#سلبریدی ها و تَکرارچیان عبرت نگیر:
چرا آخوندها نیستن
چرا آخوندها هستن
چرا عراقیها نمیان کمک
چرا عراقیها میان کمک
+داستان معروفی وجود دارد درباره پیرمردی که به اتفاق نوه خود برای فروختن الاغش راهی شهر میشود. پیرمرد افسار الاغ را بدست میگیرد و در حالی که قدم زنان با نوه اش گرم صحبت است به طرف شهر به راه میافتد. رهگذران با دیدن آنها میگویند: عجب احمق هایی چرا سوار الاغ نمیشوند؟
بعد از شنیدن این حرف پیرمرد و نوه اش هر دو سوار الاغ میشوند. کمی جلوتر رهگذری میگوید: جداً بیرحمی نیست که دو تا آدم سوار یک الاغ مردنی شوند؟
از آنجا به بعد نوه پیرمرد پیاده میشود. رهگذران بعدی میگویند: چقدر بی انصاف است که این پیرمرد سوار الاغ باشد و این بچه کوچولو پیاده راه برود؟
پیرمرد با شنیدن این حرف جایش را به نوه اش میدهد. رهگذران بعدی میگویند: عجب زمانه ای شده! پیرمرد بیچاره باید پیاده برود و بچه سواره.
سرانجام آنها در حالی که به شهر رسیدند که الاغ را با زحمت بسیار بر کجاوه ای حمل میکنند.
پس
#جماعت_دائما_غرغرو رو بی خیال
@Buh_LOL
یجوری یه عده از برعندازها و اصلاح طلبان از آزادی (با وثیقه) #نجفی انتقاد میکنن
انگار همه اونایی که به مقتوله میگفتن پرستو، خائن، کافر، مهدورالدم و... همش ما بودیم!
#جماعت_دائما_غرغرو
#بهلول
@Buh_LOL