چرا معصوم عليه السلام به حاکم ناحق أمير مؤمنان گفته است؟
عين سؤال یکی از اعضای محترم از کرامتی:
«سلام استاد
میبخشید درسته که یکی از معصومین یکی از خلفای عباسی رو امیرالمومنین خطاب کرده؟»
بنده هم این جواب رو براشون ارسال کرد:
«دوراني كه امام رضا(عليهالسلام) در خراسان حضور داشتند، روزي مأمون گفت: اي اباالحسن! درباره مطلبي فكر ميكردم و به حقيقت مطلب پي بردم. در نسبت خودمان و نسبت شما فكر ميكردم، ديدم فضيلت ما و شما يكي است [؛ زيرا نسبت هر دو به رسول الله(صلّي الله عليه وآله وسلّم) ميرسد] و ديدم اختلاف پيروان ما و شما از روي تعصّب و هواي نفس است.
امام رضا(عليهالسلام) فرمود: اين كلام جوابي دارد كه اگر مايل باشي بيان ميكنم؛ وگرنه نميگويم.
مأمون گفت: هدف من اين بود كه بدانم نظر شما در اينباره چيست؟
امام رضا(عليهالسلام) فرمود: اي اميرمؤمنان![1]
تو را به خدا قسم ميدهم، اگر پيامبر خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) از پشت اين تپّهها بيرون آيد و از دختر تو خواستگاري كند، آيا جواب مثبت خواهي داد؟
گفت: سبحان الله! آيا كسي به خود اجازه ميدهد كه به
===========
[1]ـ يكي از اساتيد، هنگامي كه به تعبير «يا اميرالمؤمنين! » رسيد، حالش منقلب و اشك از ديدگانش جاري شد. آنگاه فرمود: اينگونه روايات، شرايط سخت ائمه(عليهمالسلام) را نشان ميدهد؛ تا جايي كه آن ذوات مقدس و معصوم(عليهمالسلام) مجبور ميشدند، لقب اختصاصي حضرت علي(عليهالسلام) را بر جنايتكاراني مثل هارون و مأمون اطلاق كنند. مرحوم علاّمه مجلسي بعد از نقلنامه تسليت امام كاظم(عليهالسلام) به مادر خليفه، در عزاي فرزندش موسي ميگويد: نگاه كن كه رعايت تقيّه در زمان آن حضرت چقدر شدّت داشت كه مجبور شد چنين نامه تسليتي در مرگ كافري بنويسد كه به روز حساب ايمان ندارد. (بحار، ج48، ص135، ذيل ح7).
رسول خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) جواب رد بدهد (و خود را از اين افتخار محروم كند)؟
آنگاه فرمود: آيا فكر ميكني بر آن حضرت(صلّي الله عليه وآله وسلّم) جايز است كه از دختر من خواستگاري كند؟
مأمون ساكت شد، سرش را به زير انداخت و سپس گفت: به خدا سوگند شما بيش از ديگران به پيامبر خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) انتساب داريد.»
ادب فناي مقربان ج 2، صص 250 و 251
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402