eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️استعمار نو (بخش اول) 🔹 پدیده‌ای تاریخی است که در مدت نزدیک به پنج قرن در بسیاری از کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین سلطه داشته است. نفوذ کشورهای استعمارگر در کشورهای تحت سلطه به اشکال گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صورت گرفته است. به سبب وجود این شکل‌های مختلف، را به دو نوع کهنه و نو تقسیم‌بندی نموده‌اند. شکل اولیه‌ی استعمار این‌گونه بود که برای قدرت استعمارگر، امنیت نظامی، منافع اقتصادی و به‌طور کلی برتری بیشتری را به همراه آورد. از طریق فتوحات نظامی یا مهاجرت و مهاجرنشینی،‌ کشورهای دیگر را تحت سلطه‌ی خود درآوردند و با ایجاد کمپانی‌های تجارتی اقتصاد این کشورها را تحت تأثیر شدید فعالیت‌های بازرگانی خود قرار دادند. بین سال‌های ۱۷۶۳م تا ۱۸۷۰م رشد استعمار کمتر بوده است، زیرا اروپائیان درگیر مسائل داخلی و انقلاب‌های آزادی‌بخش و انقلاب صنعتی بودند. 🔹اما از سال ۱۸۷۰م تا جنگ جهانی اول، رشد استعمار بسیار سریع بود و تمامی آفریقا و خاور دور به‌جز چند کشور را در برگرفت. [۱] اما پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد و به‌ویژه در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰م شاهد رشد سریع جریان استعمارزدایی و مبارزه برای کسب استقلال سیاسی بودیم. به‌طوری که تعداد کشورهای عضو سازمان ملل افزایش یافت و این کشورها با در دست داشتن اکثریت در مجمع عمومی، مسائل مربوط به توسعه‌ی اقتصادی و اجتماعی را مرکز توجه سازمان ملل قرار دادند. [۲] بدین ترتیب دوران استعمار کهنه به‌سر آمد و کشورهای زیادی به استقلال دست یافتند اما در دوران پسااستعماری، به دلایل مختلف همان اما این بار به شیوه‌های جدیدی ادامه یافت که از آن به تعبیر می‌شود. در مجموع ارتباط کشورهای پیشرفته (استعمارگران) سابق با کشورهای استقلال یافته (مستعمرات سابق) به‌گونه‌ای شکل گرفته است که آن‌را استعمار نو می‌نامند. [۳] 💠علل استمرار استعمار به شکل جدید 🔹به دلیل تأثیر شدید بر کشورهای مستعمره، استعمارزدایی آنان نه تنها مشکلات آن‌ها را حل نکرد، بلکه این کشورها دچار دوگانگی شدند. آن‌ها از یک طرف خواستار کمک‌های اقتصادی کشورهای پیشرفته یا همان هستند و از سویی دیگر نمی‌خواهند در مسائل داخلی آن‌ها دخالتی صورت گیرد. کشورهای پیشرفته نیز هنوز به این کشورها و به‌ویژه بازارهای داخلی و مواد خام و اولیه آن‌ها نیازمندند و می‌خواهند به این مهم دست یابند. [۴] رشد اقتصاد سرمایه‌داری و صدور سرمایه برای بهره‌برداری از منابع سرزمین‌های دیگر، روابط اقتصادی کشورهای صنعتی استثمارگر را با کشورهای کوچک وارد مرحله‌ی تازه‌ای کرد؛ به این ترتیب که کشورهای صنعتی، از راه صدور سرمایه و مکانیسم جهانی قیمت‌ها و داد و ستد مواد خام با کالاهای ساخته‌شده و فشارهای سیاسی و اقتصادی، از کشورهای کم‌رشد بهره‌کشی می‌کنند و این رابطه، عنوان به خود گرفته ‌است و بسیاری از ملت‌های کوچک و تازه آزادشده را علیه این نوع رابطه‌ی‌ سیاسی و اقتصادی برانگیخته‌است. [۵] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] ساعی، احمد؛ مسائل سیاسی اقتصادی جهان سوم، سمت، چ ۴، ۱۳۸، ص ۴۹ [۲] کانر، جیمز؛ مفهوم امپریالیسم اقتصادی، ترجمه علی‌ کشتگر، روزبهان، چ سوم، ۱۳۵۸، ص ۷۲ [۳] فربد، ناصر؛ عصر استعمارزدائی، امیرکبیر، چ اول، ۱۳۵۶، ص ۷۵ [۴] پلینو، جک سی؛ و آلتون، روی؛ فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه ابوالفضل رئوف، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۵، ص ۳۰ [۵] آشوری، داریوش؛ دانشنامه سیاسی، تهران، نشر مروارید، چ ۱۶، ۱۳۸۷، ص ۲۸ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️استعمار نو (بخش چهارم) 🔸 پدیده‌ای تاریخی است که در مدت نزدیک به پنج قرن در بسیاری از کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین سلطه داشته است. نفوذ کشورهای استعمارگر در کشورهای تحت سلطه به اشکال گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صورت گرفته است. به سبب وجود این شکل‌های مختلف، را به دو نوع کهنه و نو تقسیم‌بندی نموده‌اند. 2⃣نهادهای مالی بین‌المللی 🔹برخی از نهادها و سازمان‌های بین‌المللی وابسته به که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به و اشاره کرد یکی از ابزارهای مهم تداوم در عصر استعمار نو می‌باشند. این سازمان‌ها پس از جنگ جهانی دوم و به منظور مدیریت امور مالی در سطح بین‌المللی و پیشگیری از تکرار بحران‌ هایی همانند بحران‌های دهه‌ی ۱۹۳۰م به وجود آمدند. با وجود آن‌که این سازمان‌ها شامل کشورهای متعدد جهان هستند، اما غلبه‌ی کشورهای قدرتمند و در آن‌ها کاملا آشکار است. 🔹تأثیر این نهادهای ملی بین‌المللی بر کشورهای کم‌توسعه‌یافته این است که چون این کشورها نمی‌توانند مشکلات خود را تنها از طریق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و فعالیت شرکت‌های فراملیتی حل کنند به استقراض خارجی روی می‌آورند که یکی از راه‌های متعدد آن دریافت وام از همین مؤسسات مالی است. اما دریافت این‌گونه وام‌ها الزاما آثار مثبتی بر اقتصاد کشورهای دریافت‌کننده‌ی وام نداشته و بر عکس موجب بحران‌های مختلف اقتصادی از جمله بحران بدهی کشورهای جهان سوم در دهه‌ی هفتاد شد. در نتیجه‌‌ی پرداخت‌ وا‌م‌های‌ بی‌حساب‌ از جانب‌ بانک‌های‌ خصوصی‌ و دولتی‌ غربی‌ و بدهی‌های‌ انباشته‌‌شده‌ی‌ کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ و چند کشور کمونیستی‌ و عدم‌ توانایی‌ این‌ کشورها در بازپرداخت‌ منظم‌ بدهی‌های‌ خود، به‌وجود آمد. 🔹افزایش‌ شمار کشورهایی‌ که ‌طی‌ نیمه‌ی‌ دوم‌ دهه‌ی‌ ۱۹۸۰م از عهده‌‌ی بازپرداخت‌ بدهی‌های‌ خود برنیامده‌اند، بحران‌ مداوم‌ و روزافزونی‌ در بازارهای‌ مالی‌ جهان‌ به‌ وجود آورد. ناتوانی‌ در بازپرداخت‌ها و تهدید به‌ عدم‌ پرداخت‌ها، نتیجه‌اش‌ این‌ بود که‌ بدهی‌های‌ پرداخت‌نشده‌‌ی کشورها به‌ فهرست‌ بدهی‌های‌ پیشین‌ افزوده‌ شود؛ وام‌های‌ جدیدی‌ از صندوق‌ بین‌المللی‌ پول‌ دریافت‌ گردد، و بانک‌ جهانی‌، برای‌ از سر گرفتن‌ پرداخت‌هایش‌، شرایطی‌ معین‌ کند. [۱] امروزه نیز راه‌حل‌های صندوق بین‌المللی پول به استمرار نظم فعلی در مناسبات اقتصاد بین‌المللی کمک می‌کند و منافع کشورهای صنعتی غرب را تضمین می‌نماید. ... پی نوشت؛ [۱] ثقفی خراسانی، علی‌رضا؛ سیر تحولات استعمار در ایران، مشهد، نشر نیکا، ص ۲۰۷ نویسنده؛ عباس عمادی منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع) @tabyinchannel