هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
" امام «ع»از مکه بسوی عراق " سپس حضرت به راه ادامه دادند. گروهی از قبایل بنی حزاره و بجیله چنین نقل می کنند که: هنگام خروجمان از مکه، همراه زهیر بن قین بودیم. با حسین علیه اسلام هم بودیم ، تا آن که به او رسیدیم هر جا فرود می آمد، گوشه ای دیگر می رفتیم ‌[ تاحضرت را رو در رو ملاقات نکنیم ] یکی از روزها، آن حضرت در جایی فرود آمد که ما چاره ای جز فرود آمدن در همان جا نداشتیم. مشغول غذاخوردن بودیم که فرستاده حسین علیه السلام روبه ما آمد و پس از سلام، گفت:" ای زهیر بن قین ! اباعبدالله حسین ،مرا در پی تو فرستاده است، تا نزد او بروی" ‌[ با شنیدن این مطلب ] همه ما لقمه هایی که در دست داشتیم ، رها کردیم و [ چنان ساکت شدیم که] گویی پرنده ای برسرما نشسته است ، همسر زهیر که دیلم ، دختر عمرو بود ، گفت : « سبحان الله ! فرزند رسول خدا بدنبال تو فرستاده است، ولی تو نزدش نمی روی؟ چرا نمی روی و سخنش را نمی شنوی ؟ ✍برگرفته‌ازڪتاب‌ نشردهید🏴 .