💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
شهروند و مافیا در یک نگاه فقهی و روایی بنابراین روایات و نکات و مصالحی که در این بازی وجود دارد، این
شهروند و مافیا در یک نگاه فقهی و روایی بنابراین روایات و نکات و مصالحی که در این بازی وجود دارد، این نکته به نظر می‌رسد، دروغی که در این بازی گفته می‌شود حرام نیست و این بازی مشکل فقهی ندارد. به گزارش صدای حوزه، بازی شهروند و مافیا، از بازی‌های جذاب گروهی است که در کشور ما و سایر کشورها در حال رواج و بومی‌سازی است. عناصر مهمی که در این بازی نقش دارند؛ عده‌ای مافیا هستند که باید هویت خود را مخفی نگه‌دارند و عده‌ای دیگر که شهروند هستند، باید مافیا را شناسایی نموده و از بازی حذف کنند. این معرفی اجمالی بازی است و هر یک از بازی کنان نقشی دارند که بر اساس آن بازی می‌کنند و به شهر خود یا گروه مافیایی خود کمک می‌کنند. این بازی در نگاه اول نمایانگر رواج کذب است و افراد در این بازی دروغ می‌گویند؛ بنابراین ممکن است حکم حرمت را در پی داشته باشد. این بازی، مانند سایر بازی‌های رایانه‌ای و غیر رایانه‌ای که ممکن است شبهه‌ای داشته باشد باید موردبحث و بررسی فقهی قرار گیرد. برخی از اشکالاتی که می‌تواند این بازی در پی داشته باشد را مطرح می‌کنیم و ادله جواز و منع این بازی را مطرح می‌کنیم. اشکالات ۱- کذب ۲- اختلاط بین زن و مرد در برخی موارد. ۳- بردوباخت یا قمار ۴- اتلاف وقت و اسراف در وقت ۵- لغو یا لهوی بودن این بازی به‌صورت خلاصه در مورد این چهار عنوان باید خاطرنشان کرد: اختلاط بین زن و مرد، عنوان اصلی بر حرمت نیست و عنوان عارضی است چراکه اگر این اختلاط موجب فساد باشد و یا احتمال فساد در آن قوی باشد، از باب مقدمه حرام، حرام خواهد بود و الا عنوانی نیست که در فقه بتوان به‌صورت قطعی عنوان کرد حرام است. البته اختلاط بین زن و مرد از مقومات این بازی نیست و می‌توان این بازی را با هم‌جنس برگزار کرد و لزومی بر اختلاط نیست. بردوباخت و قمار نیز در هر بازی حرام است و خصوص این بازی نیست و از مقومات بازی نیست تا حتماً در آن بردوباخت باشد و قماری صورت پذیرد، لذا این عناوین نیز اختصاصی به این بازی ندارد. اتلاف وقت و حرمت آن نیز اول نزاع صغروی و کبروی است که باید اثبات شود، اتلاف وقت در این بازی صورت می‌گیرد و از طرفی اتلاف وقت، اسراف باشد و عنوان حرام بر آن بار شود، نیز اول نزاع است. چراکه همان‌طور که در مجله فقه بازی‌های رایانه‌ای مطرح شد، اغراض و اهداف دربازی‌ها که تفریح و تفرج است و فواید فراوانی بر آن بار است، مانع از تشکیل صغرا و حکم به اتلاف وقت در بازی‌ها می‌شود؛ مخصوصاً اگر متعارف باشد و از حد متعارف زمانی خارج نشود. در مورد لغو و لهو نیز همان‌طور که در مجله مورد تحلیل واقع‌شده است، دلیلی بر حرمت لغو یافت نشد و تنها لهو است که موردبحث است گرچه در تطبیق کبرای لغو و لهو با توجه به نکاتی که متذکر می‌شویم، باید تأمل نمود؛ بنابراین تنها عنوانی که باقی می‌ماند، کذب است. در مورد کذب روشن است، اگر شخصی در جامعه به‌صورت جدی به شخصی دروغ بگوید به هدف فریب و نیرنگ برای رسیدن به اهداف شوم خود، تحت عنوان ظلم قرارگرفته و حرام خواهد بود و مثال بارز مستقلات عقلیه است؛ اما در این بازی افرادی که مافیا هستند لزوماً دروغ نمی‌گویند و ممکن است نقشی بازی کنند که افراد دیگر گمان کنند شهروند هستند و لزومی ندارد تصریح کند من مافیا نیستم، چراکه درروند بازی تکرار این جمله که من مافیا نیستم، این گمان و ظن را به این شخص بیشتر می‌برد که مافیا است، لذا از گفتن این جمله آنانی که بازی گر حرفه‌ای هستند خودداری می‌کنند؛ یا ممکن است مافیا بگوید: من برای شهر مفید هستم و نگوید من شهروندم. این نیز دروغ نیست چون به‌هرحال یافتن او برای شهروندها مفید خواهد بود این حتی توریه نیست چه رسد به کذب؛ بنابراین دروغ واضح و جدی نوعاً در این بازی نیست و اگر باشد حرام نیست، چون نقش بازی می‌کند و مانند شخصی که در فیلم نقش منفی دارد و ظالم است. به این شخص گفته نمی‌شود، کار حرامی انجام داده است که نقش شمر یا حرمله را بازی می‌کند؛ بنابراین هدف از دروغ در حکم آن مؤثر است، ازاین‌رو است که مستثنیات کذب مطرح می‌شود و معنا پیدا می‌کند. مرحوم صاحب وسائل بابی مطرح می‌کنند همین نکته را القا می‌کند که حکم کذب دایر مدار غرض و هدف آن است. بَابُ جَوَازِ الْکَذِبِ فِی الْإِصْلَاحِ دُونَ الصِّدْقِ فِی الْفَسَادِ‌».(وسائل الشیعه، ج‌۱۲، ص: ۲۵۲‌)