امشب، میانِ دردهایت جستجو کن
زخمِ عمیقِ زجرهایت را رُفو کن
در چشمههایِ بی شمارِ نور و رحمت
قلبِ غبار آلودهات را شستشو کن
امشب، ملائک، جرعه جرعه می ریزند
جامِ دلت، گر بشکند، فکرِ سبو کن
امشب پس از فرسنگها، هجران از آن یار
یک دم نِشین، مستانه با او گفتگو کن
من، جز غزل گفتن ندانم سِحر ِ دیگر
امشب، به اعجازِ قلم، خواهش از او کن
دستت اگر بالا برفت و جام، پُر شد
امشب، برایم بهترین را آرزو کن
نویسنده
#سحرزمردی
#شبلیلهالرغائب
@ANARSTORY