💢کاروان شادی هم فکرش متعلق به عمو رضا بود، هم تدارکاتش. تمام دوستان و آشنایانی را که می دانست ماشین سفید دارند، صبح علی الطلوع دعوت کرده بود به کارواشش برای یک شستشوی رایگان. بقیه عملیات را هم همان جا توضیح داده بود: »این گل ها را می چسبانید به دستگیره درها. بادکنک ها را می چسبانید روی سقف و عکس حرم را هم روی کاپوت جلو. ماشین خدام حدود ساعت شش می رسد. مکان قرار را پیامک می کنم. گوش به زنگ باشید، همین که پیامک رسید، خانواده را سوار کنید و بیایید سر قرار. « کاروان شادی آن روز، شادی اش حقیقی بود! همدان دهه کرامت ۱۳۹۵ 💫 ❇️ @Aqr_Javanan