🔶
سلوکِ زنانه(۲)
قدم بعدی این است که انسان بتواند توجه دوبارهای به ساختار فکری خود کرده، و «نگاه خود به جهان، زندگی و محیط پیرامون» را ارزیابی کند. بیعدالتی، ظلم و تباهی در زندگی بشر همیشه وجود داشته، و جهان با درد و رنج و غم آمیخته است؛ اما با همهی اینها، «نگاهِ انسان به خویشتن و جهان» باید نگاهی متعادل و دارای «حداقل عناصر مثبت» باشد، تا بتواند برای زندگی خود اندوختهی حرکتی لازم را فراهم کند، و انگیزههایش از اساس نابود نشود.
در ضرورت این امر فرقی بین مؤمن و بیایمان نیست؛ بلکه عدم تعادل و تفکرِ «کج و معوج» در میان مؤمنان این زمانه به مراتب بیشتر است!
انسانی که در دریای توهمات خود غرق است، و با هر نگاهْ موجی از پیشساختههای خود را بر زندگی واقعیاش میریزد؛ امکان رهایی از این طوفانها برایش وجود ندارد؛ چرا که منبعِ طوفان، نگاه و اندیشهی خود اوست. حال اگر فرد مؤمن باشد، تنها نتیجهی ایمانش این میشود که زاویه جدیدی در نگاه فرد اضافه شود، که پیوسته او را طلبکار کرده، و تبدیل به تکیهگاهی برای «اقدام نکردن» و «دوری از عقل و زندگی عاقلانه» شود.
(برای مطالعهی بیشتر به مطلب
«انتخابهای ابتر» مراجعه کنید.)
فهمِ اینکه «بسیاری از امور، انتخاب خودمان است؛» کاری سخت، و نیاز به توجه، تأمل و «بازگشت به خویشتن» و «تمرکز بر روی خود» است. مشکل اساسیِ درک این معارف این است که نه تنها انسان مسئولیت انتخابهای خود را به عهده نمیگیرد، و «آن را به دوش دیگری میاندازد»؛ بلکه در بسیاری از موارد، معارفی که او را «مقصر و مسئولِ مشکلات خود» تلقی میکند، را «توهینآمیز» دانسته و به راحتی امکان گفتگو با او فراهم نیست.
درکِ این دوراهیها و انتخابها، و امکان انتخاب برای انسان، مرحلهی مهمی است که به سادگی صورت نمیگیرد؛ و چه بسا مدتها زمان باید صرف آن کند، و آمادهی شنیدن «کیفرخواستهای عمیق» و پذیرشِ «اتهامهای عمقی» باشد.
پس از طی مراحل قبل، و رسیدن به این برداشت که ما در یک «بحران روحی، روانی و فکری» هستیم؛ و پس از «جدا کردن نیازهای ابتدایی» و «تأمین حداقلی آنها»؛
سه مانع جدی در پیش خواهیم داشت: «تعارضها»، «نگاه معیوب و ابتر به خویشتن و جهان» و در نهایت «معرفت انتخاب».
این سه مرحله، در ساحت فکر و اندیشه رخ میدهد، و اگر نیازهای عملی همراه آن باشد، تنها مقدماتی است که برای فکر کردن بهتر لازم است؛ همچون گفتگو، تمرکز و مانند آن. اما همه اینها مقدماتی است برای «اقدام اصلی» که عملی و اجرایی است، و بدون آن نتیجهای از این مقدمات حاصل نمیشود یا اندک است. اجرایی بودن برنامه اصلی به این معنی است که نتیجهی کامل و نهایی، تنها با «عملِ درست» و «استمرار در عمل» حاصل میشود؛ و بدون آن امکان نتیجه فراهم نیست.
اما برنامهی اصلی که تمام این مقدمات برای آن است، عبارت است از «
پیمایش خویشتن»؛ یعنی بازگشتِ انسان به خود، و نگاهِ کامل و تمام عیار به خود کردن، و استمرار داشتن در این نگریستن، تا کشفِ ابعاد و مشکلات خود، و رسیدن به راهحلها و آزمودن آنها، و ادامهی این حلقهی کاری تا مرحلهای که بتواند مدیریت خود را به دست بگیرد؛ و ادامهی این مدیریت تا آنجا که احساس اقتدار نسبت به خود و زندگیاش بنماید؛ و به کار گرفتن این اقتدار، و ادامهی این گردونه در زندگی تا انتهایی که قابل وصف نیست...
«پیمایشِ خویشتن» برنامهی مشترک و مورد ادعای بسیاری از دورههای رایج موفقیت، برنامههای روانشناسی و رواندرمانی، و عرفانها و شبهعرفانهای رایج، اصیل و یا بازاری است. بسیاری از آنها هیچ نتیجهای برای انسان ندارند؛ برخی از آنها نتایج متوسطی دارند، و اندکی از آنها میتوانند نتایج معجزهآسایی داشته باشند. درک این تقسیمبندی و پیداکردن مصادیق آنها کار سخت و شاقی است. برای هر فرد راه و روشی نتیجهبخش است که با
«ظرفیت وجودی» و «عمق معرفتی» او سازگار باشد. اگر کمتر از این باشد، بینتیجه و عاملِ اتلاف وقت خواهد بود؛ و اگر بیشتر و عمیقتر از توان و ظرفیت او باشد، باعثِ سرگردانی و حیرت میشود.
نتیجهی «پیمایشِ وجودی» –در صورتی که به خوبی انجام گیرد- رسیدن به «عمقِ انتخابی» است که انسان انجام داده است. البته درک این انتخاب –همان طور که توضیح داده شد- به راحتی صورت نمیگیرد. انسانی که «راحتی و آسایش به هر قیمتی» را ترجیح داده، و آن که «مراتب متوالی تعالی» را میجوید، مساوی نیستند.
حداقل چیزی که در یک پیمایشِ درست رخ میدهد، «خودآگاهی انسان نسبت به خویشتن» و درک و معرفت این حقیقت است که «در زندگی او چه چیزی در حال رخ دادن است؟» و «چرا و چگونه؟»
📚
#محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁🗨 «
مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام |
اینستا |
ایتا |
توییتر |
بله |
آپارات