- Rusty lake !
- I've lost myself and i lost you !
I always felt like life was a beautiful sad song .
تو استراحت های بین درس خوندنم تنها، موزیکِ مورد علاقمو پلی میکنم، چشمامو میبندم تا دوباره انرژی لازم برای چند ساعت درس خوندن رو پیدا کنم.
توی درسِ سوم جامعه شناسی یه مطلبی وجود داره و اون اینهکه:آدما متوجه نظم نمیشن،چون بهش عادت کردن!اگر بر فرض چیزی سر جاش نباشه فوری متوجه این موضوع میشیم بخاطراینکه اون جایی که باید باشه، نیست؛کسی به این توجه نمیکنه که اون گلدون بدبخت تمام طول زندگیش گوشه دیوار بوده.بنظرم محبت و دوست داشتن آدما مثل این رابطه نظم و بی نظمی میمونه.شاید دلیل اینکه کسایی که احساسِ افراد رو نادیده میگین این باشه:اون ها همیشه درگیر این موضوع بودن که دوست داشتنِ خودشون رو به فردِ مورد نظرشون نشون بدن؛غافل از اینکه نمیدونن هر چقدر بیشتر تلاش کنن،اون فرد بیشتر ازشون فاصله میگیره:>
من تو روابطم آدم سخت گیری نیستم؛جنبم بالاست و زود ناراحت نمیشم و اشتباهات دیگرانو معمولاً نادیده میگیرم ولی فکر کنم حقِ اینو دارم که الان ازت عصبانی باشم حتی اگر بیای و منو توجیه کنی که اشتباه شده!ناراحتم از اینکه نمیتونم نادیده بگیرم این موضوع رو و سعی کنم که برام اهمیتی نداشته باشه؛ اما متاسفانه نمیتونم حتی برای تو تفاوتی قائل شم.
آره.ناراحت و عصبانیم که راحت داری کاری میکنی که نسبت بهت سرد شم.