eitaa logo
یارقیه
144 دنبال‌کننده
511 عکس
740 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شب شام غریبان.mp3
1.64M
شماره 931 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شب شام غریبان گل حیدر است حسن و زینب و حسین او مضطر است علی در غم نشست دل زینب شکست ▪️وا غریبا خانه ی مرتضی بی فاطمه شد خموش اهل خانه ز داغ فاطمه در خروش زینبش در محن خون بگرید حسن ▪️وا غریبا از غم فاطمه جان علی بر لب است چون حسین و حسن خون به دل زینب است موسم ماتم است مرتضی در غم است ▪️وا غریبا خانه ی مرتضی گشته چو ماتمسرا خانه بی فاطمه گردیده بزم عزا گل گلخانه رفت شمع کاشانه رفت ▪️وا غریبا جان فدای علی و غربت فاطمه دشمنانش شکسته حرمت فاطمه گل احمد نشان قبر او شد نهان ▪️وا غریبا هشتک کانال حذف نشود ❌
658.1K
سلام بر حسین: . (س) با نوای کربلایی مجتبی باآبرو🎤 بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار،سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب،ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته. .................... ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش  بریز آب روان رویش، ولی آهسته آهسته بود خون جاری ای اسما هنوز از سینه زهرا بنالم زین مصیبتها ولی آهسته آهسته بریز آب روان اسما،  ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته  حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم  بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته  بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب  بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته  بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته  بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته  ولی آهسته آهسته  همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید با دل خونبار، ولی آهسته آهسته روم شبها سراغ او به قبر بی چراغ او  کنم زاری ز داغ او ولی آهسته آهسته روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او  کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته .⬛️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 آی بچه ها آی بچه ها مدینه غرق غم شده یه شاخه گل دوباره از باغ مدینه کم شده دختر پیغمبر ما حامی نور و رحمته او بهترین مادرهاست دلش پر از محبته همسر حضرت علی دختر پیغمبر ماست مادر هر چی خوبیه، مادر همه بچه هاست حضرت زهرا این روزا تو خونه غرق ماتمه مریض و غصه داره و تو خونشون پر از غمه هزار سال گذشته و هنوز کسی نمی دونه کجای اون شهر کوچیک، مزار بی بی پنهونه
4_5778401862772327736.mp3
10.97M
🎤مرحوم حاج حسن شیرازی وااای مادرم... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ پr_09173426998 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5857409242176161478.mp3
6.88M
بند اول✅ آشوبه از غم دله زارم بعد تو گریه می شه کارم تنهام نزار دارو ندارم خانوم خونم تو اسمون هستی تو ماهم زهرا ببین تو سوز اهم نشو رفیق نیمه راهم خانوم خونم اتیش گرفته جونم /از غمه تو عزیزم من و بهم می ریزه /ماتمه تو عزیزم (نرو نرو یازهرا) بند دوم✅ جونی نمونده به تنه تو خونی شده پیروهنه تو گریونه چشم حسنه تو خانوم خانوم غمگین ترین مرد زمونم بار غمت خم کرده شونم اگه بری تنها می مونم خانوم خونم از داغ تو عزیزم /هر لحظه من می سوزم غصه میاد تو سینم /تا چشم به در می دوزم (نرو نرو یازهرا) ✅بند سوم حیدر پریشونه می بینی بی تاب و دلخونه می بینی چشماش چه گریونه می بینی عزیزه جونم اون که از حیدر کینه داشتش تودلش انگار رحم نداشتش رو چادر تو پا گذاشتش عزیزه جونم در بین شعله زهرا /هر گز نمی ره یادم صدا زدی که فضه /بیا برس به دادم (نرو نرو یازهرا) به قلم شاعران اهل بیت نفس حاج سید وحید مصطفوی
4_5778401862772327736.mp3
10.97M
🎤مرحوم حاج حسن شیرازی وااای مادرم... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ پr_09173426998 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1402092306.mp3
15.64M
چادرت را روی دیده می‌گذارم تا از بلاهای زمانه در امان باشم می نویسم روی قلبم نام زهرا که در پناه حضرت صاحب زمان باشم چادرت مادر سایه سار عشق گرچه خاکی اما شد ذوالفقار عشق مایه آرامش هفت آسمان فاطمه ست علت خلقت زمین و زمان فاطمه ست فخر تمام شیعیان جهان فاطمه ست انا نباهی بفاطمه مداح : حاج محمدرضا طاهری🎤 نغمه پرداز و شعر؛حاج_ابولفضل_جدیان فائزه_امجدیان
