4_5938359939662611250.mp3
4.17M
#سبک_سلام_آقا_که_الان_روبروتونم
.
#زمینه #شور
#حضرت_زینب
#سبک_سلام_آقا
#سبک_حسین_مولا
#خداحافظ_الا
✅بنداول
خداحافظ
الا ای بی وفا دنیا
دارم میرم
به نزدمادرم زهرا
🌷
منم زینب
به حیدر نور عین بودم
توی غمها
شریکه الحسین بودم
🌷
منم زینب(س)
که قدَّم از عزا خم شد
نصیبم از
زمونه رنج و ماتم شد
حسین جانم
🌷
حسین جانم حسین جانم
〰〰〰〰〰〰〰〰
✅بنددوم
میادیادم
حسین و پشت و رو کردن
دیدم نیزه
به پهلوهاش فرو کردن
حسین جانم
🌷
تاشمر ضربه
با خنجر از قفا می زد
جلو چشمام
حسینم دست و پا می زد
🌷
با هر ضربه
قلبم کنده می شد از جا
دیدم داره
میادباقد خم زهرا (س)
🌷
حسین جانم حسین جانم
〰〰〰〰〰〰
✅بندسوم
دیدم وقتی.
که زخم های تو بیشتر شد
شنیدم من
صداتو که ضعیف تر شد
🌷
یکی داداش
تو را با نیزه از پشت زد
یکی با سنگ
یکی با چکمه و مشت زد
🌷
در اوردن
ازتن پیرُهنت ای وای
چهل مرکب
گذشتن از تنت ای وای
🌷
حسین جانم حسین جانم
〰〰〰〰〰
✅بندچهارم
موندم تنها
حسین جان بین اون اوباش
موندم تنها
بین نا محرما داداش
🌷
تو رفتی و
کنیز گفتن به دختر ها
رسید دسته
نامحرم ها به معجر ها
حسین جانم
تو رفتی و
ما رو بردن تو بازار ها
ما رو بردن
حسین در بین انظار ها
حسین جانم حسین جانم
#وفات_حضرت_زینب
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
به نفس. استاد. نریمان. پناهی
هدایت شده از رز سفید
گزارشگر هارون در غور (بین هرات و غزنه)
به وی نوشت که:
یکی از بزرگان شهر، در ولایت خبر پخش کرده است که، تو در گذشتهای.
هارون آزرده خاطر شد و فرمان داد
او را نزد خود بیاورند، چون او را آوردند هارون به او گفت:
به چه دلیل این خبر دروغ را منتشر کرده ای؟ گفت:
ای خلیفه، ماموران تو بر مردمان ظلم بسیار میکنند، مال من را به ستم گرفتند، بیحرمتیهایی به من کرده اند،
پنداشتم تو مردهای
وگرنه آنان را کی جرات این ستمگری ها باشد.
هارون به فکر فرو رفت،
به آن ستم دیده مهربانیها کرد،
دو برابر آنچه را به زور از او گرفته بودند به او پس داد و عامل ظلم را عزل کرد.
دوبیتی
ای در مقام نُطق و بیان حیدری کلام
دخت امام و اخت امام نائب الامام
بر ما نمای یک نظر لطف از کرم
ای زینب ای سلیل نبی فاطمی مرام
▪️
زینب که به دل داغ فراوان دارد
از شدّت غم سینه ی سوزان دارد
او هست پیام آور صحرای بلا
بیش از همه غم ها غم هجران دارد
▪️
تویی صبوره ی دوران پر بلا زینب
پیام آور صحرای نینوا زینب
فقط تویی که به ام المصائبی مشهور
اسیر و قافله سالار کربلا زینب
▪️
عزیز فاطمه و دخت مرتضی زینب
به قلب سوخته ی ما نظر نما زینب
نگر که بار گنه خم نموده قامت ما
برای عفو خطامان نما دعا زینب
▪️
اسوه ی تقوا و صبر و استقامت زینب است
پشتبان دین و قرآن و امامت زینب است
با بیان، بنیاد استبداد را در هم شکست
حافظ خون برادر با اسارت زینب است
▪️
ویرانگر بنیاد استبداد زینب
آن اسوه ی ایمان و استعداد زینب
لرزاند کاخ دشمنانش را چو حیدر
تا خطبه اندر کوفه کرد ایراد زینب
▪️
ای رهنمای راه عدل و داد زینب
وی یکّه تاز عرصه ی ارشاد زینب
دستم ز دامانت رها منمای بی بی
حق علی تا عرصه ی میعاد زینب
▪️
دخت حیدر زینب غم مبتلا
بعد عمری درد و رنج و ماجرا
با دلی پر خون از این دار جهان
گشت عازم جانب مُلک بقا
#حسین_مقدم
#حضرت_زینب_س
زینب از غم اگر خون جگر شد
نخل ایمان ازاو بارور شد
از گلاب دو چشم تر او
لاله و گل پر از برگ و بر شد
درد و رنج اسارت اگر دید
یا که یک باره بی بال و پر شد
از سخنرانی او دل سنگ
آب، در دیدهٔ خشک و تر شد
روشن از پرتو خطبه هایش
چشم آیین خیر البشر شد
بس که از دل برآورد فریاد
کوفه و شام زیر و زبر شد
هرکجا خطبه ای خواند زینب
نقش شب باوران بی اثر شد
بس که پیوسته داد سخن داد
کاخ بی داد را داد بر باد
#استاد_محمد_علی_صفری_زرافشان
#حضرت_زینب_س
@
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
1_4970161667036938340.mp3
5.23M
هدیه به حضرت زینب صلوات
سبک کربلا خونمه
از چی دل بکنم
به قلم رضا نصابی
به نفس کربلایی محمود عیدانیان
#########
بارونیه چشام
بغض دارم تو صدام
بی تو زندگی رو
لحظه ای نمیخام
برادر من. ای یاور من
بعد تو چشم من دیگه نخوابه
باور ندارم. نیستی کنارم
بعد تولحظه هام همش عذابه
خستم ازدنیام. کابوس شبهام
دیدن بزم و مجلس شرابه
سالار زینب
#######
دست به خنجر اومد
سمت حنجر اومد
میشنیدم صدای
پای مادر اومد
اومد نیزه دار مانند مسمار
به پهلوت نیزرو میکرد فرو
رفتی ازحالو توی گودالو
پشت رو کرد باپا تن تورو
به دلم غم کاشت دیدم که انداخت
وقتی که پنجه شو میون مو
سالار زینب
##########
گریه هامو ندید
خنجرش رو کشید
ازقفا سرتو
بی حیا میبرید
این غم منو کشت وقتی که ازپشت
دیدم که میبره سر تورو
ازقفا میزد ضربه ها میزد
جداکنه تاحنجر تور
دیگه بریدم وقتی که دیدم
به زیر مرکب پیکر تورو
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5987886878295079180.mp3
2.28M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور روضه ای حضرت زینب
شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم خواننده ارزشی کشور
کربلایی حمید قلیچ پور
ام المصائب یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
ام المصائب یعنی
کتک به هر جا دیدن
تازیانه ها دیدن
ضربه های پا دیدن
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5814401578567731066.mp3
12.04M
تنم از تب پر از آتیشه
میسوزم با یه قلبی بی تاب
یاد داداش حسین جون میدم
روی خاکا به زیر افتاب
دیگه راحت میشم از دنیا
ازمصیبت های کربلا
خاطره ش هی عذابم میداد
چی کشیدم روز عاشورا
خنجر شو کشید /اشک من و ندید
سر تورو برید
ضربه زد از قفا/به پیشه چشم ما
سر تورو برید
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
بین جنجال تورا می دیدم
ته گودال تورا می دیدم
با لبی خشک و جسمی مجروح
رفتی از حال تورا می دیدم
به کنارت رسید می دیدم
تاکه خنجر کشید می دیدم
ضربه می زد به رگ های تو
سر تو می برید می دیدم
خنده های عدو می دیدم
تن تو پشت و رو می دیدم
بین آن ازدحام آن لشکر
نیزه را در گلو می دیدم
غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی
پیشه نگاهه من حسین
روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی
پیشه نگاهه من حسین
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
نیزه بر بازو زد می دیدم
ضربه بر پهلو زد می دیدم
روی سینه نشست با چکمه
پنجه بر گیسو زد می دیدم
ازجفا میزدش می دیدم
بی هوا میزدش می دیدم
پیر مردی تورا ای داداش
با عصا میزدش می دیدم
غم به دلم نشست /استخونت شکست
به زیر مرکبا حسین
بدونه بال و پر /با دیده های تر
می زدمت صدا حسین
با شرر میزدن زینب را
باکمرمی زدن زینب را
تیر و شمشیر و نیزه کم بود
باسپر میزدن زینب را
معجردخترت را بردند
زر و انگشترت را بردند
تن تو ماند به روی خاک و
روی نیزه سرت را بردن
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب غریب غریب غریب
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#به-نفس-کربلایی-رضا-شیخی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5810196500642268862.mp3
8.37M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور لطمه زنی تلفیقی
