مرگ قشنگ حاج عباس
همین چند روز پیش رضا تشکر می گفت :
شمر و امام حسین بسیاری با دست حاج عباس تربیت شده اند که امروز در بین ما نیستند .
از اواخر قاجار را به روشنی فرایاد داشت و اهل معرفت بود .
حاج عباس تشکر گلستانی از چوب خشک هم شبیه خوان تربیت می کرد . چند بچه را می سپردی دستش با همان عصا و ایما و اشاره چنان رقیه می شدند که جمعیت اشک می ریختند و به سر و صورت می زدند. چنان طفلان مسلم می شدند که خودشان هم باور می کردند .
صدایش به سختی بیرون می آمد ولی همان چند کلمه ای را که می شنیدی مروارید بود و چه اشکی می ریخت برای شهید کربلا .
حاج عباس تشکر لحظاتش سرشار از عشق به مولای لب تشنه بود .اما آنجا که باید پای شبیه مدیریت کند و حواسش به اجرای برنامه بود . حواسش به اولیا و اشقیا بود .ولی وقتی به آخر ماجرا می رسید و می دید باز کار از کار گذشته پیشانیش را می گذاشت روی عصا و های های می گریست .
این روزها با خزان درد آور زندگی آدم ها که مرگ پیر و جوان برای ما یک اتفاق معمولی شده است از کنار مرگ حاج عباس به سادگی نگذرید .
او یک سرمایه بود . سرمایه ای که نه برای گلستان و طرقبه برای کشور فقدان بود . مثل حاج عباس در کشور به تعداد انگشت نداریم . نمی دانم برای حاج عباس چه کردیم ؟( خاطرم هست فیلم مستندی شهرداری طرقبه برای او و تعزیه اش ساخته است ) نمی دانم حاج عباس برای بقای تعزیه گلستان کاری کرد و رفت یا بعد از مرگ آخرین تعزیه خوان نقش شمر ( مرحوم برزگر ) بساط تعزیه جمع شد ؟ گمان نمی کنم . حتما فکری برای گریه های ما بعد از کرونا کرده بعد رفته. حواس حاج عباس به همه چیز بود .
او که به همت مردم محله گلستان بساط تعزیه را برپا می کرد امروز به دیدار مولایش رفته .
واقعا قشنگ نیست؟ دنیا بچرخد و بچرخد ، حاج عباس تشکر حکومت های بسیاری را ببیند و بیش از صد سال عمر کند هر سال سیصد و شصت و پنج روز را طی کند و مرگش بیفتد به همان ده روزی که عاشقش بود . همان ده روزی که حالش دست خودش نبود . همان ده روزی که چشمش از اشک تهی نمی شد . حاج عباس عمر پر برکت و ارجمندی داشت . مرگ خوبی هم داشت . خودش که حال می کند از این سفر ، فقط فراقش دل ما را به درد می آورد. بی تابی ما از فقدان حاج عباس است و هنری که به فراموشی سپرده می شود .
یاد حاج عباس تشکر گلستانی همیشه سبز
قاسم رفیعا
🌸
@golestaneghadimojadid🌸
✍️
#MHG