🌷 و اتبعوا:پیروی کردند - منظور یهودیان زمان پیامبر اسلام از یهودیان زمان حضرت سلیمان علیه السلام پیروی کردند- ما تتلوا:آنچه می خواندند :جمع شیطان - به هر موجودی که منشأ شر و شرارت باشد گفته می شود،پس شیاطین فقط جن نیستند بلکه به انسانهای شرور هم شیطان گفته می شود و از هر دو شیطان جن و انس به خدا باید پناه برد. و منظور از شیاطین در این آیه یهودیان شرور زمان پیامبر اسلام است. 🌷 علی ملک سلیمان:در عصر حضرت سلیمان - یعنی هر نسبتی که یهودیان به علیه السلام می دادند این یهودیان هم به پیامبر اسلام نسبت دادند آنها حضرت سلیمان را ساحر و جادوگر می خواندند. هر جا سخن باطل می آید قرآن دفاع می کند مثلا در اینجا بلافاصله می گوید:(و ما کفر سلیمان:و سلیمان هرگز کافر نشد) یعنی هر جا سخن باطل دیدی سکوت نکن دفاع کن. ولكن الشياطين کفروا:ولی شیاطین کفر ورزیدند منظور این یهودیان شرور کافر شدند - یعلمون الناس السحر:به مردم سحر و جادو یاد می دادند - سحر و جادو است . ✅ چرا تهمت سحر می زنند؟ زیرا یهودیان خودشان ساحر بودند و به مردم سحر یاد می دادند و از طریق آن امرار معاش و کسب در آمد می کردند. ✅ فرق (جادو) و چیست؟ در سحر اگر فردی بگوید چوب را به مار تبدیل می کنم و جلوی شما این کار را انجام دهد و شما می بینید چوب به مار تبدیل شده ولی ظاهر این است در حالی که چوب به مار تبدیل نشده بلکه سحر و جادو کاری می کند که شما خیال کنید تبدیل به مار شده و در واقع آن را سحرمی کند در حالی که این چوب است ولی جادوگر انسان را خیالاتی می کند. ولی در معجزه واقعیت و حقیقت است و برای اثبات نبوت پیامبران باید کار خارق العاده ای انجام شود که هیچ بشری نتواند مثلا عصای موسی واقعا تبدیل به مار شد و این کار خداست و خدا بر هر چیزی قادر است ولی سحری که ساحران انجام دادند واقعی نیست خیالی است و در واقع سحر و جادو مثل است در سراب شما از دور می بینید آب است ولی وقتی نزدیک می شوید می بینید آبی در کار نیست و خشکی است. پس با توجه به این آیه و جادو وجود دارد و اساس آن شرارت است و از ساحران باید فاصله گرفت و فقط به خدا پناه برد. 🌷 ولكن الشياطين کفروا یعلمون الناس السحر:ولی شیاطین کافر شدند و به مردم سحر یاد می دادند. در جلسه قبل گفتیم شیاطین به هر موجودی که منشأ شر و شرارت باشد شیطان گفته می شود و در اینجا منظور یهودیان شرور زمان پیامبر اسلام است. و ما أنزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت:و از آنچه بر دو فرشته، هاروت و ماروت ، در شهر بابل نازل شده بود. 🔹 بابل: میان نجف و کربلا 🔹 هاروت و ماروت:نام دو فرشته 📚 -خداوند دو فرشته به نام هاروت و ماروت به فرستاد که به مردم یاد بدهند به چه صورت می شود سحر و جادو را باطل کرد و از اسرار سحر به مردم می گفتند و سحر را به مردم به این منظور یاد می دادند که بتوانند آن آن را باطل کنند اتفاقا بعضی از از این موقعیت استفاده کردند و در بین مردم می آمدند و بر معلومات خود می افزودند هدف از فرستادن دو فرشته آزمون و امتحان این مردم بود( و ما یعلمان من أحد حتی یقولا إنما نحن فتنه فلا تکفر:و به هیچکس چیزی یاد نمی دادند،مگر اینکه قبلا به او می گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم،کافر نشو) - آزمون این بود که چه کسانی در راه سحر و جادو به کار می بردند و چه کسانی در راه ابطال به کار می بردند. اما متأسفانه آنهایی چیزی یاد گرفتند که در راه جدایی زن و شوهر به کار می بردند.علاج و درمان آن پناه بردن به و خداست.(فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه و ما هم بضآرين به من أحد إلآ بإذن الله و يتعلمون ما يضرهم و لا ينفعهم:ولى آنها از آن دو فرشته مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفكنند ولی هیچگاه بدون خواست خدا نمی توانند به کسی ضرر برسانند. آنها قسمت هایی را یاد می گرفتند که برای آنان زیان داشت و نفعی نداشت) -(و لقد علموا لمن اشتریه ماله في الآخرة من خلق و لبئس ما شروا به أنفسهم لو کانوا یعلمون:و قطعا مر دانستند هر كسى خريدار اينگونه متاع باشد بهره ای در نخواهد داشت و به راستی خود را به بد چیزی فروختند اگر می فهمیدند.) در سحر هیچ منفعت و سودی وجود ندارد و در آمدی که از طریق آن به دست می آورند به هیچ جایی آنها را نخواهند رساند و در بدبختی و فلاکت به سر خواهند برد. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