🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊 🌷🍁🌾 🥀🍂 🌱 🌴 ؛ مذمت غوغا سالاری 🔰نکته ها: 1ـ مرد عمل 🔹 آنچه در گفتار بالا از امام(عليه السلام) آمده است ـ همان گونه که اشاره شد ـ يکى از اصول اساسى مديريت «اولياء الله» است. هرگز اهل جار و جنجال و سر و صدا نبوده اند; بلکه به عکس، هميشه عمل نشان مى دادند.(1) 🔸آنها اين ويژگى اخلاقى را به اصحاب و ياران خود نيز منتقل مى کردند که به جاى قال و غوغا، جهاد و تلاش از خود نشان دهند. نمونه اين معنا چيزى است که در داستان جنگ «بدر» آمده که وقتى لشکر «ابوسفيان» کمى نفرات مسلمين را مشاهده کردند باور نکردند که پيامبر اسلام با اين عدد کم به مقابله آنها برخاسته و احتمال مى دادند که نفرات بيشترى همراه او به ميدان آمده باشند و در گوشه اى از ميدان و در پستى ها و پشت بلندى ها پنهان شده باشند; به همين دليل «ابوسفيان» به يکى از سربازانش به نام «عمير» دستور داد که در اطراف ميدان دقيقاً گردش کند و ببيند آيا تعداد مسلمين همان است که ديده مى شود؟ «عمير» سوار بر مرکب شد و اطراف ميدان گردش کرد و همه جا را به دقّت بررسى نمود و نگاهى نيز به قيافه اصحاب و ياران پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) انداخت، سپس نزد «ابوسفيان» آمد و با او چنين گفت: «ما لَهُمْ کَمين وَ لا مَدَد وَلکِنْ نَواضِحُ يَثْرِبَ قَدْ حَمَلَتِ الْمَوْتَ النّاقِعَ اَما تَرَوْنَهُمْ خُرْساً لا يَتَکَلَّمُونَ، يَتَلَمُّظُونَ تَلَمُّظَ الاَفاعي، ما لَهُمْ مَلْجَأ اِلاّ سُيُوفُهُمْ، ما اَراهُمْ يُوَلُّونَ حَتّى يُقْتَلُوا وَ لاَ يُقْتَلُونَ حَتى يَقْتُلُوا بِعَدَدِهِمْ فَاْرَتاوُا رَاْيَکُمْ فَقالَ لَهُ اَبُوجَهْل: کَذِبْتَ وَ جَبُنْتَ; آنها نه کمينى دارند و نه نيروى کمک کننده ديگرى (من فکر مى کنم) شترهاى مدينه مرگ براى شما (سوغات) آورده اند! آيا نمى بينيد سپاه محمّد خاموشند و سخن نمى گويند و همچون مارهاى خطرناک زبانشان را در اطراف دهان به گردش در مى آوردند! آنها هيچ پناهگاهى جز شمشيرهايشان ندارند و من باور نمى کنم که آنان به ميدان جنگ پشت کنند بلکه مى ايستند تا کشته شوند و کشته نمى شوند مگر اين که به تعداد خود از شما بکشند! اين عقيده من است و شما تصميم خود را بگيريد! «ابوجهل» (از اين پيام تکان خورد ولى براى حفظ ظاهر) گفت: تو دروغ مى گويى و ترسيده اى مطلب چنين نيست»!(2) 💠سرانجام جنگ «بدر» نشان داد که آنچه «عمير» از وضع مسلمانان استنباط کرده بود واقعيّت داشت نه آنچه «ابوجهل» گفت. اين سخن هرگز منافات با اين ندارد که انسان براى استفاده از جنبه هاى روانى در ميدان جنگ رجز بخواند و با کلمات کوبنده، دشمن را بمباران کند. مشکل آن جاست که تمام همّت، رجزخوانى و خلاصه کردن همه چيز در حرف و سخن باشد. هميشه بايد اساس کار را عمل تشکيل دهد و سخن جنبه فرعى داشته باشد و به عنوان پشتوانه اى براى عمل مورد استفاده قرار گيرد. نمونه گروه اوّل، «طلحه» و «زبير» و همدستان آنها بودند و نمونه بارز گروه دوّم، امام(عليه السلام) و يارانش. 📚1. مرحوم «علامه مجلسى» در «بحارالانوار» ج 32، ص 60 و 188 ضمن رواياتى به تهديدهاى آنان اشاره کرده است. 2. «بحارالانوار»، ج 19، ص 224 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ http://eitaa.com/Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