شعررضا نصابی
به نفس حاج مهدی کمانی
کربلایی امین قدیم
ام المصایب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادر دیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصایب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصایب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصایب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
تو نبودی حرم و سوزوندن
چادرو معجرمو سوزوندن
دختر ت با گریه می گفت عمه
عمه موی سرم و سوزوندن
ام المصایب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
ام المصایب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
بازو بسته نکن انقد انقدر
لبت رو پی اب
بازو بسته نکن انقد
سنان می بندد
من از حسود بدم میاد
از بوی دود بدم میاد
از اونی که لباساتو
دزدیده بود بدم میاد
من از طناب بدم میاد
از اضطراب بدم میاد
از خنده های حرمله
جلو رباب بدم میاد
حالا تو اززیر چشام
خوشت میاد
از این که دندون ندارم
از خندهام خوشت
میاد
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5843739409245013992.mp3
8.19M
#شعرو سبک رضا نصابی
کربلایی #حسین_عینی_فرد
#شور (ام المصائب یعنی)
#هیئت_محبان_الائمه_مشهد (علیهم السلام)
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
🔴15رجب روز بسیار شریفی است!👌
فردا روز دعای ام داوود هست. ام داوود مادر رضاعی امام صادق بود. از قضا فرزندش توسط منصور دوانیقی دستگیر میشود. نقل است که ام داوود چنین میگفته: منصور دوانیقی فرزندم را دستگیر کرده بود. اما من از زندانی بودن فرزندم خبر نداشتم و گاهی هم خبر مرگ او را به من میدادند. باورم نمیشد و روزگارم با اشک و آه و گریه و ناله میگذشت. برای گرفتن حاجت دست به دامن هر دعایی شدم. از هر کسی که صالح و مومن میدانستم تمنا میکردم برای رفع ناراحتیم دعا کنند اما نتیجهای نگرفتم.
یک روز با خبر شدم امام صادق(ع ) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود بیمار شده. از او عیادت کردم. موقع برگشت فرمود: از داوود خبر تازهای نداری؟ با شنیدن نام داوود بغضم ترکید و با آه د و گریه گفتم: نه بی خبرم. از دوری و سرنوشت نامعلومش سرگشته و چون مرغ سرکنده ام. تو برادرش هستی. برایش دعا کن. امام صادق(ع )، فرمود: 15 رجب (روز وفات حضرت زینب) دعای استفتاح را بخوان؛ با این دعا درهای آسمان گشوده و فرشتگان الهی دعاکننده را مژده اجابت میدهند و هیچ حاجتمند و دردمند و دعاکنندهای در دنیا با این دعا مایوس نمیشود.ا ی مادر داوود ماه رجب نزدیک است و در این ماه مبارک دعا مستجاب میگردد، همینکه ماه رجب رسید سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم روزهای ویژه ایست اگر توانستی روزه بگیر. نزدیک ظهر روز پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده.
من آن دعا را انجام دادم و پسرم داوود آزاد شد. داوود را نزد امام صادق(ع ) بردم و آن حضرت به فرزندم گفت: علت آزادی تو از زندان این بود که منصور دوانیقی، علی(ع ) را در خواب دیده بود و حضرت علی(ع) به منصور فرموده بود اگر فرزند مرا آزاد نکنی تو را در آتش خواهم انداخت. منصور در آتش افتادن خود را دیده بود و از ترس ناچار به آزادی داوود شده بود. این دعا در این روز خاص بی نهایت تاثیرگذار هست. پس این روز را دریابید و به دیگران هم خبر بدین.
اعمال روز ۱۵رجب☘️
صد مرتبه سوره حمد
صد مرتبه سوره اخلاص
ده مرتبه آیة الکرسی
و یک غسل حاجت.
این دعا(دعای استفتاح یا ام داوود) که در مفاتیح هم درج شده و مملو از اسامی خداست و بی برو برگرد حاجت دهنده است.
