💠فردی در مورد همسایه اش شایعات دروغ زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. 💠بعدها وقتی که آن فرد متوجه شد که شایعات دروغی که ساخته چه آسیبهایی به همسایه اش زده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد وسراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند. 💠حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.»  از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. 💠فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن فرد رفت ولی 4 تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب او گفت: انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست.. 💠همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس تنها راه چاره اینست که از شایعه سازی وحرف درست کردن برای دیگران دست برداری!!اگرنمیتوانی خیری به دیگران برسانی دست کم شرنرسان. 🆔 @Javadpanahi 🌺