حرمت.mp3
3.23M
شماره 941 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حرمت كو كه بگردند به دور سر تو نوكرها ▪️حرمت كو حرمت كو مادر تو شفيعه اى و من هم اسير تو مليكه اى و من هم غلام به ضريحى كه ندارى درود به مزار بى نشونت سلام! يا مولاتى يا فاطمه عقده ى اين دل وا نشد گشتم ولى آخر بى بى قبر شما پيدا نشد اما مى بينم بين رويا گلدسته ها تا عرش اعلى  دارالزهرا ميشه اين دنيا      حرمت كو كه بگردند به دور سر تو نوكرها ▪️حرمت كو حرمت كو مادر يه روزى با لشكر سينه زن مى گيريم روضه اى بين بقيع بين خاك تو و خاك حسن ميشه بين الحرمين بقيع! جنت يعنى خاك بقيع شيعه يعنى قومِ شرف آخر بى بى خاك صحنت پر ميشه از درّ نجف ساخته ميشه باب المرتضى اون طرف تر باب المجتبى خيل زائر پشت اين درها حرمت كو كه بگردند به دور سر تو نوكرها ▪️حرمت كو حرمت كو مادر برا عاقبت به خيرىِ من به خدا گوشه نگاهت بسه روزىِ محرّماى من از سفره ى فاطميه مى رسه دل مى بازيم به مهر تو اى جانانه، اى نورعين ما مى سازيم براى تو يا حضرت ام الحسين هم ضريح و هم صحن و سرا هم گنبد هم ايوونِ طلا مدينه هم ميشه كربلا شاعر: محمدحسین مهدی پناه هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
2.28M
‍ . زمزمه سوم_حضرت_زهرا هفتم_شهادت سبک_خوشابحال_زائرات_ارباب زمزمه_بعداز_شهادت خدا نگهدار تو یاره من بعد تو ای همه قراره من خونه نشینی شده کار من خدانگهدار خانوم چه جور دلت اومد بری تنها رفیق نیمه راه من زهرا س تو رفتی من موندم و غمها خدانگهدار خانوم خدا نگهدارت گل پرپر دیدی ازم گرفتنت آخر میمیره از داغ غمت حیدر خدانگهدار خانوم بعد تو از این زندگی سیرم داغ تو کرد آخر زمین گیرم برگرد عزیزم بی تو میمیرم خدانگهدار خانوم بعد تو قلب حسنت خونه حسین چشاش یه کاسه ی فاطمیه گرفته تو خونه خدانگهدار خانوم شدم اسیر داغ و بیماری ببین که زینب تو با زاری میکنه از باباش پرستاری برگرد به خونه سوم هفتم کربلایی_مجید_مرادزاده✍ ............................................ کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
103.1K
شماره 9 ⬇️⬇️⬇️ لاله پر پر، مادر ای مادر حامی حیدر، مادر ای مادر جان به قربان تو و لبهای خاموشت از چه زینب را نمی گیری در آغوشت ای فدای گریه، بی صدای تو از چه مانده در گلو، گریه های تو ای جوان مرگ غروب خانه حیدر در کنار شعله ها پروانه حیدر موقع مرگ پسر یا علی گفتی بین آن دیوار و در، یا علی گفتی در دل دشمن حمایت از پدر کردی سینه ات را پیش میخ در سپر کردی با تو این امت عجب، همدلی کردند جای دسته گل به دوش هیزم آوردند دود آتش شد بلند از خانه ات مادر شد خزان باغ و گل و ریحانه ات مادر ▪️▪️▪️▪️▪️ هشتک کانال حذف نشود ❌
1_8039895723.mp3
5.96M
🔑کلید جلب محبت امام زمان ارواحنا فداه مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها هستند. اگر میخواهی به امام زمان نزدیک بشی به مادرشان خدمت کن...
🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی...؟ بزنید زهرا رو...😭 زبونم لال... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر ما رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... اونقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... رو زمین افتاد... یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... بابا،،، أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا،،،بلند شو ببین دارن عمه ام زینب و میزنن،،، ای داد بی دادـ،، 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227
اگر قدکمان شدم فدایِ سرت علی اگر ارغوان شدم فدایِ سرت علی تو فاتحِ خیبری و وارثِ پیغمبری و تو ساقیِ کوثری و نورِ دو چشمِ تری و از آسمان برتری و سروری و رهبری ای دلبرم یاعلی سرورم یاعلی رهبرم یاعلی اگر قدکمان شدم    فدایِ سرت علی اگر ارغوان شدم     فدایِ سرت علی تو کلیمی و کلامی و سلیمی و سلامی و رحیمی و به نامی و سفیری و امامی و همان عشقِ مُدامی و سرآغاز و سرانجامِ همه کار تویی دلبرم   یاعلی   سرورم یاعلی   رهبرم یاعلی اگر قدکمان شدم    فدایِ سرت علی اگر ارغوان شدم     فدایِ سرت علی دشمنت دستِ تو را بست و دلِ یاسِ تو بشکست و مرا زد قنفذِ پست و به تن میخ چو بنشست و نگاهم ضربه‌اش بست و چو از کین سندم ریز شد و پاره و بُگسست فدایِ رَهِ تو باد فدک نه که به وَاللّه فداییِ تو زهراست اگر خورده کتک در رَهِ تو نیست خیالی که من حامیِ تو بودم و هستم زِ ازل تا به ابد دلبرم   یاعلی   سرورم یاعلی    رهبرم یاعلی اگر قدکمان شدم    فدایِ سرت علی اگر ارغوان شدم     فدایِ سرت علی ➖➖➖➖➖➖➖
