↩️2- ترويج عقيده جبر در ميان مسلمانان
از معاويه نقل شده که مى گفت: «عمل و کوشش هيچ نفعى ندارد، چون همه کارها به دست خداوند است». اين سخن معاويه نه از روى اعتقاد، بلکه براى تحميل خلافت خود بر مردم بود; چنان که از او نقل شده که مى گفت: «هذِهِ الْخِلاَفَةُ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللّهِ وَ قَضَاءٌ مِنْ قَضَاءِ اللّهِ; خلافت من يکى از فرمانهاى خدا است و از قضا و قدر پروردگار مى باشد».
«زياد بن ابيه» حاکم معاويه در «بصره» و «کوفه» ضمن خطبه معروف خود گفت: «اى مردم! ما مدير و مدافع شما هستيم و شما را با سلطنتى که خداوند به ما داده اداره مى کنيم».
3- به شهادت رساندن پيشوايان و شخصيتهاى بزرگ اسلامى همچون امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) و زيد بن على بن الحسين(عليه السلام) و حجر بن عدى.
4- تخريب کعبه معظّمه و مسجد الحرام در زمان يزيد به وسيله منجنيق.
5- سلب امنيّت از مردم.
در زمان ولايت «زياد بن ابيه» پدر «عبيداللّه» در «عراق» مَثَلى رايج شد به اين مضمون: «أُنْجُ سَعْدُ فَقَدْ هَلَکَ سَعِيدٌ; يعنى به سعد مى گفتند مواظب خودت باش که سعيد را کشتند!» اشاره به اين که بدون تحقيق و با کمترين بهانه اى، خون بيگناهان را مى ريختند.
6- شکنجه و تحقير امّت اسلامى.
يکى از نشانه هاى اين تحقير، داغ نهادن بر صورت و گردن برخى از شيعيان بود، چنان که «حجّاج بن يوسف» بر گردن «انس بن مالک» و «سهل بن سعد» و دست «جابر بن عبداللّه انصارى» به جرم دوستى با على(عليه السلام) داغ نهاد.
جنايات و تبهکارى هاى بنى اميّه و مفاسدى که در جهان اسلام به بار آوردند بسيار بيش از آن است که در بالا گفته شد. آنچه گذشت گوشه اى از آن بود و اگر تمام آن جمع آورى شود، کتاب بزرگى خواهد شد و بسيار شگفت آور است که بعضى از نا آگاهان، حکومت بنى اميّه را به عنوان حکومت موفّقى در جهان اسلام قلمداد مى کنند! و اين نشان مى دهد که کمترين مطالعه اى درباره آنها و افکار و اعمال و رفتارشان ندارند.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2