پریدن شور بهاری فروردین و نامحسوس گرم شدن هوا همزمان است با امتحانات میانترم و پایانترم. تلخی این فرآیند هیچ وقت تکراری نمیشود!
همهی چیزی را که باید بخوانیم تا زندگی کنیم، با بوی کهنگی ریختهاند در یک سری کتاب تا امتحان بدهیم؛ مدرسه و حوزه و دانشگاهش هم هیچ فرقی ندارد. با حفظ کردنش و کسب نمره و مدرک، میتوانیم خود را نخبه جا بزنیم و کم کم خودمان هم باورمان شود نخبه شدهایم؛ بدون اینکه دردی را دوا کرده باشیم!
روزهای امتحانات از آن وقتهایی است که پناه میبرم به کتابهایی که قهرمان واقعی دارند تا التیامی باشد برای قلب دردناکم؛ روایت موفقیت میخوانم و هر بار مطمئنتر میشوم که اگر قرار است کاری کنم باید به دنبال راهی خارج از راههای موجود باشم. راههای آسان و همواری که رهروانش زیاد است، نمرههای ۲۰ش زیاد است، مدرک دکترایش زیاد است... «
آرزوهای دستساز» از آن کتابهایی است که به امتحانداران تحولخواه و آرمانگرا توصیه میکنم در حال دمغ امتحانی بخوانید!
✍حُرّه_عین
«آرزوهای دستساز» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/69563
@anarstory