ادامه خطبه 32
💠🔹در بعضى از زمانها نيكى و خير فراوان است، بدين سبب روزگار نيك و زمان دادگرى گفته مىشود و آن هنگامى است كه وضع مردم درست و منظم باشد. بخصوص روزگار نيرومندى و جلوه و پايدارى دين كه گوهر و ناموس شريعت محفوظ باشد. توضيح فوق برداشتى از نيك و بد، در صورت مجزّا نگرى به اجزاى زمان بود، ولى اگر اجزاى نيك و بد زمان را به نسبت آنچه در كلّ جهان اتّفاق مىافتد در نظر بگيريم تفاوت زيادى در آنچه خير و شر ناميده مىشود نيست. براى همين است كه افلاطون، حكيم مشهور يونان، گفته است: مردم هر زمانى مىپندارند كه روزگار آنها آخر الزمان باشد، زمان خود را از روزگاران پيشين زشتتر و كم اهميتتر مىدانند. در صورتى كه نمىانديشند تا حق زمان گذشته و حال را بخوبى ادا كنند. اين كم دقّتى و بىتوجّهى شايد به اين دليل است كه انسانها ميان فرزندان زمان حاضر و كسانى كه مراحلى از عمر خود را سپرى كردهاند مقايسه مىكنند، و مىبينند كه گذشت و جوانمردى در زمان حاضر نسبت به گذشته بسيار كمتر شده است بى آن كه توجهى به علل و اسباب و هدف هر يك در دو زمان داشته باشند
شرح
#خطبه_132
🔶
@Nahj_Et