آشنایی با جنبه‌های مختلف رمان اصطلاحاتی برای نوشتن رمان وجود دارد که آشنایی با آن‌ها به شما کمک می‌کند تا چارچوبی قوی برای نوشتن پیدا کنید. چارچوبی که می‌تواند به رمان شکل استاندارد بدهد، متن را در مسیر نگه دارد و از رفتن ذهن شما به بیراهه جلوگیری کند. در اینجا مهم‌ترین اصطلاحات را باهم مرور می‌کنیم: طرح رمان طرح یعنی حوادث و اتفاقات داستان را طوری کنار هم قرار دهید که به‌خوبی باهم چفت‌وبست داشته باشند و باعث ایجاد احساس کنجکاوی، اشتیاق یا هر احساسی شوند که خواننده را به ادامۀ خواندن تشویق می‌کند. طرح فقط این نیست که بگویید فلان اتفاق در داستان افتاد. باید به چرایی این اتفاقات هم اشاره‌ کنید. همین‌طور باید گیرایی و کشش داستان هم در طرح آورده شود تا مشخص شود چرا خواننده ممکن است نتواند این رمان را زمین بگذارد. پس باید کشمکشی در داستان وارد کنید تا جذابیت لازم را برای خواننده ایجاد کنید. کشمکش می‌تواند هر چیز جذابی باشد مثل: درگیری شخصیت داستان با خودش یا دیگران درگیری شخصیت داستان با طبیعت یک معمای بزرگ و وسوسه‌انگیز دوراهی و بلاتکلیفی در حالت کلی می‌توان گفت: موضوعی که معمولاً در مورد طرح داستان مطرح می‌شود این است که آیا باید قبل از نوشتن رمان، طرح آن را بنویسیم و بعد به‌صورت جدی به سراغ نوشتن داستان برویم؟ در این زمینه اتفاق‌نظر وجود ندارد. بعضی از داستان‌نویسان به نوشتن طرح قبل از نوشتن متن اعتقادی ندارند. به نظر آن‌ها نوشتن طرح دست و پای خلاقیت را می‌بندد و نمی‌گذارد ذهن آزادانه حوادث و شخصیت‌ها را خلق کند. از طرفی بعضی از داستان‌نویسان دیگر معتقدند داشتن طرح داستانی کمک می‌کند تا داستان هر چه‌ بهتر پیش برود و با روشن بودن مسیر، داستانی خواناتر و شفاف‌تر تولید خواهد شد. اما عده‌ای بین این دو گروه ایستاده‌اند. آن‌ها معتقدند می‌شود یک طرح ابتدایی برای نوشتن رمان نوشت اما این طرح باید کاملاً انعطاف‌پذیر باشد یعنی وقتی پیش می‌روید و حوادث را به هر دلیلی در ذهن تغییر می‌دهید، طرح اولیه نباید مانعی برای رمان ایجاد کند. درواقع این گروه معتقدند که طرح مثل سنگ بنای اولیه برای ساختمان داستان است و قرار نیست تا انتهای کار، ما را محدود کند بلکه بهانه‌ای برای شروع به ما می‌دهد. ری برادبری می‌گوید: «طرح همان جای پای شخصیت‌های اثر شماست که در روز برفی برای رسیدن به مقصدی باورنکردنی از خود به‌جا می‌گذارند. طرح پس از نوشتن رمان به وجود می‌آید نه قبل از آن. طرح نمی‌تواند قبل از به وجود آمدن حادثه وجود داشته باشد. نمی‌تواند مکانیکی باشد بلکه باید کاملاً پویا باشد.» درهرصورت باید این را بدانید که اغلب اوقات همه‌چیز دقیقاً مطابق با طرحی که از قبل نوشته‌اید پیش نخواهد رفت. این خاصیت خلاقیت است و نباید از این بابت به خودتان خرده بگیر‌ید. اما اگر قبل از نوشتن رمان هیچ‌گونه طرحی هم نداشته باشید ممکن است به مشکل بخورید؛ مثلاً سوژه‌ای به ذهنتان می‌رسد که به نظرتان بسیار هیجان‌انگیز و جالب است. شروع به نوشتن می‌کنید و چند فصل پیش می‌روید؛ اما هیجان اولیه فروکش می‌کند و دیگر چیزی برای نوشتن در ذهنتان وجود ندارد. در این مواقع حس می‌کنید داستان سرگردان است و حس کسی را خواهید داشت که وسط یک بیابان بزرگ گم شده است. اسکات بل در حمایت از نوشتن طرح اولیه، از ساختمانی مثال می‌زند که به دلیل نداشتن فونداسیون خوب، بعد از چند سال فروریخت. او می‌گوید برای رمانی بدون طرح اولیه هم دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد. ممکن است شما به هر دلیلی طرفدار یکی از این دو گروه باشید. درهرصورت برایتان توصیه‌ای داریم: نوشتن رمان بدون پیش‌طرح: توصیه می‌کنیم هر روز زمان مشخص و حجم مشخصی از محتوا را تعیین کنید؛ مثلاً با خودتان قرار بگذارید روزی سه ساعت یا سه صفحه بنویسید. هرروز قبل از نوشتن متن جدید، به متن روز قبل سر بزنید و روند آن را خوب دنبال کنید. حداقل یک روز در هفته طرح رمان را روی کاغذ بیاورید و برای خود شفاف کنید. نوشتن رمان با طرح ابتدایی: برای طراحی رمان می‌توانید از چند روش مختلف استفاده کنید: روش اول: کارت نویسی خیلی از نویسنده‌های بزرگ دنیا از کارت نویسی برای نوشتن رمان و داستان‌های مختلف استفاده می‌کنند. به این شکل که هر ایده، صحنه یا سوژه‌ای خاص را روی کارتی می‌نویسند. این کارت‌ها را به‌مرورزمان جمع‌آوری می‌کنند و وقتی می‌خواهند رمان را بنویسند، آن‌ها را به ترتیب می‌چینند تا ارتباطی منطقی بینشان برقرار کنند. می‌توانید از کارت‌های مختلف برای شکل‌دهی به قسمت‌های مختلف رمان استفاده کنید مثل: می‌توانید از کارت‌هایی با رنگ‌های مختلف استفاده کنید؛ مثلاً کارت‌های شخصیت را نارنجی و کارت‌های صحنه را آبی در نظر بگیرید. وقتی تعداد ایده‌ها زیاد شد، دیگر برای پیدا کردن آن‌ها و چیدمان کارت‌ها سرگردان نخواهید شد. @anarstory