به نام خداوند بینا
بخاری، بخارپز، بطری آب سیب، فلاسک چای، دستمال کاغذی، سطل زباله، بالشت، کتاب بیشعوری، پنکه، قاب عکس پدربزرگ.
صدای آمدن پیام برای موبایلم، صدای ویدیو آشپزیِ موبایل مادرم، صدای پدر مادر و برادرم، صدای جیرجیرک، صدای شکستن قولنج دستم.
زندگی پیچیده و غمانگیز است .
چند دقیقه پیش مکالمه یک ساعت و نیمهی من با رفیقم به اتمام رسید، چقدر حرف زدیم. البته بیشتر یاوهگویی کردیم. همین هم خوب است. نشستهام پایینِ تخت مادرم که گوشی به دست ویدیو های کانال هایش را با صدای بلند میبیند.
پدرم روی مبل دراز کشیده، امّا من دوست ندارم بخوابم، میخوام سریال یوسف پیامبر ببینم، قسمت حساس سر رسیده. به گمانم درونگرا هستم. کدام رفتارم نشانه غم عظیم دلم است ؟ و اینگونه است که خوانده متوجه نمیشوند. کدام یک از کلمات وصف اتفاقات خانه حاوی غم است ؟ هیچکدام امّا همچنان برای من زندگی پیچیده و غمانگیز است، بسیار.
#تمرین97