هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6019070187699963135.mp3
زمان:
حجم:
2.88M
⚫️عزاداری روز چهارم محرم⚫️
🔹روضه طفلان حضرت زینب (س)🔹
#شب چهارم محرم
#شعر رضا نصابی
🔻به نفس حاج مهدی کمانی
ام المصائب یعنی...
https://eitaa.com/rezanesabi
1_1435029042.ogg
زمان:
حجم:
889.3K
﷽
.•°°•.🖤.•°°•.
🖤 🖤
•.¸ ༄
°•.¸¸.•
🍀🖤🍀🖤🍀🖤🍀
#سبک_دوم
#گل_نازم
#شب جمعه یاد رفتگان باش
شب جمعه به یاد رفتگان باش
بخوان حمدی به یاد خفتگان باش
😭😭😭
به یاد بستگان و مادرت باش
عمو عمه به یاد خواهرت باش
پدر را یاد کن جایش چوخالیست
که روحش منتظردراین حوالیست
ز خاله جان و دائی یاد بنما
عزیزان خودت را شاد بنما
دعا کن بر رفیقان ات که رفتند
که اکنون در مزار خویش خفتند
همه همسایگان و آشنایان
تمام شیعیان و جمله یاران
شهیدان وطن را یاد بنما
به حمدی روحشان را شاد بنما
الهی روحشان مسرور بادا
به شخص مرتضی محشور بادا
خدا بخشد جمیع رفتگان را
کند رحمت تمام خفتگان را
خداوندا ببخشا مادرم را
به همراه پدر تاج سرم را
دعا گوی شما من (بیقرارم)
شما را من به ایزد می سپارم
✍#یا علی مدد. بیقرار اصفهانی
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده
#اجرای_سبک
1400/11/7
.•°°•.🖤.•°°•.
🖤 🖤
•.¸ ༄
°•.¸¸.•
🍀_امیری_حسین_ونعم_الامیرشاعرومداح_پیرزاده🌴
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️
#شب هفتم محرم
#روضه حضرت علی اصغر(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
السَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة...
♦️شب گر رخ مهتاب نبیند سـخت است
♦️لب تشـنه اگر آب نبیند ســخت است
♦️ما نوکر و ارباب تویی مهـدی جان
♦️نوکر رخ اربـاب نبیند ســخت است
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س)انشاالله هرکجای مجلس نشسته ای به آبروی علی اصغر امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله شب هفتم ماه محرم امشب بریم درخانه علی اصغر امام حسین میدونم گرفتاری مریض داری حاجت داری جوان داری اما علی اصغر باهمان ودستهای کوچکش خیلی گره های بزرگی راباز می کنه امشب عزاداران امام حسین را واسطه قرار بدیم انشاالله حاجت روا بشید
ابی عبدالله هم عنایت خاصی به علی اصغرش داره...
فقط همینو بگم....
قطعا ابی عبدالله، گریه کن های ششماهه اش رو امشب دست خالی بر نمیگردونه...
🔸صورتش پژمرده اما دلگشا
🔸دستهای بسته اش مشکل گشا
عالمی به فدای دستان قشنگش...
با دستهای به ظاهر کوچیکش عزیزان...
گره های بزرگی رو باز میکنه...
خیلی از علما، بزرگان ما، متوسل میشن به این شش ماهه...
آی مادری که سالهاست چشم انتظاربودید...
خدا بهت فرزند بده.
امشب خدا رو به ششماهه ی حسین قسم بده...
لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش...
دید تنهای تنها مونده...
حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن...
عباسشو به شهادت رسوندن...
علی اکبرشو قطعه قطعه کردند...
دیگه یاری نداره...
یکدفعه از داخل خیمه...
صدای گریه علی اصغرش بلند شد...
با زبان کودکی...
گفت بابا...
مبادا صدای غربتت رو بشنوم بابا...
بابا..هنوز من زنده ام...
بابا...هنوز یک سرباز کوچک داری بابا...
