『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍂 🌷... می خواست کند. بنده هم واسطه این ازدواج شدم و برنامه رو هماهنگ کردم ... لحظه آخر نمی دانم چی شد که صمد نیامد و گفت نمی تونم خواستگاری بیام ! خلاصه من خیلی ناراحت شدم ! آبروم رفت !  بعدا بهم گفتند من دارم میرم ماموریت ، مارو حلال کن! گفتم : برو اگر شهید شدی حلالت میکنم! گذشت و صمد آقا شد...🌹 🌸شادی روحش 🌸 🌺راوی: 🍂❣