امیر دستش را داخل جیبش برد و ساکش را روی شانهاش انداخت: تو همون دختری هستی که من تو بچگی دوستش داشتم.
چشمک زد: همون دختر کوچولویی که گاهی تو مسجد لپشو میکشیدم.
✍🏻
#م_خلیلی مـہاجـر
کپی یا انتشار به هر شکل #حرام است🚫
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