💠شوک‌درمانی، هویت‌زدایی و اعتراضات در چارچوب برنامه‌ریزی توسعه مهم‌ترین مساله، ایجاد وفاق جمعی درباره حیاتی‌ترین دور باطل اصلی یعنی بازتولیدکنندگی توسعه‌نیافتگی است. مجموعه مطالعات نزدیک به ۵۰ ساله من درباره ریشه های تداوم توسعه نیافتگی در ایران می‌گوید هیچ عنصری در طول تاریخ ایران به اندازه خصلت شوک‌زدگی جامعه، عامل این مساله نیست. نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور متاسفانه به شوک‌درمانی اعتیاد یافته است و ریل‌هایی ایجاد کرده که منتهی به قهقرا و سقوط و انحطاط می‌شود و هر روز که می‌گذرد، هم هزینه اصلاح بالا می‌رود و هم احتمال در مسیرهای بدون بازگشت افزایش می‌یابد. جامعه ما بیش از صد سال است که به نوسانات قیمت نفت و شوک‌های ناشی از آن عادت کرده است و در اسارت آن قرار دارد و نمی‌تواند از آن بیرون بیاید. هر چقدر که به سال‌های جدید نزدیک‌تر می‌شویم شوک‌های دیگری هم می آیند که یکی از دیگری خطرناک‌تر و فاجعه‌ساز‌تر شده‌اند. مثل شوک تحریم، شوک پاندمی و از همه مخرب‌تر شوک‌های مربوط به سیاستگذاری‌های نابخردانه در قیمت‌های کلیدی و اساسی. از دریچه اندیشه توسعه، وقتی شوک به جامعه وارد می کند جامعه احساس گسستگی از هویت خود را پیدا می کند. این که می بینید در کانون‌های تصمیم‌گیری کشور، نفوذی پیدا می‌شود دلیل دارد. در واقع اندیشه توسعه می‌گوید ایجاد شوک، هویت‌زدایی می کند و فرد در جامعه برایش منافع ملی در حاشیه قرار می‌گیرد. او با شوک، موقعیت و جهت را از دست جامعه می‌گیرد و نمی‌داند چه می‌کند و بایسته‌های برخورد با شرایط کنونی چیست و مساله مهم‌تر این است که شوک باعث می‌شود که مخاطبانش به هر چیزی تن بدهند. در شرایط شوک‌زدگی جامعه و مسئولان کلیدی کشور، تصمیم‌ها و انتخاب‌ها آشفته و اکنون‌زده می شود. جامعه اکنون‌زده از گذشته خود گسیخته و نسبت خود را با آینده حذف کرده است. تمام مشخصه‌های این جامعه را در فرآیند برنامه‌ریزی توسعه می‌بینید. آنچه که ما در نهایت اخلاص و ارادت و خضوع به نظام تصمیم‌گیری کشور گوشزد می‌کنیم این است که مرحله پس از شوک، آنومی است یعنی ناهنجاری و بی‌هنجاری است. این که برخی در این حکومت روی زلف خانم‌ها این همه انرژی می‌گذارند و بعضا از مسائل حیاتی مملکت غفلت می‌شود؛ این یک نشانه است که ما به سمت مناسبات آنومیکِ خطرناک حرکت می‌کنیم و من بی‌پرده و مشفقانه می‌گویم که سطح آنومی در نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور به مراتب خطرناک‌تر از سطح آنومی در سایر اقشار جامعه است. مسیر این طور است "شوک – آنومی – فروپاشی"! به صراحت می‌گویم که آنومی را در رفتارهای نظام تصمیم‌گیری و تخصیص منابع کشور می‌بینیم و مشخصه‌های فراوانی درباره این آنومی وجود دارد! مثلا با تصمیم‌گیرندگانی روبرو هستیم که خود سیاست تورم‌زا انتخاب می‌کنند و بعد که عوارض این سیاست برملا شد، خودشان اپوزیسیون می‌شوند و اعتراض می‌کنند که این چه بساطی است! و متوجه نیستند که کارهای خودشان این بساط را سر کشور آورده است. ✍فرشاد مومنی @Kolbe_Andishe_Farhang