چه خوب خودش رو فدا کرد...
آماده ای گریه کنی بسم الله...
خواهرها امشب باید بلندتر گریه کنند...
آخه شما بهتر میفهمید حال مادر علی اصغر رو...
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت...
اومد در مقابل دشمن ایستاد...
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد...
صدا زد...
ای نانجیبها...
شما با من سر جنگ دارید...
اگه به من حسین رحم نمیکنید...
این طفل شش ماهه که کاری نکرده...
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید...
ببینید...
اگه بهش آب بدید میمیره...
اگه آب هم ندید میمیره...
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید...
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد. امام حسین دید علی اصغر روی دستش پروبال می زنه😭
🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/11
🌑🥀نوحه سینه زنی اباعبدالله الحسین
#شب و ، روز عاشورا ...
#سبک : بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
"♫✿♬بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
♫✿♬بر دلم، ترسم بماند
آرزوی کربلا
♫✿♬تشنه ی آب فراتم
ای اجل؛ مهلت بده…
♫✿♬تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا
♫✿♬یا حسین… یا حسین… "
"از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از دل نوا میزد حسن زینب صدا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
همچو بسمل زیر تیغ شمر میزد دست وپا
نیمۀ چشمش به قاتل نیمه ای در خیمه ها
دل پر از خون از نوای کودکان بی نوا
تکیه گه بر خاک گرم کربلا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
========
زیر خنجر گاه از سوز عطش رفتی زهوش
گاه بر آه زنان در خیمه گه میداد گوش
گاه از بی یاری زینب زدی از دل خروش
صیحه از بیماری زین العبا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
=========
پای چکمه یکطرف بر سینه اش شمر لعین
جا نموده بهر قتلش کرده بالا آستین
نالۀ اهل حرم رفته به چرخ چارمین
زآتش آهش شرر بر ماسوا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
======
گاه فرمودی به زینب کی بلا کش خواهرم
ناله کم کن جان خواهر باش صابر در حرم
جان تو جان سکینه داغدیده دخترم
ناله از بد عهدی قوم دغا میز دحسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک"
✍#خادمه _امیری_حسین_ونعم_الامیرشاعرومداح_پیرزاده🌴
لیله الرغائب......mp3
زمان:
حجم:
1.78M
بسم الله الرحمن الرحیم
⏫صوت
#لیله الرغائب
#شب جمعه
🎙#نوحه شب #لیله_الرغائب
( #زمزمه )
#مداح..حاج آرمین غلامی
شب لیله الرغائب
بیا با غم و نوائب
که درِ حرم بکوبی
بگی من بدم تو خوبی
یاالهی یاالهی
یاالهی یاالهی
یا قبول کن و ببخشم
یا بگو نه، نمی بخشم
که شبِ معطلی نیست
شفیعم بجز علی نیست
یاالهی یاالهی
یاالهی یاالهی
دلم آواره ی صحراست
سرم از برای زهراست
با همه بدی که دارم
چیزی جز امید ندارم
آخدا دلم گرفته
بونهء حرم گرفته
یا بیار امام رضامو
یا براتِ کربلامو
یاالهی یاالهی
یاالهی یاالهی
#امام_زمان
#لیله_الرغائب
#ماه_رجب
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
#شام پنجشنبه ۲۸_دی ماه/مسجدمعتمد👇👇
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
﷽
.•°°•.🖤.•°°•.