|⇦•این سخن ورد زبانها... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *از امشب همه آستین به دهان میگرفتن گریه می کردن تو اومدی میتونی ناله بزنی کسی بتو نمیگه یا روز ناله بزن یا شب ..دیگه ناله مدینه خاموش شد.دیگه از این‌ خونه صدا بیرون نمیاد. امیرالمومنین می‌فرماید: نیمه شبها بذارید همه چراغهای مدینه خاموش بشه، همه اهل مدینه بخوابن.. حالا حسینم جلو برو،حسنم تو بیا من هم میام کسی قامت زینبم و نبینه، میرن بالای سر مزار مادر..امیرالمومنین اومد خودشو انداخت رو قبر فاطمه آروم آروم با فاطمه اش حرف میزنه...کجا رفتی عزیزم..همین یه دونه تو بودی جواب سلامم رو میدادی. از وقتی رفتی..* این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد *با دلمون بریم مدینه..الان یه دختر بچه ای روی قبر مادرش افتاده یه پسر بچه رو قبر مادر افتاده، همه گریه میکردن ام کلثوم گریه می کرد، زینب گریه میکرد، اباعبدالله گریه میکرد، امیرالمومنین دست رو دیوار میگذاشت گریه میکرد.. اما دیدن امام حسن یه گوشه نشسته زانوی غم بغل گرفته. تو کوچه جلو در می‌نشست تو کوچه‌ رو نگاه میکرد هی به دیوار زل میزد..امیرالمومنین می اومد چی شده پسرم؟ میگفت: بابا! دست رو دلم نزن بابا اون رد رو میبینی رو دیوار مادرم گفته بود هیچی نگم... بعد شهادت بچه ها بیچاره میشن..امیرالمومنین یاد حرف فاطمه افتاد علی جانم نکنه بری بیا بالا سر قبرم بشین قرآن بخون من از تاریکی قبر میترسم.. امشب بگو مادر! اون لحظه ای که همه میرن تو باید به دادم برسی با علی بیا ما رو تنها نذارید.. تو چطور میترسی از تاریکی قبر من نترسم ؟مادر ما به شما زحمت نمیدیم با اون حالتون.. اما به حسینت بگو بیا ما یه عمر برا حسینت سینه زدیم به آقامون بگو آبرومون رو بخره .. گفت: یادم اومد فاطمه گفت بالا سر قبرم بنشین قرآن بخون نشستم قرآن میخوندم در همون حال بودم خوابم برد.. خواب فاطمه رو دیدم پریشونه.. علی جان! چکار میکنی؟ گفتم‌:مگه چیکار میکنم عزیز دلم؟میبینم‌ که خوب شدی زیر چشمات دیگه کبود نیست.. علی جان الان اومدی بالا سر قبر من خوابت برده اما حسینم تو خونه بیدار شده تشنه اشه برو به داد حسینم برس...سراسیمه از خواب بیدار شد بریم حسین بیدار شده .. «صلی الله علیک یا ابا عبدالله» مادره دیگه..مادر نگران بچه اشه.. قبل از اینکه خواست بره گفت: علی جان!" ابکنی وابک للیتامی" برا من گریه کن برا بچه هام گریه کن اما! علی حواست باشه من خیلی حواسم به حسین هست.. علی جان! حوایت باشه نیمه شب ها بیدار میشه تشنه اش میشه من همیشه بالا سرش یه ظرف آب میذارم..فکر میکنی مادر از دنیا بره تموم میشه نه.. همه‌ی حواسش به کربلا بود.. سه روز بود هیشکی آب نخورده بود.دخترِ این مادر شب عاشورا داره دونه دونه وصیتهای مادر یادش میاد..مادر گفت یه روز میاد من نیستم. یه پیرهن گذاشت کنارش یادش نره به من گفت داداشت داره میره زیر گلوش رو ببوس..یادم نره. بابام شب بیست و یک رمضان وصیت کرد.وصیت بابام این بود: همه رو بیرون کرد. فقط بچه های فاطمه بمونن ..همه دارن آروم آروم بیرون میرن دید قمر بنی هاشم خجالت زده داره بیرون میره.ام البنین همیشه می گفت: عباسم! تو غلام بچه های فاطمه ای...تا دم‌حجره رفت امیرالمومنین فرمود: تو کجا میری عباس؟گفت:آقاجان فرمودین بچه های فاطمه بمونن..من غلام اونها هستم. فرمود:بیا همه حرفهام با توعه..عباسم بیا، حسینم بیا زینب داره میبینه دستاتون رو‌گذاشتم تو‌ دست هم ..عباس! یه روزی میاد کربلا من نیستم..حسینم رو‌ یادت نره یاری کنی..هرچی شد حسین منو‌ تنها نذاری. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•این سخن ورد زبانها... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *از امشب همه آستین به دهان میگرفتن گریه می کردن تو اومدی میتونی ناله بزنی کسی بتو نمیگه یا روز ناله بزن یا شب ..دیگه ناله مدینه خاموش شد.دیگه از این‌ خونه صدا بیرون نمیاد. امیرالمومنین می‌فرماید: نیمه شبها بذارید همه چراغهای مدینه خاموش بشه، همه اهل مدینه بخوابن.. حالا حسینم جلو برو،حسنم تو بیا من هم میام کسی قامت زینبم و نبینه، میرن بالای سر مزار مادر..امیرالمومنین اومد خودشو انداخت رو قبر فاطمه آروم آروم با فاطمه اش حرف میزنه...کجا رفتی عزیزم..همین یه دونه تو بودی جواب سلامم رو میدادی. از وقتی رفتی..* این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد *با دلمون بریم مدینه..الان یه دختر بچه ای روی قبر مادرش افتاده یه پسر بچه رو قبر مادر افتاده، همه گریه میکردن ام کلثوم گریه می کرد، زینب گریه میکرد، اباعبدالله گریه میکرد، امیرالمومنین دست رو دیوار میگذاشت گریه میکرد.. اما دیدن امام حسن یه گوشه نشسته زانوی غم بغل گرفته. تو کوچه جلو در می‌نشست تو کوچه‌ رو نگاه میکرد هی به دیوار زل میزد..امیرالمومنین می اومد چی شده پسرم؟ میگفت: بابا! دست رو دلم نزن بابا اون رد رو میبینی رو دیوار مادرم گفته بود هیچی نگم... بعد شهادت بچه ها بیچاره میشن..امیرالمومنین یاد حرف فاطمه افتاد علی جانم نکنه بری بیا بالا سر قبرم بشین قرآن بخون من از تاریکی قبر میترسم.. امشب بگو مادر! اون لحظه ای که همه میرن تو باید به دادم برسی با علی بیا ما رو تنها نذارید.. تو چطور میترسی از تاریکی قبر من نترسم ؟مادر ما به شما زحمت نمیدیم با اون حالتون.. اما به حسینت بگو بیا ما یه عمر برا حسینت سینه زدیم به آقامون بگو آبرومون رو بخره .. گفت: یادم اومد فاطمه گفت بالا سر قبرم بنشین قرآن بخون نشستم قرآن میخوندم در همون حال بودم خوابم برد.. خواب فاطمه رو دیدم پریشونه.. علی جان! چکار میکنی؟ گفتم‌:مگه چیکار میکنم عزیز دلم؟میبینم‌ که خوب شدی زیر چشمات دیگه کبود نیست.. علی جان الان اومدی بالا سر قبر من خوابت برده اما حسینم تو خونه بیدار شده تشنه اشه برو به داد حسینم برس...سراسیمه از خواب بیدار شد بریم حسین بیدار شده .. «صلی الله علیک یا ابا عبدالله» مادره دیگه..مادر نگران بچه اشه.. قبل از اینکه خواست بره گفت: علی جان!" ابکنی وابک للیتامی" برا من گریه کن برا بچه هام گریه کن اما! علی حواست باشه من خیلی حواسم به حسین هست.. علی جان! حوایت باشه نیمه شب ها بیدار میشه تشنه اش میشه من همیشه بالا سرش یه ظرف آب میذارم..فکر میکنی مادر از دنیا بره تموم میشه نه.. همه‌ی حواسش به کربلا بود.. سه روز بود هیشکی آب نخورده بود.دخترِ این مادر شب عاشورا داره دونه دونه وصیتهای مادر یادش میاد..مادر گفت یه روز میاد من نیستم. یه پیرهن گذاشت کنارش یادش نره به من گفت داداشت داره میره زیر گلوش رو ببوس..یادم نره. بابام شب بیست و یک رمضان وصیت کرد.وصیت بابام این بود: همه رو بیرون کرد. فقط بچه های فاطمه بمونن ..همه دارن آروم آروم بیرون میرن دید قمر بنی هاشم خجالت زده داره بیرون میره.ام البنین همیشه می گفت: عباسم! تو غلام بچه های فاطمه ای...تا دم‌حجره رفت امیرالمومنین فرمود: تو کجا میری عباس؟گفت:آقاجان فرمودین بچه های فاطمه بمونن..من غلام اونها هستم. فرمود:بیا همه حرفهام با توعه..عباسم بیا، حسینم بیا زینب داره میبینه دستاتون رو‌گذاشتم تو‌ دست هم ..عباس! یه روزی میاد کربلا من نیستم..حسینم رو‌ یادت نره یاری کنی..هرچی شد حسین منو‌ تنها نذاری. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها نسیمی جانفزا .... مرو ای مهربانِ حیدر بمان یارِ جوانِ حیدر یازهرا یا زهرا یازهرا بزن گیسیوی زینب شانه مرو ای روشنیّ خانه ببین اشکِ یتیمانت را دلت می آید ای حنانه یازهرا یازهرا یا زهرا همینکه صحبت ِ هجران شد چشمِم از بی کسی گریان شد تا که تابوت تو حاضر شد خانه رویِ سرم ویران شد یازهرا یازهرا یازهرا مانده ازجسم تو تصویری دست ِ خود بر کمر می گیری چین ِ افتاده بر روی تو می دهد رنگ وبویِ پیری یازهرا یازهرا یازهرا مثلِ یک لاله پژمردی تو تاکه نامِ مرا بُردی تو فاطمه آبرو ریزی شد پیش چشمم زمین خوردی تو یازهرا یازهرا یازهرا _متن_روضه_مجمع_الذاکرین
