قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ 🍃شرح نامه ۲۷ بخش ۳ ( مکارم شیرازی ) 🔻هشدارهاى پى در پى: امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه
✨ 🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۳ ... در حديثى از امام جواد(عليه السلام) از پدرانش نقل شده که فرمود: به امير مؤمنان عرض کردند: مرگ را براى ما توصيف کن فرمود: از شخص آگاهى سؤال کرديد: «هُوَ أَحَدُ ثَلاَثَةِ أُمُور يَرِدُ عَلَيْهِ إِمَّا بِشَارَةٌ بِنَعِيمِ الاَْبَدِ وَإِمَّا بِشَارَةٌ بِعَذَابِ الاَْبَدِ وَإِمَّا تَحْزِينٌ وَتَهْوِيلٌ وَأَمْرُهُ مُبْهَمٌ لاَ تَدْرِي مِنْ أَيِّ الْفِرَقِ هُوَ فَأَمَّا وَلِيُّنَا الْمُطِيعُ لاَِمْرِنَا فَهُوَ الْمُبَشَّرُ بِنَعِيمِ الاَْبَد; يکى از سه حالت به هنگام مرگ بر انسان وارد مى شود يا بشارت به نعمت هاى جاودانى يا بشارت به عذاب جاودانى و يا حالت اندوه و ترس و سرنوشت مبهم که نمى داند سرانجام به کدام گروه ملحق خواهد شد اما دوستان ما که مطيع اوامر ما باشند (جزء گروه اوّلند و) بشارت به نعمت هاى جاودانى داده خواهند شد».(4) در اواخر اين روايت نيز آمده که بعضى از گروه سوم مدتى در دوزخ مى مانند; سپس شفاعت اهل بيت شامل حال آنها مى شود و گروهى بعد از مدتى طولانى مشمول شفاعت مى شوند. از اينجا روشن مى شود آنچه ابن ابى الحديد از عبارات امام(عليه السلام) در اينجا به نفع مذهب خود استفاده کرده که «هر کس وارد دوزخ شد تا ابد در آن مى ماند (و گنه کاران با کافران يکسانند و راه خروجى از عذاب الهى براى آنها نيست)، زيرا اگر راه نجاتى وجود داشت مى بايست بفرمايد: مرگ گاهى آغازگر شرّى است که به دنبالش ممکن است خير باشد و چنين نفرموده است».(5) اين سخن نادرست است و با ساير کلمات امام(عليه السلام) و آيات متعدّدى از قرآن مجيد ناسازگار مى باشد; بلکه منظور امام در اينجا بيان حال دو گروه مؤمنان خالص و کافران است. اما کسانى که به تعبير آيه شريفه 102 سوره توبه: «(خَلَطُوا عَمَلا صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً); اعمال نيک را با اعمال بد آميخته اند»; به يقين مورد توجّه امام(عليه السلام) در اين عبارت نبوده است. آن گاه امام(عليه السلام) شرط ورود در بهشت و سبب ورود در دوزخ را در دو جمله کوتاه بيان فرموده و مى فرمايد: «پس چه کسى از عمل کننده براى بهشت، به بهشت نزديک تر است و کدام فرد از عمل کننده براى آتش، به آتش و عذاب نزديک تر؟»; (فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا، وَمَنْ أَقْرَبُ إِلَى النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا). اشاره به اينکه اساس کار بر اعمال انسان ها گذارده شده است نه تمنيّات و آرزوها; اين اعمال است که انسان را بهشتى يا دوزخى مى کند و حتى شفاعت شفيعان در حاشيه قرار دارد. شايان توجّه است که امام(عليه السلام) در اينجا مى فرمايد عاملان بهشت از همه به بهشت نزديک ترند و عاملان دوزخ به دوزخ و نمى فرمايد: عاملان اعمال صالح و عاصيان; اين کنايه لطيفى است که عمل صالح گويى بهشت است و معصيت گويى دوزخ. سپس امام(عليه السلام) به اين نکته اشاره مى فرمايد که مرگ، هيچ کس را رها نمى کند و فرار از چنگال آن براى احدى ممکن نيست و چون چنين است بايد آن را بسيار جدى گرفت; مى فرمايد: «شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)»; (وَأَنْتُمْ طُرَدَاءُ(6) الْمَوْتِ، إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ، وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ، وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ(7)، وَالدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُمْ). تعبير به «طُرَدَاءُ الْمَوْتِ» يکى از معانى آن، صيدى است که صياد به دنبال آن مى رود و مفهومش اين است که اين صياد به قدرى چيره دست است که انسان ها که صيد او هستند چه بايستند و چه فرار کنند آنها را خواهد گرفت و احدى از چنگال او رهايى نمى يابد. همان گونه که در قرآن مجيد آمده است: «(أَيْنَما تَکُونُوا يُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِي بُرُوج مُّشَيَّدَة); هرجا باشيد مرگ شما را در مى يابد، هرچند در برجهاى محکم باشيد».(8) ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2