🖤 🖤
•.¸ ༄
°•.¸¸.•
🍀🖤🍀🖤🍀🖤🍀
#سبک_دوم
#گل_نازم
#شب جمعه یاد رفتگان باش
شب جمعه به یاد رفتگان باش
بخوان حمدی به یاد خفتگان باش
😭😭😭
به یاد بستگان و مادرت باش
عمو عمه به یاد خواهرت باش
پدر را یاد کن جایش چوخالیست
که روحش منتظردراین حوالیست
ز خاله جان و دائی یاد بنما
عزیزان خودت را شاد بنما
دعا کن بر رفیقان ات که رفتند
که اکنون در مزار خویش خفتند
همه همسایگان و آشنایان
تمام شیعیان و جمله یاران
شهیدان وطن را یاد بنما
به حمدی روحشان را شاد بنما
الهی روحشان مسرور بادا
به شخص مرتضی محشور بادا
خدا بخشد جمیع رفتگان را
کند رحمت تمام خفتگان را
خداوندا ببخشا مادرم را
به همراه پدر تاج سرم را
دعا گوی شما من (بیقرارم)
شما را من به ایزد می سپارم
✍#یا علی مدد. بیقرار اصفهانی
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده
#اجرای_سبک
140۳/۱۲/۱۶
.•°°•.🖤.•°°•.
🖤 🖤
•.¸ ༄
شادی روح همه اموات
مخصوصا اموات دوستان این گروه
و شادی روح پدر بزرگوار استاد عزیز کربلایی رضا نصابی
شادروان مرحوم معفور
کربلایی خسرو نصابی
بخوانیم فاتحه و محمدی صلوات
🏴🏴🏴🏴
#شب قدر
#شب بیست و سوم رمضان
#روضه دفتری امام علی (ع)
#گریزبه حضرت اباالفضل (ع)
يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ.
🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
یا بن الحسن کجایی آقا...
در این شب قدر و...
ایام شهادت امیرالمومنین...
امام زمان...
امشب میخوام اعتراف کنم...
🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!
🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است
نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا...
شرمنده ام مولای من...
شرمنده ام آقای من...
دیگه خجالت میکشم...
از بس که گناه کردم و...
گفتم خدایا...
بالحجه الهی العفو...
دیگه خجالت میکشم...
از بس که گناه کردم و...
هر شب قدری که رسید...
گفتم خدایا به امام زمان...
منو ببخش...
امشب اومدم بگم آقای خوبم...
🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است
دیگه بسمه آقا...
یا بن الحسن...
🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
جان من و پدر و مادرم فدای علی...
حالا که اسم امیرالمومنین اومد...
بزار اینم بگم آقا...
با همه بدی هام...
این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم...
برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم...
آقا.. ما در عزای عزیزانمون...
بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم...
اما در عزای جد شما...
یک عمره سیاهپوشیم...
آقا ما محبت شما رو در سینه داریم...
ما با محبت شما زنده ایم...
آقا میشه امشب...
نگاه به اعمال بدم نکنی...
نگاه به کارهای بدم نکنی...
امشب دستم خالیه...
شب قدر میخوام برم در خونه خدا...
میخوام بگم الهی العفو...
اما آبرویی ندارم...
آقا یک بار دیگه آبرو داری کن...
امام زمان...
شرمندتم هستم آقا...
قول میدم آقا...
دیگه دلت رو نشکنم...
قول میدم دیگه گناه نکنم...
🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن...
در این شب قدر همه به هم...
یا صاحب الزمان...
⬅️عزیزان امشب شب سوم شهادت امام علی(ع) است امشب برای غریبی امام علی گریه کنید جان عالم به فدایت یا علی جان قربان مظلومیت برم مولا از همین جا دلها را ببریم خانه غم گرفته امام علی(ع) با بچه های علی هم ناله شویم شب قدر است نمی دانیم تا سال بعد زنده باشیم یانه که در شب قدر شرکت کنیم امشب ای کسانی که در گوشه مجلس نشسته آید می دونم گرفتاری حاجت داری مریض داری جوان داری شب قدره از مولا امیرالمومنین بخواه انشاالله حاجت روا می شید
⏪امشب همه ملائک از آسمانها فرود می آیند برای بندگان که در این شب راز و نیاز می کنند بالهای خودشان را پهن می کنند فرش زیر پای مهمان خدا می کنند بریم کوفه به بچه های امام علی تسلیت بگم معمولا رسمه روز سوم عزا؛ بچه ها یش می روند کنار قبر دسته گل می برند کنارقبر بابا گریه می کنند انشاالله هیچ فرزندی را داغ بابا نشان ندهد اما شیعیا ن قبر علی مخفی است بچه های علی نتوانستند برند کنار قبر بابا اما وقتی شب شد شب بیست و یکم داشتند بابا را دفن می کردند به یاد آن شبی افتادند که بابا مادرشان را دفن می کرد آن شب چقدر بابا غریب بود کسی نبود کمکش کند بدن فاطمه را تو قبر گذاشت
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل
، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا رو حسین شنید...