|⇦•حتما دری که سوخته... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السلام علیکِ یا زوجهَ مرتَضی.السلام علیکِ یا امَّ الحسن وَ الحسین.السلام علیکِ یا سیدتی و مولاتی،یا فاطمه الزهراء،لَعَنَ اللهُ قاتِليكِ وَ ضارِبيكِ وَ ظالميكِ و غاصِبي حقّك يا أُمي يا سيِّدَتي وَ مولاتي يا فاطمة الزهراء سلام‌الله علیها" *خوبا بهت سلام میدن.ما کی باشیم؟ ولی جواب سلام ما رو هم میدی...شنا فقط مادر خوبا نیستین مادر بچه بد رو هم تحمل می کنه...مادر از بچه بدش رو برنمیگردونه....خسته آمدم...گرفتار آمدم...امیدم به فاطمیه بوده...امید من رو ناامید نکن...به حق اون لحظه ای که هر چی پسرات صدات زدند،جواب ندادی،ناامید شدند،من رو ناامید برنگردون...به حق اون لحظه ای که علی خودش رو رسوند بالای پیکر بی جونت،هرچی صدات کرد،جواب ندادی...ما روضه حضرت زهرا زیاد خوندیم...روضه در و دیوار خوندیم...روضه کوچه خوندیم...به من بگن: جانسوزترین بخش روضه کجاست؟ برای من اینه:اون موقعی که بی بی رو دفن کرد...عزیزش رو به خاک سپرد..."فَلَمّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی امیرالمومنین این دست ها رو به هم زد..."هاجَ به الحُزن..." غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..."و اَرسَلُ دُموعُه علی خَدَّیه..." گریه مرد سخته...مردا تحمل گریه هم رو ندارن...هیات میری،روضه میری حال گریه نداری...تا می بینی بغل دستیت،جلوییت،مرده داره شونه هاش تکون می خوره،دلت میشکنه...برا بچه هات بمیرم...مرد وقتی جلوی بچه هاش گریه کنه،چی میشه؟! بچه دلش از جا کنده میشه،نمی تونه برا باباش کاری کنه... خلاصه من الان در خونه اتم...سرافکنده اومدم مادر...مادر...مادر...* نام تو را نوشتمو پشت جهان شكست آهسته از غم تو زمين و زمان شكست پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين گفتم كه فاطمه، كمر آسمان شكست هجده بهار ديدي و در سوگ تو دلم بعد از هزارو سيصد و چندين خزان شكست ای دل بسوز و بشكن تا باورت شود حتماً دری كه سوخته را می توان شكست بانوی نور در دلتان رنگی از خداست زيباتر است بر قد رنگين كمان شكست با هر دری كه بعدِ نگاه تو باز شد انگار در گلوی علی استخوان شكست : مهدی مردانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦ / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ویژه ایام فاطمیه به نفس حاج حسن خلج ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السلام علیک یا سیدتی و مولاتی یا اُماه .. یا فاطمه الزهرا .. ای بزرگ آیتِ خلاقِ ودود بهترین گوهرِ دریایِ وجود لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود اگر روضه ای خواندم شما گریه میکنید ، ناله میزنید .. بزرگ نشانه‌ی مظلومیت مادرِ ما همینه که قبری نداره .. چرا باید قبرش پنهان بشه؟! چه وحشیایی بودن این جماعت که قبرِ مادرِ ما هم رحم نمیکردن ؟!! .. گمان میکنم اصلا شاید نیاز نباشه خیلی از مصائب رو بگیم! همین که دورِ هم بنشینیم بگیم مادرِ ما قبرش گمه .. همین که دور هم بشینیم و بگیم بابامون علی از خوفِ این کردم چهل صورتِ قبر کند که قبرِ خانوم رو پیدا نکنند .. بمیرم برات علی جانم .. لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود از تو انوار نبوت ظاهر وز تو آثار ولایت مشهود ای به تعظیم تو خم پشتِ فلک وی به تشریف تو عالم به سجود عالم نه فقط کره‌ی زمین و کرات آسمان ها ، عالم وجود یعنی آنچه ماسوالله هست غیر از خاتم الانبیا و ائمه اطهار , افتخار انبیأ و اولیأست که سجده کنن به خاک پای مادرِ هجده ساله‌ی جوان مرگِ ما .. شب تشییع تو ای آیت قدس به علی حضرت احمد فرمود می سپارم به تو زهرایم را همه‌ی دار و ندارم این بود .. سال هاست به لطف بی بی مرثیه سرای آستان اهل بیتم ولی الان گیر افتادم نمیدونم کجای روضه و مصیبتُ برات بیان کنم .. ای بشه یه روز خبرش بپیچه یه عده بچه شیعه ها دورِ هم جمع شدن از مادرشون گفتن همه با هم دق کردن .. ای مادرم .. ای مادرم .. لحظه گاهی به طول یک عمر است «قربون آدم خِبره و روضه بلد ..» لحظه گاهی به طول یک عمر است لحظه گاهی هزار شب یلداست لحظه گاهی کتاب‌ها حرف است لحظه گاهی به طول یک عمر است مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
|⇦•تو فرقانی تو یاسینی.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام ای ذکر خاص حق ثنایت درود ای گفته احمد من فدایت تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو زهرایی تو زهرایی تو زهرا بی بی جان! حیات عشق از خون حسینت بلندی خاکبوس زینبینت امامان آبرومند جلالت امیرمؤمنان محو کمالت پیمبر عاشق راز و نیازت خدا هم فخر دارد بر نمازت *تا قامت به نماز بلند کرد بی بی دو عالم خداوند بالایی‌ها رو خطاب می‌کرد بیاید ببینید زهرای منو داره نماز میخونه افسوس که کاری کردند که همین خانوم نمازشو مجبور بود نشسته بخواند.نه تنها نماز نشسته بود..گفت مادر..* «چرا این روز و شبا شور و غوغا می کنی مادر چرا وقت نماز یک دست بالا می کنی مادر» ملک یا حور یا آدم چه هستی؟ خدا داند خدا داند که هستی تو استاد و جهان دانشگه توست تو قرآن و علی بسم الله توست *بی بی جانم! حیف که قدرتو ندانستن حیف که امانت دارای بدی بودن..حیف که باهات بد تا کردن مادر مادر* تمام آفرینش پای بستت پیمبر خم شد و بوسید دستت گنهکاران چو رو در محشر آرند همه چشم شفاعت بر تو دارند به جز باب عنایاتت دری نیست تو اگر نایی به محشر محشری نیست اگر گیرد کسی از خلق دستی تو هستی و تو هستی و تو هستی *بی بی جانم همه عالم فردای قیامت چشمشون به دست شماست مادر.. و جالب اینجا که شما خودت برای شفاعت دستای عباس رو، رو دست میگیری..آی قربونت بشم مادر.. زبان حال این روزا وشبای امیرالمؤمنین رو بخونم* *تجسم کن خونه بی شمع و چراغ علی رو من نمیدونم بستر و جمع کردن یا نه اصلأ دلشون اومده بسترو جمع کنن یا نه.. هر کدوم یه گوشه زانوی غم بغل گرفتن یکی جا نماز مادرو پهن کرده یکی چادر خاک آلود مادرو بسر کرده، یکی در و دیوارو نگاه میکنه..شاید امام حسن هنوز داغ دار کوچه است.امیرالمومنین هم زانوی غم بغل گرفته..قدیمیا یه ضرب المثلی بود.مثل دعا ورد زبونشون بود میگفتن خدا به چه کنم چه کنم روزگار گرفتارتون نکنه. این روز و شبا علی به چه کنم چه کنم روزگار گرفتار شده ..خونه بمونه یه درد و غم و غصه بیرون خونه یه غم و غصه.. معمولأ وقتی یه نفر از دنیا میره وسایل شخصی شو جمع می کنن دور وریا نبینن داغشون تازه نشه..گیرم وسایل بی بی رو جمع کردن بمیرم با اون در و دیوار چه میکنن..* *مشمول دعای امام صادق باشی امشب انشا الله..فرمود: خدا رحمت کنه هر کسی به مادر ما بلند بلند گریه کنه..* سادات شرمنده مغیره به اشک علی می خنده  سادات شرمنده دست آقا رو با طناب می بنده میبرن میون کوچه ها فاتح حنین و خیبرو یک نفر نیس بگه نامردا وا کنید دستای حیدرو علی را ببن چشم عام بردن علی را عده ای بدنام بردن زدن زهرای او را پیش چشمش مضاف ان اینکه با دشنام بردن *دلم یه جای دیگه رفت..* سادات شرمنده حرمله به اشک حسین می خنده ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭
رفتی و مانـــده در دلم نالۀ بی‌صـــدای تو چه زودمستجاب شدفاطمه جان دعای تو تو تا حیات داشتـی بهـــر علی گریســـتی علی به طول عمر خــود گریه کند برای تو دست خزان رسیدو زد لطمه به برگ یاس من کاش کبودمی‌شدی صورت من به جای تو بعد شهادت تو چـون وارد خانه می‌شوم می‌نگرم به هر طرف می‌شـنوم صدای تو بود من و نبود من، رکـــن همه وجود من با چه گناه پشت در شکــست دنده‌های تو روز ز پا نشســته‌ای روز دو دیده بسته‌ای شب ز چه رفــت زیر گِل روی خدانمای تو تویی که با نثار جان گشـــود بین دشمنان بازوی بســــتۀ مرا دســـت گره‌گـــشای تو هـــم ‌زره علی شدی هم‌ ســــپر علی شدی فـــدایی ره علی، علی شــــــود فـــدای تو تو زیر تازیانه‌ها دویــــــده در قفـــای من چهــــار طفل نازنین دویـــــده در قفای تو قسم به اشک ماتمت قبول کن که "میثمت" ریخته با شـــرار جــــان پارۀ دل به پای تو شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار
|⇦•مرغ اجل.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ * امشب روضه خون کی باشه؟ مولا روضه بخونه، امام حسن روضه بخونه،ابی عبدالله یا زینب.. من میگم اجازه بدید مادر پهلو شکسته خودش روضه بخونه. همه دور بستر نشستن. صدا زد علی جان...* مرغ اجل به دور سر من پریده است امشب هِلال آرزوی من دمیده است آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است * امیرالمومنین هرچی فاطمه می گفت، فقط از خجالت سرشو پایین انداخته بود. زهراجان! من حلال کنم؟ دورت بگردم. تو بخاطر من اومدی تو کوچه. تو بخاطر من رفتی پشت در، تو بخاطر من پهلوتو شکستن، بخاطر من بازوتو خورد کردن، بخاطر من با مسمار به سینه ات زدن. من حلال کنم...؟ * آقا بیا و محتضرت را حلال کن از عمر فاطمه شب آخر رسیده است از جان بلای عشق تو بر جان خریده ام حالا اگر نحیف ام و قدم خمیده است *علی جان تا حالا بهت نگفته بودم. اما شب آخریه میخوام بهت بگم قربونت برم. حداقل بدونی چرا این همه مدت تو خونه ازت رو گرفتم...