علی اکبر علیه السلام فرمود: ای پدرم! اما خنده ام به خاطر این است که به یک طرف نگاه می‌کنم می بینم جدّم رسول خدا صلی اللّه علیه وآله است و به دستش ظرف آبی است که شما وعده داده بودی. 📋 امّا بُکائی فَاِنّی نظرتُ الی هذهِ الجَهَة َأری جَدّتی الزّهراء علیهاالسلام جالسةً الی جَنبی ▪️اما گریه ام به خاطر این است وقتی به طرف دیگر می‌نگرم می بینم جدّه‌ام زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها در کنارم نشسته است. 📋 تَنظرُ اِلی جَراحَاتی ثمّ تَنظُرُ فی وَجهِک فَتَلطِمُ رَأسَها بیَدِها و هیَ تَبکی ▪️ به جراحاتم نگاه می‌کند و سپس به صورت شما نگاه می کند و با دستش به سرش لطمه می زند و گریه می‌کند. 📚موسوعه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ج۶ ص٣٠۴ 📚مجمع مصائب اهل‌البیت علیهم‌السلام،نهاوندی، ص١٩٩ ✍ با دلی خون، می گذارم روی پاهایم سرت را تا بگیرم در بغل این لحظه های آخرت را گرچه نیزه جوشنت را برده از جانت غنیمت در عوض اما به من، پس داده جسم پر پرت را تا تو بودی من به فکر خیمه گاه خود نبودم بعد تو دست که بسپارم علی جان خواهرت را تو همانی که در آغوشم نمی شد جایت، اما عاقبت اینجا گرفتم در بغل سر تا سرت را جان بابا از زمین برخیز، آخر من چگونه؟ در عبای خود بریزم پاره های پیکرت را زخم پهلویت به یاد مادرم انداخت من را آه مادر! می فرستم سوی تو پیغمبرت را 🏴🏴تولید فیش های مستند روضه در ایام ، ماه_مبارک_رمضان، ایام_فاطمیه جهت مجالس مادحین و مرثیه خوان های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسانه باشید◀️◀️◀️ https://eitaa.com/joinchat/3002663454C376341b68e