قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۱۶ الی ۱۸ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ الدُّنْیا
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۱۹ الی ۲۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔺شرک از پندار سرچشمه مى گیرد در آیات گذشته، سخن از این واقعیت در میان بود که عالم هستى، بى هدف نیست، نه شوخى و بازیچه است و نه لهو و سرگرمى، بلکه داراى هدف تکاملى حساب شده اى است براى انسان ها. و از آنجا که ممکن است این توهّم به وجود آید که خدا چه نیازى به ایمان و عبادت ما دارد؟ آیات مورد بحث، نخست به پاسخ این سخن مى پردازد و مى گوید: تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند از آن اویند (وَ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الاْ َرْضِ). و فرشتگانى که در محضر قرب پروردگار هستند هیچ گاه از پرستش او تکبر ندارند و هرگز خسته نمى شوند (وَ مَنْ عِنْدَهُ لایَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لایَسْتَحْسِرُونَ).(۱) * * * دائماً شب و روز تسبیح مى گویند و کمترین ضعف و سستى به خود راه نمى دهند (یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لایَفْتُرُونَ). با این حال، او چه نیازى به طاعت و عبادت شما دارد، این همه فرشتگان بزرگ، شب و روز مشغول تسبیحند، او حتى نیاز به عبادت آنها هم ندارد، پس اگر دستور ایمان، عمل صالح، بندگى و عبودیت به شما داده، سود و فایده اش متوجه خود شما است. این نکته نیز جالب توجه است که: در نظام بندگان و موالى ظاهرى، هر قدر بنده اى به مولا نزدیک تر باشد، خضوعش در برابر او کمتر است; چرا که خصوصیت بیشترى دارد و مولا نسبت به او نیاز فزون تر! اما در نظام عبودیت خلق و خالق قضیه بر عکس است، هر قدر فرشتگان و اولیاى خدا به او نزدیک تر مى شوند، مقام عبودیتشان بیشتر مى گردد.(۲) * * * پس از نفى بیهودگى و بى هدفى عالم هستى در آیات گذشته، و قبول این که این عالم داراى هدف مقدسى است، آیات بعد به مسأله وحدت معبود و مدیر و مدبر این جهان پرداخته، چنین مى گوید: آیا آنها خدایانى از زمین برگزیدند، خدایانى که مى توانند موجودات زنده را بیافرینند و در جهان پخش کنند ؟! (أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الاْ َرْضِ هُمْ یُنْشِرُونَ). این جمله در حقیقت، اشاره به این است که معبود باید خالق باشد، مخصوصاً خالق حیات و زندگى که روشن ترین چهره هاى خلقت است، شبیه همان که در آیه ۷۳ سوره حج مى خوانیم: إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ: تمام معبودهائى را که جز خدا مى خوانید حتى قدرت ندارند مگسى بیافرینند هر چند دست به دست هم دهند و متحد شوند با این حال آنها چگونه شایسته پرستش هستند.(۳) تعبیر به: آلِهَةً مِنَ الاْ َرْضِ: خدایانى از زمین اشاره به بت ها و معبودهائى است که از سنگ و چوب و مانند آن مى ساختند، و حاکم بر آسمانها مى پنداشتند. * * * آیه بعد، یکى از دلائل روشن نفى آلهه و خدایان مشرکان را به این صورت بیان مى کند اگر در آسمان و زمین، معبودها و خدایانى جز اللّه بود هر دو فاسد مى شدند و نظام جهان بر هم مى خورد (لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا). منزه و پاک است خداوند، پروردگار عرش، از توصیفى که آنها مى کنند (فَسُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمّا یَصِفُونَ). این نسبت هاى ناروا، و این خدایان ساختگى و آلهه پندارى، اوهامى بیش نیستند و دامان کبریائى ذات پاک او با این نسبت هاى ناروا آلوده نمى گردد. ✍ پی نوشت: ۱ ـ یَسْتَحْسِرُون از ماده حسر در اصل به معنى بازگشودن چیز پوشیده و کنار زدن پرده است، سپس به معنى خستگى و ضعف به کار رفته، گوئى نیروهاى انسان در چنین حالتى همگى آشکار و مصرف مى گردد و چیزى از آنها در بدن او مکتوم نمى ماند. ۲ ـ المیزان ، ذیل آیات مورد بحث. ۳ ـ یُنْشِرُون از ماده نشر به معین گستردن چیز پیچیده است و کنایه از آفرینش و انتشار مخلوقات در پهنه زمین و آسمان نیز آمده است، و جمعى از مفسران اصرار دارند که این جمله را اشاره به معاد و بازگشت مردگان به زندگى جدید بدانند، در حالى که با توجه به آیات بعد، روشن مى شود: سخن از توحید ذات پاک خدا و معبود حقیقى است، نه معاد و زندگى بعد از مرگ. ↩️ ادامه دارد @Nahjolbalaghe2