🌹•••✧﷽✧•••🌹
#داستان
#قلبِ_ناردونه❤️
ناردونه خوب و مودب بود
ولی گاهی وقتها مثل همهی بچهها نمیدانست باید چه کاری انجام دهد؟⁉️
ناردونه گاهی وقتها حس میکرد در قلب کوچکاش دو نفر باهم دعوا میکنند 😳
مثل همین حالا
یکی میگوید
- تلویزیون نگاه کن
- آنیکی میگوید عزیزم اگر اول درس بخوانی بهتر است...
-اینیکی گفت بعد از درس خواندن کارتون مورد علاقهات تمام میشود☹️
- آنیکی گفت چه اشکالی دارد؛
کارتون که زیاد مهم نیست،
میشود فردا هم نگاه کرد
-این یکی گفت فردا حتماهمهی دوستانت کارتون را دیدهاند و به هم تعریف میکنند،
توهم باید ببینی؛😈
- آن یکی گفت در عوض آنها درس نخواندهاند😊
- این یکی گفت ولی دوستان تو همیشه هم تکالیفشان را انجام میدهند و هم کارتون نگاه میکنند
-آن یکی گفت این هم تقصیر جنابعالی است که نگذاشتی به وقتش درسهایش را بخواند😐
ناردونه اخم کرد
بلند شد و به کنار مامان رفت
مامان را صدا کرد
-مامان ؟
مامان جواب داد
-بله عزیزم
-مگر شما آن روز به من نگفتید ما فقط یک قلب داریم؟
مامان گفت:
- بله همینطور است
-پس چرا من دوتا قلب دارم؟
مامان باتعجب ماجرا را پرسید؟
و ناردونه برای مامان توضیح داد.
مامان بادقت به حرفهای ناردونه گوش میکرد و بعد گفت:
- ببین عزیزم در دل ما آدمها 2 تا فکر وجود دارد میتوانیم اینطور بگوییم که دوتا ناردونه توی قلبت هست؛
یکی از آنها ناردونهی خوبی نیست و فقط به فکر خودش است و از تو میخواهد کارهایی را انجام بدهی که زیاد خوب نیست،
و یا کارهایی که مهم نیست و در آن زمان کارهای مهمتری داری...
و دیگری ناردونهی خوبی است و به حرف خدا گوش میدهد و کارهایی از تو میخواهد که خوب و مهمتر هستند.
تو هروقت کار خوبی میکنی ناردونهای که خوب است قویتر میشود و ناردونهی بد را میزند
ولی هروقت کار بدی میکنی ناردونهی بد قوی میشود و ناردونهی خوب را... 😢
و اینطوری ناردونهی خوب صدایش هم ضعیفتر میشود و تو دیگر صدای اورا نمیشنوی😞
ناردونه مامان را نگاه میکرد و فکر میکرد🤔
ناراحت بود از اینکه گاهی ناردونهی بدی که در قلبش هست توانسته قویتر از ناردونهی خوب شود😔
الان فهمیده بود آن دعوا ها برای چه بود
ولی تصمیم گرفته بود ناردونهی خوبِ قلبش را قوی و قویتر کند😍😍😍😍
⇦
#رسانه_تنهامسیر ۸ تا ۱۱سال 🔰
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
http://eitaa.com/joinchat/992215059Caff98da854
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙 373 🔜