📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش ششم
⚡️آفرينش آسمانها:
امام(عليه السلام) در فراز گذشته از اين خطبه، به کليّاتى از تدبير جهان آفرينش و قوانين حاکم بر آن و تنوّع و کثرت موجودات اشاره فرمود و در اين بخش و بخش هاى آينده، به جزئيات آن اشاره مى فرمايد و بحثهاى بسيار عميق و پر معنايى را درباره آفرينش آسمانها، فرشتگان، زمين و جهان پايين، آدم چگونگى آفرينش او و انواع روزى هايى که در اختيار انسانها قرار داده، مطرح مى سازد.
نخست به سراغ آفرينش آسمان ها مى رود و مى فرمايد: «خداوند فاصله هاى وسيع و گشوده (کرات آسمانى) را بى آنکه بر چيزى تکيه داشته باشد نظام بخشيد و شکاف هاى ميان (هر کدام از کرات) را به هم پيوند داد». (وَ نَظَمَ بِلاَ تَعْلِيق رَهَوَاتِ(1) فُرَجِهَا، وَ لاَحَمَ(2) صُدُوعَ(3) انْفِرَاجِهَا).
در واقع امام(عليه السلام) در جمله اوّل به همان چيزى اشاره فرموده که در قرآن مجيد دوبار به آن اشاره شده است. مى فرمايد: (اللهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمواتِ بِغَيرِ عَمَد تَرَوْنَهَا); خداوند همان کس است که آسمان را با ستونى نامرئى بر پا داشت».(4)
امروز هم همه دانشمندان فلکى تصريح مى کنند که کرات آسمانها از هم جدا است و تعادل و نيروى جاذبه و دافعه هر کدام را در جايگاه خود قرار داده است.
و جمله دوم، اشاره به پيوند اجزاء هر کره نسبت به خود مى باشد. بنابراين، در ميان دو جمله بالا هيچ گونه تضادّى نيست. آنجا که مى فرمايد: فاصله ها را بى آنکه بر چيزى تکيه داشته باشند نظام بخشيد و در جمله بعد مى گويد: شکافها را به هم پيوند داده است. چرا که يکى ناظر به کلّ و ديگرى ناظر به اجزاء است (وحدت ضميرها مشکلى در اينجا ايجاد نمى کند، چرا که هر دو به آسمانها بر مى گردد، يکى به مجموعه و ديگرى به اجزاء).
در جمله سوم، به رابطه در ميان کرات آسمانى که با هم قرين هستند اشاره مى فرمايد: و مى گويد «خداوند آنها و نظاير آنها را به يکديگر مربوط ساخت.» (وَ وَشَّجَ(5) بَيْنَهَا وَ بَيْنَ أَزْوَاجِهِا).
اين تعبير ممکن است اشاره به منظومه هاى عالم بالا بوده باشد که مجموعه هايى را تشکيل مى دهند که از کرات شبيه به يکديگر تشکيل شده اند و به اين ترتيب، در اين کلام کوتاه و پر معنا، هم اشاره به نظمى شده است که بر هر يک از کرات حاکم است و هم اشاره به منظومه ها و مجموعه عالم بالا.(6)
✍پی نوشت:
1. «رَهَوات» جمع «رَهْوَة» به گفته بعضى از ارباب لغت (کتاب العين) به معناى برآمدگى بالاى کوههاست; ولى بسيارى ديگر از ارباب لغت آن را مادّه «رهو» (بر وزن سهو) به معناى گشاده و باز بودن، يا آرام بودن تفسير کرده اند و در خطبه بالا تفسير «رهوات» به نقاط گشاده، مناسب تر است و بعضى هم آن را از لغات اضداد دانسته اند که به معناى مکان مرتفع و منخفض، هر دو مى آيد.
2. «لاَحَمَ» از مادّه «لحم» به معناى پر کردن شکاف چيزى و به اصطلاح، لحيم کردن است و شايد ريشه اصلى آن همان «لحم» به معناى گوشت باشد که فاصله استخوان ها را پر مى کند.
3. «صُدوع» جمع «صَدْع» (بر وزن حرف) به معناى شکاف، يا شکافتن است.
4. سوره رعد، آيه 2. شبيه همين معنا با اندک تفاوتى در آيه 10 سوره لقمان آمده است; مى فرمايد «خَلَقَ السَّمواتِ...».
5. «وشَّجَ» از ماده «وشج» (بر وزن نسج) در اصل به معناى در هم فرو رفتن و مشبّک شدن و در هم پيچيدن است.
6. بعضى «ازواج» را در اينجا به معناى ارواح «نفوس فلکيّه» تفسير کرده اند و اشاره به عقيده جمعى از فلاسفه که براى هر فلکى روح مجرّد قائلند دانسته اند; ولى انصاف اين است که نه اين نظريّه با دليل روشنى ثابت شده، و نه جمله بالا دلالت بر چنين چيزى دارد.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2