مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 سلوکِ زنانه (۱) اولین سؤالی که از این عنوان به ذهن می‌رسد این است که چرا صفت «زنانه» در اینجا آمد
🔶 سلوکِ زنانه(۲) قدم بعدی این است که انسان بتواند توجه دوباره‌ای به ساختار فکری خود کرده، و «نگاه خود به جهان، زندگی و محیط پیرامون» را ارزیابی کند. بی‌عدالتی، ظلم و تباهی در زندگی بشر همیشه وجود داشته، و جهان با درد و رنج و غم آمیخته است؛ اما با همه‌ی این‌ها، «نگاهِ انسان به خویشتن و جهان» باید نگاهی متعادل و دارای «حداقل عناصر مثبت» باشد، تا بتواند برای زندگی خود اندوخته‌ی حرکتی لازم را فراهم کند، و انگیزه‌هایش از اساس نابود نشود. در ضرورت این امر فرقی بین مؤمن و بی‌ایمان نیست؛ بلکه عدم تعادل و تفکرِ «کج و معوج» در میان مؤمنان این زمانه به مراتب بیشتر است! انسانی که در دریای توهمات خود غرق است، و با هر نگاهْ موجی از پیش‌ساخته‌های خود را بر زندگی واقعی‌اش می‌ریزد؛ امکان رهایی از این طوفان‌ها برایش وجود ندارد؛ چرا که منبعِ طوفان، نگاه و اندیشه‌ی خود اوست. حال اگر فرد مؤمن باشد، تنها نتیجه‌ی ایمانش این می‌شود که زاویه جدیدی در نگاه فرد اضافه شود، که پیوسته او را طلبکار کرده، و تبدیل به تکیه‌گاهی برای «اقدام نکردن» و «دوری از عقل و زندگی عاقلانه» شود. (برای مطالعه‌ی بیشتر به مطلب «انتخاب‌های ابتر» مراجعه کنید.) فهمِ اینکه «بسیاری از امور، انتخاب خودمان است؛» کاری سخت، و نیاز به توجه، تأمل و «بازگشت به خویشتن» و «تمرکز بر روی خود» است. مشکل اساسیِ درک این معارف این است که نه تنها انسان مسئولیت انتخاب‌های خود را به عهده نمی‌گیرد، و «آن را به دوش دیگری می‌اندازد»؛ بلکه در بسیاری از موارد، معارفی که او را «مقصر و مسئولِ مشکلات خود» تلقی می‌کند، را «توهین‌آمیز» دانسته و به راحتی امکان گفتگو با او فراهم نیست. درکِ این دوراهی‌ها و انتخاب‌ها، و امکان انتخاب برای انسان، مرحله‌ی مهمی است که به سادگی صورت نمی‌گیرد؛ و چه بسا مدت‌ها زمان باید صرف آن کند، و آماده‌ی شنیدن «کیفرخواست‌های عمیق» و پذیرشِ «اتهام‌های عمقی» باشد. پس از طی مراحل قبل، و رسیدن به این برداشت که ما در یک «بحران روحی، روانی و فکری» هستیم؛ و پس از «جدا کردن نیازهای ابتدایی» و «تأمین حداقلی آنها»؛ سه مانع جدی در پیش خواهیم داشت: «تعارض‌ها»، «نگاه معیوب و ابتر به خویشتن و جهان» و در نهایت «معرفت انتخاب». این سه مرحله، در ساحت فکر و اندیشه رخ می‌دهد، و اگر نیازهای عملی همراه آن باشد، تنها مقدماتی است که برای فکر کردن بهتر لازم است؛ هم‌چون گفتگو، تمرکز و مانند آن. اما همه اینها مقدماتی است برای «اقدام اصلی» که عملی و اجرایی است، و بدون آن نتیجه‌ای از این مقدمات حاصل نمی‌شود یا اندک است. اجرایی بودن برنامه اصلی به این معنی است که نتیجه‌ی کامل و نهایی، تنها با «عملِ درست» و «استمرار در عمل» حاصل می‌شود؛ و بدون آن امکان نتیجه فراهم نیست. اما برنامه‌ی اصلی که تمام این مقدمات برای آن است، عبارت است از «پیمایش خویشتن»؛ یعنی بازگشتِ انسان به خود، و نگاهِ کامل و تمام عیار به خود کردن، و استمرار داشتن در این نگریستن، تا کشفِ ابعاد و مشکلات خود، و رسیدن به راه‌حل‌ها و آزمودن آن‌ها، و ادامه‌ی این حلقه‌ی کاری تا مرحله‌ای که بتواند مدیریت خود را به دست بگیرد؛ و ادامه‌ی این مدیریت تا آنجا که احساس اقتدار نسبت به خود و زندگی‌اش بنماید؛ و به کار گرفتن این اقتدار، و ادامه‌ی این گردونه در زندگی تا انتهایی که قابل‌ وصف نیست... «پیمایشِ خویشتن» برنامه‌ی مشترک و مورد ادعای بسیاری از دوره‌های رایج موفقیت، برنامه‌های روانشناسی و روان‌درمانی، و عرفان‌ها و شبه‌عرفان‌های رایج، اصیل و یا بازاری است. بسیاری از آنها هیچ نتیجه‌ای برای انسان ندارند؛ برخی از آنها نتایج متوسطی دارند، و اندکی از آنها می‌توانند نتایج معجزه‌آسایی داشته باشند. درک این تقسیم‌بندی و پیداکردن مصادیق آنها کار سخت و شاقی است. برای هر فرد راه و روشی نتیجه‌بخش است که با «ظرفیت وجودی» و «عمق معرفتی» او سازگار باشد. اگر کمتر از این باشد، بی‌نتیجه و عاملِ اتلاف وقت خواهد بود؛ و اگر بیشتر و عمیق‌تر از توان و ظرفیت او باشد، باعثِ سرگردانی و حیرت می‌شود. نتیجه‌ی «پیمایشِ وجودی» –در صورتی که به خوبی انجام گیرد- رسیدن به «عمقِ انتخابی» است که انسان انجام داده است. البته درک این انتخاب –همان طور که توضیح داده شد- به راحتی صورت نمی‌گیرد. انسانی که «راحتی و آسایش به هر قیمتی» را ترجیح داده، و آن که «مراتب متوالی تعالی» را می‌جوید، مساوی نیستند. حداقل چیزی که در یک پیمایشِ درست رخ می‌دهد، «خودآگاهی انسان نسبت به خویشتن» و درک و معرفت این حقیقت است که «در زندگی او چه چیزی در حال رخ دادن است؟» و «چرا و چگونه؟» 📚 👁‍🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات