@babolharam_net/حاج مهدی رسولی14001215eheyat-rasouli-madh.mp3
زمان:
حجم:
3.32M
|⇦•عُشّاق چون به درگه .....
#مدحوتوسل ویژۀ ولادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و سرداران کربلا اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عُشّاق چون به درگه معشوق، رو کنند
از آب دیدگان تنِ خود شستوشو کنند
اوّل قدم ز جان و سر خویش بگْذرند
در خون دل، تهیهی غسل و وضو کنند
قربانِ عاشقی که شهیدان کوی عشق
در روز حشر رتبهی او آرزو کنند
عبّاس نامدار که مردان روزگار
از خاک کوی او طلب آبرو کنند
بیدست مانْد و داد خدادست خود به او
آنان که منکرندبگو روبهرو کنند
گر دست او، نه دست خدایی است پس چرا
از شاه تا گدا همه رو سوی او کنند؟
درگاه او چو قبلهی ارباب حاجت است
بابالحوائجش همه جا گفتوگو کنند
#شاعر: سیدعباس جوهری
در هم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته
بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته
این صدا اصلا صدای گریهی یک طفل نیست
در حسینیه کسی انگار دم برداشته
من که باور میکنم این طفل وقت بازیاش
ماه را از آسمان ها دستِ کم، برداشته
من که باور میکنم این طفل از روز نُخست
گفته یا مولا و در خانه قدم برداشته
حلقه های اشک در چشمان بیتاب علی
پرده ها از رازِ دستانِ قلم برداشته
دست از قنداق وا کرده است، یعنی یا حسین
از همین امشب اباالفضلت علم برداشته
مشکیلد قالاسا هر کیم، دنیاده یا اباالفضل
سسلر آدین اورکدن، امیداد یا ابا الفضل
بابَ المُراد ابالفضل، بابَ نیجات
|⇦•امشب گذری کردم...
#مدحوتوسل ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امشب گذری کردم از کوچه ی میخانه
دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه
ساقیِ بلاجویان شاداب و لبِ خندان
می داد به سرمستان پیمانه به پیمانه
من بودم و تنهایی در حلقه ی شیدایی
دستی زِ کرم آمد ناگاه روی شانه
گفتا منشین خاموش در محفلِ ما رندان
برخیز غزل خوان شو، مستانۀ مستانه
سرمست بخوان یا هُو جای نگرانی نیست
مولاست که می بخشد عیدانۀ شاهانه
برخواستم و خواندم یا مُحسِن و یا مُجمِل
ما را بنواز امشب ای لطف کریمانه!
هُو هاتفی از یثرب می گفت دَم مغرب
افطار بفرمایید از سفره ی جانانه
فرمود: کسی مولا فرموده بفرمایید
کردند همه طاعت، فرمانِ مُلوکانه
چه سفرۀ رنگینی گسترده به ایوان بود
بِسمِ لَه هنگامِ افطار «حسن جان» بود
ای خال و خط و چِشمت تصنیف دل آرایی
نامت حَسن و حُسنت سرچشمه ی زیبایی
هم قامت تو موزون هم صورتِ تو محشر
پا تا سرت ای مولا! مجموعه ی غوغایی
افلاک همی گردد گِرد قد و بالایت
رخسارِ جهان افروز گیسو شب یلدایی
ای روزی هر روزم وابسته به دستانت
ای کاش که رِزقَم را همواره بیفزایی
اوّل قدمِ طاها اوّل پسر مولا
اوّل ثمر عشقِ صدیقه ی کبرایی
ای سفره ی گسترده وی رحمت بی پایان!
ما را بنواز امشب ای رأفت زهرایی
کو حاتم طایی تا پیشِ تو زند زانو
سالار کریمانی تو حاتم طاهایی
ای حِلم خداوندی اسطوره ی صبری تو
فرمانده بی لشکر سردار شکیبایی
رویای شب و روزم خورشید دل افروزم
عمری ست که با عشقت می سازم و می سوزم
ای نام گران قَدْرَت بسم الله قرآن ها
وی جنبش لب هایت آرامش طوفان ها
هر کس غزلی خواند در مَدحَت تو جانا
می بندد و می سوزد دیوان غزل ها را
خورشیدی و چون خورشید سلطانیِ تو مُحرز
ای سِـیطره ات حاکم بر سلطه ی سلطان ها
ای میمنۀ هستـــی در مِیسره ی چشمت
وی هم چو علی فاتح در عرصه ی میدان ها
در چـشم بلا خیزت خون همه خوابـیده
ای کشته ی بالفطره از حُسن تـــو انسان ها
هم عرش تو را خواند هم فرش تو را خواند
پایی بزن ای عرشی! در گوشه ی ویران ها
لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر
مُردنـد به عشق تو این پاره گریبـان ها
در پاسخ این پرسش «اَلمُلکْ لِمنْ اَلیوم»
رو سوی تو می چرخد انگشت سلیمان ها
فریاد زنم محشر از عمقِ دل مستم
از طایفه ی عشقم مجنون حسن هستم
#شاعر:مجتبی روشن روان
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_مهدی_رسولی
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