🌷🙏🏻برای شاهزاده علی اکبر (ع)
نورٌ علیٰ نور
...........
از آغوش خدا آمد به آغوش حسین امشب
علیِ اکبری که بود آرامِ دل زینب
زمین را آسمان داده، زمان دنبالش افتاده
جهان، سرمست از این باده، به لب دارد فقط یا رب
پر از احمد... پر از حیدر، پر از حمزه... پر از جعفر
چه نامی... وه... علی اکبر، جوانی شاد و خوش مشرب
به روی ماه لیلایش، که او نورٌ علیٰ نور است
که وقتی دُبّ اکبر می رسد گم می شود کوکب
صدایش کوه و باران است، نگاهش قاف قرآن است
نخواهد شد ادا با شعرهایم حق این مطلب!؟
بلندای قدش طوبی ست! اکبر به عمو رفته
تصور کن که بنشیند علی حالا روی مَرکب
حسین است او، حسین است او، حسین است او، حسین است او
از او گفته، سلیمانی اگر که گفته از مکتب
علیْ اکبر که بیرون آمد از خیمه همه دیدند
حسین، او را تماشا کرد و باد انداخت بر غبغب
همان آتشفشانی که خروشش مرگ عصیان است
که جان ها آمده از غرش مردانه اش بر لب
و چشم نافذش خیبر، و چال گونه اش خندق
و اخمش ذوالفقاری که زده لبخند بر مرحب
همانطوری که لبخند علی آب است بر آتش
شود آتش برای هر که باشد ذره ای عقرب
وزیر: عباس، شاه: ارباب، او: اسبی که می تازد
و قلعه، زینب است آن با شکوهِ صاحبِ منصب
تو ای عمارِ پیوسته، تو ای مقدادِ دلبسته
تو ای سلمانِ وارسته، تو ای صادق ترین جُندب
بیا در نیمه ی شعبان، بخوان با ما فرج، قدری
که از تاب و تبِ بیداد، می سوزد جهان در تب
نبودم آنچنان که باید و شاید مسلمانت
ببخش ای پیر فرزانه، جوانی می کنم اغلب
مرا بیدار کن از خواب غفلت تا که بگذارم
خدا را در ترازوهای بی انصافِ لامذهب
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini