خواه پسران بي فاصله (مستقيم) باشند يا باواسطه (غير مستقيم) يعني نوه ها.
قيد (مِن اَصلابِكُم)[2]
براي اخراج زن هاي پسرخوانده هاست نه پسران رضاعي، زيرا فرزند صلبي در برابر فرزند رضاعي نيست تا اين قيد براي خروج او بوده و در نتيجه زن پسر رضاعي حرام نباشد. بر اساس اين جمله، ازدواج با زن پسرخوانده بعد از طلاق حرام نيست.
جمع ميان دو خواهر مطلقاً حرام است؛ خواه نكاح هر دو خواهر به عقد
===========
[2]ـ «صُلب» به معناي محكم است و كمر و پشت را به جهت محكم بودنش «صلب» گفته اند (مفردات، ص489، «ص ل ب»).
دائم باشد يا منقطع؛ هر دو ملك يمين باشند يا از راه تحليل؛ يا اينكه جمع در نكاح، به صورت تركيب و تلفيق يكي از اين عناوين (ازدواج دائم، موقت، ملك يمين و تحليل) با ديگري باشد، زيرا عنوان نكاح يا عقد در اين مسئله نيامده است تا انصراف يا شمول بعض از افراد مطرح باشد.
مراد از حرمت جمع در مسئله ملك يمين، به دليل تناسب حكم و موضوع، حرمت جمع در نكاح و مباشرت است نه جمع در اصل مالكيت؛ يعني عدم جواز به نكاح باز مي گردد نه به ملكيت.
مراد از حرمت جمع بين دو خواهر، حرمت خصوص عقد همزمان هر دو نيست، بلكه بدين معناست كه هر دو با هم در حباله نكاح يك مرد قرار گيرند، هرچند در طول هم باشند.
ظاهراً استثناي (اِلاّما قَد سَلَف) به خصوص جمع بين دو خواهر بازمي گردد نه به همه محرمات سيزده گانه. اين استثنا ناظر به مرحله بقاي عمل و بدين معناست كه اگر جمع نكاحي بين دو خواهر در جاهليت رخ داده است، اكنون كه اين افراد مسلمان شده اند چنانچه اثر آن ازدواج باقي است بايد از جهت بقا قطع گردد و آنان از هم جدا شوند، و اگر مربوط به گذشته بوده و اثري از آن باقي نيست، هم به لحاظ حكم تكليفي مورد بخشش و مغفرت الهي است و هم حكم وضعي، حلال زاده بودن همه فرزنداني است كه از اين راه به جا مانده اند. بر اين مبنا استثنا مي تواند متصل باشد، زيرا مقداري از آثار به جا مانده از نكاح باطل، تصحيح شده است. تعليل ذيل آيه: (اِنَّ اللهَ كانَ غَفوراً رَحيما) نيز تأييد آن معنا و بيانگر امضاي حلال زاده بودن همه اين فرزندان است.
تسنيم ج 18 صص 228 تا 234
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402