خداوندا به حق این روز و این ماه ✨
✨به حق خط خط قرآن ✨
✨هیچ خانه ای غم دار✨
✨هیچ مادری غمگین و داغ دیده✨
✨هیچ پدری شرمنده✨
✨هیچ محتاجی ستم دیده ✨
✨هیچ بیماری درد دیده✨
✨هیچ چشمی اشکبار ✨
✨هیچ دستی محتاج✨
✨هیچ دلی شکسته✨
✨و هیچ خانه ای بی نعمت نباشه
❤️الهی آمین یا رب العالمین...❤️
🌹🍃با انتشار این متن دیگران هم از فضیلت این روز بهره مند کنید. با آرزوی برآورده شدن حاجاتتون🍃🌹
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
____🍃🌸🍃____
ای گلبن باغ ولا، نور دل خیرالنسا
هستی تو جان مرتضی، مولاتنا زینب مدد
از نسل پاک حیدری، از گلشن پیغمبری
آیینه ی زهرا نما، مولاتنا زینب مدد
بر فاطمه نور دو عین، جان علی اخت الحسین
پیغمبرکرب و بلا، مولاتنا زینب مدد
چون فاطمه هستی صبور، دشمن شکن هستی غیور
ای دختر شیر خدا، مولاتنا زینب مدد
عالم بود مهمان تو، شرمنده ی احسان تو
سرمنشأ جود و سخا، مولاتنا زینب مدد
آورده ام بر تو پناه، بر من ز رحمت کن نگاه
ای درد عالم را دوا، مولاتنا زینب مدد
گر روسیاه و گر بدم، با دعوت تو آمدم
آورده بر تو التجا، مولاتنا زینب مدد
جانم فدای غربتت، دشمن شکسته حرمتت
امشب به لب دارم نوا، مولاتنا زینب مدد
چون فاطمه غم دیده ای، ظلم فراوان دیده ای
ای خواهر غم مبتلا، مولاتنا زینب مدد
ای عمه ی صاحب زمان، بشنیده ای زخم زبان
در کوفه و شام بلا، مولاتنا زینب مدد
ای زینت نام حسین، بودی تو همگام حسین
در سرزمین کربلا، مولاتنا زینب مدد
تو داغ اکبر دیده ای، صد پاره پیکر دیده ای
شد کشته ی جور و جفا، مولاتنا زینب مدد
شش ماهه اصغر دیده ای، ببریده حنجردیده ای
شد پرپر از تیر بلا، مولاتنا زینب مدد
پرپر بدیدی یاس را، نقش زمین عباس را
شددستش از پیکر جدا، مولاتنا زینب مدد
جسم برادر دیده ای، در خون شناور دیده ای
دیدی سرش بر نیزه ها، مولاتنا زینب مدد
آتش به خیمه دیده ای، سرها به نیزه دیده ای
دیدی تو رنج و ابتلا، مولاتنا زینب مدد
دیدی تو اندر شهر شام، سنگ میزدند از روی بام
بر سر و روی شهدا، مولاتنا زینب مدد
رفتی تو در شام خراب، در مجلس بزم شراب
همراه دیگر اسرا، مولاتنا زینب مدد
دیدی که میخورد از جفا، بر لعل لب های اخا
چوب یزید بی حیا، مولاتنا زینب مدد
بر زخم دل می زد نمک، بر بچه ها می زد کتک
آن دشمن دور از خدا، مولاتنا زینب مدد
رضا_یعقوبیان
حضرت_زینب_س
دختر زهرای اطهر زینبم
از غم داغ حسین جان بر لبم
دیدهام من رنج و داغ و ابتلا
روز عاشورا به دشت کربلا
دیده ام شد اربا.اربا اکبرش
قد خمیده آمده بابا برش
دیده ام در کربلا قحطی آب
گریه ها و ناله ی طفل رباب
دیدهام قنداقه ای را پر ز خون
حنجر اصغر بدیدم غرق خون
دیده ام بی دستی عباس را
پرپر از کینه گلان یاس را
دیدهام شمر از کمر خنجر کشید
از حسینم بین مقتل سر برید
دیده ام با دست آن نامردها
پیکرش پامال سم اسب ها
دیده ام من آن شهید سرجدا
در میان موج خون زد دست و پا
دیده ام آتش زدند بر خیمه ها
دیده ام سرها به روی نیزه ها
دیده ام نامردمان جای کمک
می زدند بر آل پیغمبر کتک
بر روی گل جوهر نیلی زدند
غم نصیبان را ز کین سیلی زدند
دم به دم یاد وداع آخرم
یاد آن در خون شناور پیکرم
سینه ام لبریز از رنج و محن
یادگاری دارم از او پیرهن
لحظه ی آخر منم در شور و شین
شادم از این که روم سوی حسین
با دل سوزان و مالامال عشق
می شوم من زینت شهر دمشق
یا (رضا) دست تو را گیرم ولی
تو بمان تا روز آخر با علی
هر که گریان گل پیغمبر است
روز محشر دستگیرش حیدر است
رضا_یعقوبیان
حضرت_زینب_س