فهم پویا از مسئولیت و حاکمیت
در مکتب سلیمانی - ۱
۱) «آیا ما همه مسئولیتمان را انجام میدهیم؟» اجازه بدهید این پرسش شهید سلیمانی را، کوچک و بزرگ، به خودمان بگیریم. مگر نه اینکه او، مکتب و اسوه است؟ حاج قاسم که خود را «سرباز» میدانست، چگونه توانست کارهایی معجزهآسا بکند؟
هیچ تحلیلگری نمیتواند نقش او در پایهگذاری نظم در حال وقوع در جهان را انکار کند؛ از عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن تا ونزوئلا و روسیه، جای پای تاثیرگذار او پیداست. آمریکا میگفت اسد و مادورو باید بروند، اما آنها ماندند، چون پای شهید سلیمانی و همرزمانش به سوریه و ونزوئلا باز شده بود. آقای مادورو رئیسجمهور ونزوئلا میگوید:
«من مارس و آوریل ۲۰۱۹ با سردار سلیمانی آشنا شدم. او زمانی به ونزوئلا آمد که از حملات سایبری آمریکا علیه تأسیسات برق رنج میبردیم. من واقعاً نمیدانستم او چقدر عالی است، اما صحبتی که با او داشتم بسیار دلنشین بود. پیشنهاد کمک داد و دو یا سه روز بعد، کارشناسان ایرانی برای تعمیر تأسیسات برق به ونزوئلا آمدند».
به فهرست موفقیتها باید پیروزی ائتلاف مقاومت در انتخابات عراق را اضافه کرد؛ و اینکه حزبالله در لبنان، انصارالله در یمن، و جهاد و حماس در فلسطین، قدرتمندتر از همیشه هستند.
۲) ما جنگ را انتخاب نکردیم، بلکه جنگ پشت جنگ، به ملت و منطقه ما تحمیل شد. کسانی ادعا میکردند میخواهند سایه جنگ را به واسطه مذاکره و بستن با کدخدا(!) دور کنند؛ اما سال گذشته، کتابی را با عنوان «بدون دود و آتش و خون» منتشر کردند که در آن آمده بود:
«واژه جنگ اقتصادی را اسحاق جهانگیری خلق کرد و پس از او بیشتر چهرههای دولتی برای توصیف شرایط، بارها از جنگ اقتصادی استفاده کردند». جهانگیری گفته بود: «دولت، تمام توانش را گذاشت که در جنگ اقتصادی دو کار مهم انجام دهد؛ اداره اقتصاد و دور زدن تحریمها... مگر در مورد شرایط عادی صحبت میکنیم. ما وسط میدان جنگ بودیم... اسفند سال ۹۶، کل ذخایر اسکناس بانک مرکزی به کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار رسیده بود».
آقای روحانی هم بارها تعبیر «جنگ اقتصادی بیسابقه» را تکرار کرد و این، با وجود پرداخت هزینههای گزاف در برجام بود. بنابراین، اکنون برخلاف گذشته، دیگر کسی واقعیت جنگ را انکار نمیکند؛ با این تفاوت که برخی مدیران سابق، درست در بحبوحه جنگ ترکیبی دشمن، منکر ماجرا بودند و دم از مسالمت و شراکت با دشمن میزدند!
نتیجه چه شد؟ همانها که تا پایان هشت سال مدیریت، تقصیرها را گردن «دولت قبل» میانداختند، بعدها اذعان کردند آرزوی برآوره نشدهشان، بازگشت به رشد اقتصادی سال ۱۳۹۰ (دو سال قبل از تشکیل دولت مدعی تدبیر) است! روزنامه هممیهن متعلق به آقای کرباسچی، همین دیروز تیتر زد: «کاش به عقب برگردیم؛ جا ماندگی ۶۰ درصدی از اقتصاد سال۱۳۹۰»!
۳) «خُضِ الغَمَراتِ لِلحَقِّ حَیثُ کان. در سختیها وارد شو، هرجا که باشد». سلیمانی برخلاف برخی مدیران، این کلام امیر مومنان(ع) را به جان خریده بود که در عین تدبیر، به قلب خطر در مناطق محاصره شده آمرلی، موصل، سامرا، دمشق و حلب زد.
دشمنان، داعش را برای نمایش نهایت تهوّر و هراسافکنی ساخته بودند. اما سلیمانی و همدانی و یاران گمنام آنها، روی داعشسازان را کم کردند. حیرت و رخوت و انفعال، جایی در مرام سلیمانی نداشت و همین، او را تبدیل به سرباز- فرمانده پیروز در «جنگ جهانی سوم و چهارم» (تعبیر استراتژیستهای غربی) کرد.
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad