👆👆👆
وقتی به دعای ابوحمزه نگاه میکنیم آن ناله و ناراحتیای که حضرت از مشکلات میکنند؛
«کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلَحَتْ سَرِیرَتِی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی»
هر بار که فکر کردم به جایی رسیدم و توانستم به مقام توابین نزدیک بشوم، ناگهان بلیه و بلایی قدم من را لرزاند، و فرو افتادم... این حقیقتی است که در اولیای الهی بیش از همه هست. پس چرا وقتی که دچار ضعف مادی و معنوی، دچار مشکلات، دچار سوختن و آتش گرفتن، دچار سختیها هستیم، ناراحت میشویم؟ چرا باید به دنبال خوشی و راحتی باشیم؟ چه در مادیات و چه در معنویات؛
«فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا»
چرا موقعی که مشکلات میآید فروتنی و زاری نکنم؟
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ»
قبل از این هم سنت الهی در مورد امتهای قبلی این بود که مى فرمايد آنها را به بأسا و ضَرّا گرفتار میکردیم
«لَعَلَّهُم يَتَضَرَّعُونَ» برای اینکه در آنها اتصالی ایجاد شود، و آنها به دست خودشان به سمت بینهایت بروند و آن چیزی که خلاف این است، غیر از قساوت قلب نیست؛
«قَسَتْ قُلُوبُکم».
آن چیزی که برای انسان در مقابل این تضرع قرار میگیرد، چه حالت یأس، چه حالت ناراحتی و چه به عنوان این باشد که انسان احساس کند من باید مقام معنوی پیدا کنم، و به هر بهانهای از این تضرع دست بر دارد، قساوت قلب میآورد.
«وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» اینکه انسان به هر بهانهای، به بهانه معنویت میخواهد از این بأسا و ضَرّا و از این سوختن و مشکلات رها شود، این زینت شیطان است! شیطان است که انسان را فریب میدهد و این مسیر غلط را برای انسان تزئین میکند، و انسان فکر میکند که دارد مسیر درستی میرود، و باید به دنبال فتوحات معنوی باشد و این فتوحات، آرامش، این خوشی و شادی مادی و معنوی برای انسان به عنوان چیز ارزشمند بروز پیدا میکند؛
در صورتی که مسیر به سوی تضرع است و اگر غیر از این بود میبایست اولیای الهی این نصیب را از جهان داشتند.
اگر این آرامشِ غفلتآور، چیز ارزشمندی بود و اگر فایدهای داشت، چه مادی و چه معنوی در درجهی اول باید به اولیای الهی داده میشد. اما آنها بیش از هر کسی دچار این مصیبتها و بلایا بودند «
أَلْبَلآءُ لِلْوِلاءِ».
آنهایی هم که به دنبال اولیای الهی میروند، این بلا برایشان نازل میشود و این سختیها به تناسب ظرفشان است و همیشه ظرف ما برای این مشکلات آماده است.
چیزی که باعث کم شدن ظرف ما میشود، نگاه غلط ماست که فکر می کنیم این حالت، حالتِ بدی در مادیات و معنویات است! جهان مهندسی شده و روی حساب است، و چیزی که این حساب را بر هم میزند حسابگریهای نادرست ماست. تحلیلهای نادرست ما ناشی از
«زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ» میباشد. افکار غلطی که ما داریم به وسیلهی شیطان بر ما نازل میشود و نگاهمان غلط میشود و محاسبهمان بر خلاف چیزی میشود که خودمان انتخاب کردیم، که این انتخاب را هم به زور بر ما تحمیل نکردند و چیزی است که خودمان انتخاب کردیم.
وقتی که به این جهان میآییم، وقتی دچار زندگی روزمره میشویم، با کمک و چیزی که شیطان به ما القا میکند، محاسبهمان تغییر میکند و این محاسبه غلط است که ظرفیت انسان را این طور کاهش میدهد.
راه بازگشت به این حقیقت «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا» است؛ و این است که انسان از این مشکلات نجات پیدا نمیکند و این نعمت الهی است؛ چرا که اگر دچار خوشی و شادی مادی و معنوی شود و احساس کند که به حالت ارزشمندی رسیده و خوشی انسان را فرا بگیرد، این حالت خطرناکی است و نشاندهندهی این است که جهان و کائنات و خداوند دیگر از انسان ناامید شدهاند.
«فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ»
وقتی فراموشیِ حقیقت این جهان کامل شد، همهی درها باز میشود تا جایی که انسان به این شادی و خوشحالی میرسد.
در این حالت
«أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ» است که ناگهان با حقیقت درونیاش چه در این جهان و چه آن جهان مواجه میشود، و این برای کسانی است که در فراموشی به انتهای خودشان رسیدهاند؛ إنشاءالله ما از این افراد نشویم.
#روز_پنجم
#در_مكتب_علامه_طباطبايی
#محمد_حسین_قدوسی
#رمضان۱۴۴۵
#زندگی_با_قرآن
#مخاطبه
@Allaamehwisdom