#زندگینامه🔖!"
#قسمت_هشتادوهشتم🌿"
به صورت چرخشی در نگهبانی با برادرانش شرکت میکرد، و بیشتر نوبتها با هم بودیم.
اولین برخورد برادرانه بود و این به همین طریق ادامه داشت..
ما با هم غذا میخوردیم(:
با هم نگهبانی میدادیم..
با هم کار میکردیم..
و بیشتر وقت صرف شده در آنجا با هم بودیم. او چای درست و آماده میکرد و کمک میکرد؛ زمانی که کوچک و جوان بود او پر شور و پر انرژی و فعال بود!
علاوه بر این او باعث نمیشد احساس کنیم که انگار او خاص یا متفاوت است!
او درست مثل بقیه با ما خیلی عادی بود :)'!
#برادرم_جهاد 🌸
#زندگی_به_سبک_برادر 🌱