روزمرگی نویس!🌧️🍁
به یه چی پِی بُردم دیگه تحمل گرسنه موندن و ندارم وقتایی که بهم غذا نمیرسه اصلا آدم قابل تحملی نیست
الان یه جعبه ی پر از اینا
خوشحالم میکنه 😭
«که من پياده تواَم؛
تجريش و شريعتی و نواب و صياد و هنگام و شباهنگام توام!
من انقلاب توام؛
چمران نه، هفت تير خوردهی توام!
من به تنهايی تهرانِ توام :)!»
روزمرگی نویس!🌧️🍁
«که من پياده تواَم؛ تجريش و شريعتی و نواب و صياد و هنگام و شباهنگام توام! من انقلاب توام؛ چمران نه،
میتونم برای اینطور نوشته ها بمیرم بمیرم :)
May 11
روزمرگی نویس!🌧️🍁
«که من پياده تواَم؛ تجريش و شريعتی و نواب و صياد و هنگام و شباهنگام توام! من انقلاب توام؛ چمران نه،
این متن مالِ کتاب اسکارلت دهه شصت عه.. مال سجاد افشاریان..
وای
باید بخرمش 🥲🥲🥲🥲
روزمرگی نویس!🌧️🍁
الان یه جعبه ی پر از اینا خوشحالم میکنه 😭
وِی خود را مظلوم کرده و با گفتن
جمله ی :« بابااااااااا کاکائو میخوام :_)» نیاز خود را به ثمر رساند 🥲😂