به وقت بهشت 🌱
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨                 ⚜بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَنِ‌الرَّحیم⚜ #رمان_بشری #به_قلم_میم‌مهاجر #برگ38
امیر دستش را داخل جیبش برد و ساکش را روی شانه‌اش انداخت: تو همون دختری هستی که من تو بچگی دوستش داشتم. چشمک زد: همون دختر کوچولویی که گاهی تو مسجد لپش‌و می‌کشیدم. ✍🏻 مـہاجـر کپی یا انتشار به هر شکل است🚫 ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