⚘
📚نهج البلاغه/نامه۲۸/در پاسخ معاويه
/ فراز ۴
🍁مظلوميّت امام عليه السّلام
و گفته اي كه مرا چونان شتر مهار كرده به سوي بيعت ميكشاندند. سوگند به خدا! خواستي نكوهش كني، اما ستودي، خواستي رسوا سازي كه خود را رسوا كرده اي، مسلمان را چه باك كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته، و در يقين خود شك نكند، اين دليل را آورده ام حتي براي غير تو كه پند گيرند، و آن را كوتاه آوردم به مقداري كه از خاطرم گذشت.
سپس كار مرا با عثمان بياد آوردي، تو بايد پاسخ دهي كه از خويشاوندان او مي باشي، راستي كدام يك از ما دشمني اش با عثمان بيشتر بود؟ و راه را براي كشندگانش فراهم آورد؟ آن كس كه به او ياري رساند، و از او خواست بجايش بنشيند، و به كار مردم رسد؟ يا آنكه از او ياري خواست و دريغ كرد؟ و به انتظار نشست تا مرگش فرارسد؟ نه، هرگز، به خدا سوگند. (خداوند بازدارندگان از جنگ را در ميان شما مي شناسد، و آنان را كه برادران خود را به سوي خويش مي خوانند، و جز لحظه هاي كوتاهي در نبرد حاضر نمی شوند.)من ادعا ندارم که در مورد بدعتهاي عثمان، بر او عيب نمي گرفتم، نكوهش مي كردم و از آن عذرخواه نيستم، اگر گناه من ارشاد و هدايت اوست، بسيارند كساني كه ملامت شوند و بي گناهند. و بسيارند ناصحاني كه در پند و اندرز دادن مورد تهمت قرار گيرند. (من قصدي جز اصلاح تا نهايت توانايي خود ندارم، و موفقيت من تنها به لطف خداست، و توفيقات را جز از خدا نمي خواهم، بر او توكل مي كنم و به سوي او باز مي گردم.)
⚘
@Nahjolbalaghe2
#نامهها