ادامه...
وقتى اين دو انجام شد، نه تنها رائحه ى كوثر را استشمام مى كند، بلكه متوجه مى شود كه "إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ"؛ شانئ؛ كسى است كه شماتت مى كند و انسان اكمل، پيامبر(ص) را با مدعاى بى حاصل بودن و دستاورد و نهايت نداشتن شماتت مى كند. آن فرد خاص در آن زمان، مصداق اكمل و اتم شانِئ هست، اما درون انسان پر از شانئ است؛ پيوسته درون انسان، نيروها، افكار و انديشه هايى هستند كه او را شماتت مى كنند، به او سركوفت مى زنند، وسوسه و نااميدش مى كنند و طورى تحريكش مى كنند كه انسان در مقابل آن مرتبه ى خير كثير كه بهش دست يافته است؛ مانند دوستى كه مى تواند همراهش باشد، فضايى كه مى تواند همراهش باشد، خانواده اى كه مى تواند همراه اين خير باشد و هر چيزى كه اين خير را كمك مى كند، شانئ درونىِ هميشه ى همگانى، سعى در قطع ارتباط انسان با آن خير كثير، اسباب، ارتباطات و هرچه عاملش هست مى كند.
راه توجه به اين خير، عمل اثباتى است كه چكيده ش در صلوة است و عمل نفيى كه چكيده و نهايتش در اقدامى ست كه انسان بصورت روزمره در فدا كردن بخشى از زندگيش، كه زندگى روزمره اش را روشن مى كند، انجام مى دهد و در نهايت ديدن اين شانئ و اين جواب به او كه خودش ابتر است؛ اين نوع وسوسه ها و افكار هستند كه به نتيجه نمى رسند. در مقابل، اين انسانيت، اين بخشى از جهان كه به من رسيده و اين مقدار از هدايت كه براى من حاصل شده و هر مقدار نعمت مادى كه برايم وجود دارد، مرتبه اى از خير كثير است كه انسان مى تواند مرتبه به مرتبه آن را فراتر، بالاتر و كاملتر كند و به سمت نامتناهى حركت كند...
#زندگیباقرآن
#محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
@AllaamehWisdom