* با هر چه داشت دشمن تو ریخت بر سرم اینگونه گُل کسی به دو عالم نچیده است * آی مادر مادر مادر مادر...علی جانم! قربونت برم. خیلی ازت عذرخواهم یدونه شم اینه. اگه دیدی نو به نو هی بسترمو راسما عوض میکرد.. هی بسترم دوباره گلدار میشد...* وقت نفس کشیدن خود زجر می کشم این دردِ زخم سینه امانم بریده است * یه خواهش ازت بکنم علی جان.دورت بگردم...* هنگام غسل هرچه که دیدی صبور باش اما زینب که دنده های شکسته ندیده است *برا دخترم سخته مادرشو اینطوری ببینه جلو چشماشو بگیر زینب نبینه... زینب خیلی روضه های سخت باید ببینه. هوای دخترمو داشته باش علی جان...* دادم کفن به زینب و دیدم به چشم تر از غصه رنگ دخترم از رخ پریده است * وظیفه ی سنگینی رو دوش دخترم گذاشتم. هی یک به یک کفن ها رو میشمرد. هی میگفت: مادر مگه نگفتی یکی برا توئه یکی برای بابامه یکی برا داداش حسن؟ یدونش کمه. اینطوری که من میشمرم برا حسین چیزی نذاشتی. صدا زد عزیز دلم! این پیراهنو با دستای خودم درست کردم. این سهم حسینه. اما یه موقعی بهش میدی که دیگه بچه ام تنهایی تنها میشه. هی صدا میزنه "هل من ناصر ینصرنی" هیچ کسی جوابشو نمیده. تو اون وداع آخر میری اینو میدی دست داداشت...* سنگ صبور توست حسن بعد من فقط از او مپرس آنچه که در کوچه دیده است * من بهش گفتم چیزی بهت نگه. تا دم جون دادنم ازش سوال کنی دیگه هیچی نمیگه. اما خیلی مواظب پسرم باش. این چنده روزه دیده که از خواب می پره. هی میگه نانجیب نزن. جلو چشم من نزن... "ابکنی وابکن الیتامی." گریه کن. برا یتیمی بچه هامم گریه کن. اما اون چیزی که بیشتر از همه نگرانشه حضرت زهرا اینه. علی جان...!* هر شب حسین من ز عطش می پرد ز خواب مادر صدای العطش از او شنیده است * هی صدا میزنه وا اُمّاه! أنا العطشان... اگه میخوای حضرت زهرا درو باز کنه یکی یکی راهتون بده تو خونه همینه. حسین حسین... قیامتم حضرت زهرا دنبال این صدا میگرده. حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
4_5857409242176161478.mp3
6.88M
بند اول✅ آشوبه از غم دله زارم بعد تو گریه می شه کارم تنهام نزار دارو ندارم خانوم خونم تو اسمون هستی تو ماهم زهرا ببین تو سوز اهم نشو رفیق نیمه راهم خانوم خونم اتیش گرفته جونم /از غمه تو عزیزم من و بهم می ریزه /ماتمه تو عزیزم (نرو نرو یازهرا) بند دوم✅ جونی نمونده به تنه تو خونی شده پیروهنه تو گریونه چشم حسنه تو خانوم خانوم غمگین ترین مرد زمونم بار غمت خم کرده شونم اگه بری تنها می مونم خانوم خونم از داغ تو عزیزم /هر لحظه من می سوزم غصه میاد تو سینم /تا چشم به در می دوزم (نرو نرو یازهرا) ✅بند سوم حیدر پریشونه می بینی بی تاب و دلخونه می بینی چشماش چه گریونه می بینی عزیزه جونم اون که از حیدر کینه داشتش تودلش انگار رحم نداشتش رو چادر تو پا گذاشتش عزیزه جونم در بین شعله زهرا /هر گز نمی ره یادم صدا زدی که فضه /بیا برس به دادم (نرو نرو یازهرا) به قلم شاعران اهل بیت نفس حاج سید وحید مصطفوی
🖤🍃🥀🍃🥀🍃🖤 ای روح و روانم یا فاطمه جانم🕊 ای یار جوانم ، یا فاطمه جانم🕊 ای ماه دل آرای شب تیرهٔ حیدر ای نور دو چشمان من ای دخت پیمبر جانم به لب آمد ز غمت لالهٔ پرپر بی تو چکنم با دل غمگین و مکدر ای حافظ جانم ، یا فاطمه جانم🕊 از داغ تو یا فاطمه شد قامت من خم زانو به بغل کرده حسین زین غم و ماتم ای بضعهٔ پاک تن پیغمبر خاتم‌ بارم ز بصر اشک فراق تو دمادم ای سرو چمانم ، یا فاطمه جانم🕊 می لرزد ازاین ماتم عظما بدن من بیتاب شده بازوی خیبرشکن من جز تو که بود تا که‌ شود هم سخن من‌ شد سربه گریبان ز غم تو حسن من ای تاب و توانم ، یافاطمه جانم‌🕊 چندی ست که لبخند ندیدم به لب تو‌ جانم به فدای دل پرسوز و تب تو زینب شده بی تاب ز رنج و تعب تو‌ آتش زده برسینه‌ی او آه شب تو ای حافظ جانم ، یا فاطمه جانم🕊 یارب به حق فاطمه محبوبه‌ی اطهر بگذر زگناهان همه درصف محشر از سینه‌زن و مرثیه‌خوانش حق حیدر بنما نظر لطف تو بر سید مضطر خورشید جهانم ، یا فاطمه جانم🕊 🖤🍃🥀🍃🥀🍃🖤 شاعر: 👌 بانوای ذاکراهل بیت ع🎧 🎤👌
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس کربلایی امین شادکام و کربلایی حسین ستوده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چنان مسمار در قلبم فرو رفت که محسن گفت مادر سینه ام سوخت ریختن تو خونه ام با داد و بیداد این اولین باره دیدم فاطمه افتاد اون نانجیبه بی‌شرف پست سر زنو بچه من میزنه فریاد *ناله داری بگم..* اومد زد چه جور بگم چقدر زد بگم چه دیدم که مو سفیدم چقدر تو کوچه‌ها همراه مادرم دویدم چهره‌ی زردم دستای سردم روی خاک دنبال گوشواره بودم، پیدا نکردم واااای غرور واسم نذاشتن جلو من جلو من رو چادرش هی پا میذاشتن * امام باقر فرمود یه جوری زده بود تو صورت مادرم سفیدی چشمش سیاه شد..* اومدم کمک کنم بهش نذاشتن دیگه پا نشد یه جوری مادرمو زدن که مثل قبلنا پا نشد ضربه پا زدن مادرم مشغول صحبت بود که اینا، بی هوا زدن یه جوری زد بازوم شکست نعره می کشید قنفذ مست می‌گفت بزن فاطمه رو با هر چی که هست * سیدا گوش می‌گیرن بگم..* تازیونه چرخید توی دست رو ابرو نشست ابروی مادرم شکست نشد که پا شه بغض تو صداشه دل مادرم به این خوش بود که یک مرد باهاشه صدام پیچیدش تو کل شهرو یه نفر کمک کنه مغیره کشتش مادرم رو وااااااای می‌دونست پا به ماهه *صدا زدن علی جان تو برو مسجد بچه‌هارم آماده کرد فرستاد سمت مسجد آره والا بچه نباید جون دادن پدر و مادر رو ببینه..* تا که جارو بزند پا شد و بازو را بست به روی دست خودش دسته ی جارو را بست بین جارو زدنش بازویش از کار افتاد تا نگاهش به نوک تیزی مسمار این میخ محسنمو ازم گرفت گریه کنید مادر ما بی‌گناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود * تو مقتل اومده عین عبارته "تُدیرُ طَرفاً خَفیّاً الی رَحلِکَ و بیتِکَ" میگه دیدن سیدالشهدا با گوشه‌ی چشمش داره نگاه میکنه، سکینه داره صدا می‌زنه.. گرفتی چرا گفت: ای استخوان شکسته حیدر.."فرفسه برجله" ,برید مقتلو بخونید یعنی لگدی که به سینه بخوره میگن "فرفسه"..یه جا دیگه تو گودالم اومده نوشتن جوری به سینه‌ی سیدالشهدا لگد زدن آقای ما با صورت به زمین خورد روی این صورت زرد و زار پاتو نذار پاتو نذار پاتو نذار به گلوی پاره با فشار پاتو نذار «حسین جان، آقا » *هزار و‌ چهارصد ساله میگن که خواهرش رفته تو گودال نیزه شکسته ها رو کنار زده شمشیر شکسته ها رو کنار زده..یه سئوال کسی مگه با نیزه شکسته جنگ می ره؟ کسی مگه با شمشیر شکسته جنگ می ره ؟پس چرا میگن نیزه شکسته‌ها رو شمشیر شکسته‌ها را..؟* نگام به سمت علقمه کجاست برادرم ببینه دست به دست داره می گرده معجرم منو زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل صد نفری زدن اباالفضل اباالفضل اباالفضل گفت عمه! عمه! یه پارچه بده سرمو بپوشونم اینا نامحرمن.. عمه نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم *یه ضربه تو سینه ی زهرا زدن من خودمم فکر می کردم پشت در زده دیدم تو مقرّم نوشته یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. یه نگاه کرد اینور کوچه دید هیچ خبری نیست. زهرا که افتاد رو زمین من نمی گم مُقَرَم میگه اینقده با پا زد.."فرفسه برجله" یعنی خورده تو سینه اش.. تو گودال زدن تو سینه ی ابی عبدالله اما من یه جور دیگه می گم دختر علی دوید تو گودال گفت: دختر علی برگرد اینجا دعوا مردونه اس.. گفت: زندگیم‌ زیر زانواته کجا برگردم؟ عبارت اینه ..شمر یه نیزه برداشت گفت برمی گردی یا نه؟ گفت: زندگیم زیر زانواته یه نیزه زد تخت سینه ی زینب ..* «یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه یا مظلوم حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ‌ مادر / نفسش اعجازه چادر خاکی شو / رو سرم می ندازه مادر / دوای هر درده قیامت دنبالِ / نوکراش می گرده حضرت مادر زیر پر چادرتن این همه نوکر با تو تماشایی تره صحنه ی محشر حضرت مادر بارون رحمتی - من مثل یک کویر ای مادر حسن - دست من رو بگیر امنا فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مادر / ضربان حیدر سوامون کن توی / شلوغیِ محشر شأنت / فوق هر ادراکه پسرت ارباب / همه ی افلاکه دل بی قراره حاجت اگه داری بیا رد خور نداره جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره دل بی قراره بارون رحمتی - من مثل یک کویر ای مادر حسن - دست من رو بگیر امنا فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مادر / چرا چشمات تاره چش زینب سمتِ / خونِ رو دیواره مادر / چِقَدِ دلتنگی با چهل تا مردِ / بی حیا می جنگی افتادی از پا آخرشم با لگدش کَنْدْ درو از جا افتادی توی کوچه ها یکه و تنها افتادی از پا هیزم  آوردن و - در رو آتیش زدن افتادی رو زمین - پیش چشم حسن امنا فاطمه ۴ ✍ .👇👇