 ابی عبدالله در بین نخلستان پیاده شد، شیئی را برداشت و آن را به چشم هایش مالید و بوسید. جلو رفتم دیدم دست های عباس که در بغل ابی عبدالله است و...
راوی می گوید: دیدم که ابی عبدالله از آن جا تا نهر علقمه پیاده رفته و به کنار بدن و جسم پاره پاره ی عباس رسید و فرمود:«الان انکسر ظهری و .. »
همین که به سمت خیمه ها آمد، با خواهرش ملاقات کرده است! خواهرش صدا زد داداش!
ز میدان آمدی پشتت خمیده
بگو با من چرا رنگت پریده
برادر جانم! چرا دست بر کمر گرفتی! چرا عمود خیمه را برداشتی!
فرمود: زینب جان! به خدا عباسم را کشتند. برو به اهل خیمه بگو که دیگر لباس های اسیریشان را بپوشند و آماده ی اسارت باشند!
حسین آرام جانم حسین روح روانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
#التماس دعا
احمدبهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه دفتری حضرت زینب(س)
#شب بیست و چهارم رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
هرکجا نشستی...
اول مجلس...
همه با هم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران بابی بی زینب (س) انشاالله درهرگوشه از این مجلس و محفل نشسته آید به آبروی زینب کبری (س) حاجت روا بشید روضه حضرت زینب سلام الله بخونم همه اموات فیض ببرند
🔸من زینب غمپرورم اُمّ حبیبه
🔸ببین چه آمد بر سرم اُمّ حبیبه
🔸حق داشتی نشناختی که زینبم من
🔸شد پیر بانوی حرم اُمّ حبیبه
🔸باور نمیکردی ببینی بی حسینم
🔸من هم نمیشد باورم اُمّ حبیبه
🔸این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت
🔸باشد سر برادرم اُمّ حبیبه
🔸در کربلا لب تشنه او را سر بریدند
🔸در پیش چشمان ترم اُمّ حبیبه
خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر داره وارد شهر کوفه میشه ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و دوباره برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چرا ؟) گفتن صدقه بر ما حرامِ ... با تعجب گفت مگه کی واردِ شهر شده ؟؟
میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟
بی بی زینبو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ ....
گفت تا جایی که من میدونم صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟...
فرمود اُمِ حبیبه ما بچه های پیامبریم ، ام حبیبه منم زینب معلم قرآنت
میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا اینقدر شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باورم نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همه جا سایه به سایۀ با حسینش بود ... به من بگو پس حسینت کجاست
فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه حسینه.
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما عزیزان
*این سوال و فقط ام حبیبه از خانم نکرد که چقدر پیر شدی چرا انقدر شکسته شدی.. یه روز دید قافله بر گشت مدینه عبدالله ابن جعفر تو محفل ها سر کشی ميکرد، تا رسید به زینب کسی که یه عمر کنارش زندگی کرده را نشناخته.. از بی بی سراغ زینب و داره میگیره صدا زد خانم منو ندیدین اینجا فرمود: عبدالله حق داری زینب نشناسی یه مرتبه گفت خانم چرا اینطوری شدی چرا انقدر شکسته شدی؟ همان حرفی که به ام حبیبه زد به عبدالله هم زد ، فرمود:عبدالله نبودی کنار گودال
جلو چشمان خودم دشمن روی سینه برادرم نشست..*
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